و یوسف را بیاد آورید، که مدتی پیش با آن دلایل روشن برای شما آمد، پس شما پیوسته در آنچه برای شما پیغام آورد، در شک بودید، تا وقتی که او مرد و از پس او گفتيد، الله بعد از او دیگر پیغمبری نخواهد فرستاد (این عبارت اشاره بر این است که یوسف پس از وزارت خود، رسماً اعلام پیغمبری خودش را کرد، ولی پادشاهانی که بعد پادشاه شدند، او را از وزارت انداختند و کم کم از دربار عقب زده شد تا مرد، پادشاه و درباریان مصر بواسطه مخالفت با نبوت یوسف، بعد از مرگ یوسف، مورد غضب الله قرار گرفتند و لذا در تاریخ مصر می بینیم که مورخان تعجب کرده اند، چگونه یک حمله کننده غير مصری از شمال شرقی مصر، با قدرتی کم، به مصر حمله کرد و قسمت شمالی مصر را تصرف نمود و حتی حاکم قسمت جنوبی مصر را تحت نفوذ خود قرار داد و سلسله هیکسسها را بوجود آورد، در این وقت بود که بزرگان مصر یوسف را پیغمبر میدانستند، ولی نه بطور جدی، زیرا منکر پیشگوئی یوسف به بنی اسرائیل بودند که گفته بود، در آینده پیغمبری پیدا خواهد شد که بنی اسرائیل را از مصر بیرون میبرد، لذا بنی اسرائیل را بعد از یوسف در پستی و عذاب نگه میداشتند، تا اینکه در زمان فرعون ماقبل آخر هیکسسها موسی به طرزی معجزه آسا متولد شد و پسر خوانده فرعون مصر گردید و بعداً بواسطه اینکه یکی از فرعونیان را کشت، از ترس مجازات فرار کرد و بعداً مامور شد به مصر برگردد و خود را با آن عصای معروفش که اسلحه ای برای او بود، در نزد فرعون جدید، پیغمبر الله معرفی نماید. برای دیدن داستان کامل تولد و پیغمبری موسی به سوره های قصص و طه و اعراف و سفر خروج تورات مراجعه شود) آرى الله کسی را که از حدّ خود تجاوز میکند و نسبت به پیغام های الله شک کننده میباشد، چنین سرگردانش مینماید (34) |
040-034-062-غافر
« Back to Glossary Index