85 نازعات

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ

نازعات (یعنی قوّه هائی، که به قوّت، چیزی را از چیزی بیرون می کشند) خلاصه این سوره اینست که، مقدماتِ زنده شدنِ دوباره مردگان برای آخرت، از زمانی بر بشر های زنده روی زمین و هم ارواحِ مردگانِ گناهکارِ گذشته معلوم میگردد، که آنان زلزله های شدید و آتشفشان های بی سابقه ای را در تمام زمین ببینند، در آنزمان که آسمانِ نیلگون شکاف دار میگردد، قدرت ھائی زمین را از جاذبه خورشیدی خواهند کند و زمین متلاشی خواهد شد و زنده ها همه میمیرند و ارواح مردگانِ اطراف زمین، به عذابی بس سخت، که باعث بیهوشی آنان میشود، دچار میگردند و این ارواحِ مردگان را قوّه هائی از یک دالان فضائی، از جاذبه هائی می گذرانند و بسوی زمين آخرت میبرند، تا بصورتِ زنده های دوباره ای، از قبرهائی که در زمین آخرت هست، با خلقتِ جدیدی، متناسب با آن زمین، بیرون آیند و به پیشگاه الله برای داوری حاضر گردند و در آنجا معلوم خواهد شد، که چه کسانی باید بسوی دوزخ رانده شوند و چه کسانی، به شغل بهشتی خود برسند و در این سوره، ضمن روشن شدنِ موضوع فوق دلایلی تاریخی و هم علمی آورده شده است، که هر انسان حق جوئی متوجه میشود، این سخنان که اساسِ پیغامِ پیغمبران الله را تشکیل داده اند، حتمی هستند و اینک به بیان تفصیل آیات این سوره توجه نمائید:

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
آن فرشتگانی، که چون نوشیدنِ جرعه ای شیر از ظرفی از شیر ، زمین را از خورشید می کَنند، گواهند (اشاره به قوه هائی است، که در هنگام متلاشی شدن زمین، زمین را از جاذبه خورشید جدا میکنند و باعثِ متلاشی شدنِ زمین در فضا میگردند و این در زمانی است، که بواسطه بهم پیچیده شدنِ خورشید، مقداری از قوه جاذبه اش نسبت به زمین کم شده باشد و قبل از آن، شش سیاره ماه دارِ منظومه شمسی، متلاشی شده اند) (1)وَالنّازِعاتِ غَرقًا79:1
و گواه دوم، آن تکه های تغییر مکان دهنده ای هستند، که تغییر مکانی میدهند (تکه های زمین) (2)وَالنّاشِطاتِ نَشطًا79:2
و گواه سوم آن قوّه هائی میباشند، که چون، شنا کردنِ شناگران در آب، آن ارواح را همراه گرفته اند و در فضا برای رسیدن به زمین آخرت، شنا مینمایند (3)وَالسّابِحاتِ سَبحًا79:3
پس این شناگران، به طرز مخصوصی جلو زننده میباشند (اشاره به این است که این شناگران، در مسیر خود مشکلاتی دارند و مکانهائی را باید پشت سر بگذارند، که قوه جاذبه آنها، آنان را بسوی خود، اندکی میکشد، ولی آنان با شنای خود، از آنها آهسته آهسته میگذرند و لذا 49 هزار سال طول میکشد و این تذکراتِ قرآن کافی است، که در آینده، دانشمندان علوم فضائی بهتر بتوانند، به این عوامل و موانع پی ببرند) (4)فَالسّابِقاتِ سَبقًا79:4
و این شناگران، تدبیر کننده ی فرمانی هستند، که خالق عالم دستور داده (چون این آیات درباره اخبارِ مقدماتِ قیامت و آخرت است و بعد از سوره زلزال و سوره های قبلِ آن، که درباره اینگونه خبرهاست، نازل شده، جواب قسم و گواهی اینها، حتمی بودن اینهاست، یعنی این عوامل، وقتی اعمال خود را انجام دادند، ارواح انسانهای کفران کننده می فهمند، که پیغامهای پیغمبران دروغ نبود) (5)فَالمُدَبِّراتِ أَمرًا79:5
اینها زمانی خود نمائی میکنند، که زمین، لرزنده سخت می لرزد (6)يَومَ تَرجُفُ الرّاجِفَةُ79:6
و آنچه باید پی در پی اتفاق افتد، از پی آن خواهد شد (7)تَتبَعُهَا الرّادِفَةُ79:7
در آنزمان، روح های درک کننده ای، مُضطرب هستند (8)قُلوبٌ يَومَئِذٍ واجِفَةٌ79:8
و چشمان آن روح ها افتاده و ذلیل نمودار است (9)أَبصارُها خاشِعَةٌ79:9
و با خود می گویند، آیا واقعاً در آن قبر فضائی، بر طبق آنچه پیغمبران گفته اند، باید به جائی که ابتدا در آن خلق شده ایم، باز گردانده شویم؟ (در این جملات، قلب، روح درک کننده، ترجمه شده و حافره، هم قبر فضائی و هم خلقت اول است و خلقت اول اشاره، به خلقت روح انسان، در زمین آخرت است، که بواسطه گناهی، که صاحب آن روح، یعنی آدم کرد، از بهشت به زمین افتاد و در یک بدنِ حیوانی حلول کرد و پس از مرگ، باید دوباره به زمین آخرت بر گردد) (10)يَقولونَ أَإِنّا لَمَردودونَ فِي الحافِرَةِ79:10
آیا وقتی بظاهر، بصورت استخوان های پوسیده ای، دیده نمی شدیم، در حقیقت، چنین آینده ای داشتیم؟ (11)أَإِذا كُنّا عِظامًا نَخِرَةً79:11
در آن زمان خواهند گفت، این زمان، بازگشتی ضرر زننده خواهد بود (12)قالوا تِلكَ إِذًا كَرَّةٌ خاسِرَةٌ79:12
پس آن فقط، یک راندنِ پُر صدا خواهد بود (13)فَإِنَّما هِيَ زَجرَةٌ واحِدَةٌ79:13
که ناگهان، آنان خود را در آن زمینِ بی خواب و استراحت خواهند دید (14)فَإِذا هُم بِالسّاهِرَةِ79:14
آیا داستان موسی به تو رسیده؟ (15)هَل أَتاكَ حَديثُ موسىٰ79:15
و وقتی را میدانی، که پرورنده موسی، او را در آن وادی مقدسِ پیچ دار، آواز داد؟ (اشاره به اول زمانی است، که به موسی وحی شد، تا مامور رساندنِ پیغام الله به فرعون شود و آن در وادی، یعنی جاده ای کنارِ رودخانه ای بود و آن جاده، در کنار کوه سینا و در شبه جزیره سینا و جایی بود، که وسط دو راهی بود، یک راه به طرف شمال میرفت و یک جاده به طرف شرق و موسی از شمال، چون در انتهای جاده، روشنائی ای دید، بسوی آن آمد) (16)إِذ ناداهُ رَبُّهُ بِالوادِ المُقَدَّسِ طُوًى79:16
به او گفت، بسوی فرعون برو، که او به سرکشیِ سختی پرداخته (17)اذهَب إِلىٰ فِرعَونَ إِنَّهُ طَغىٰ79:17
به او بگو، آیا میخواهی به پاکی کشیده شوی (18)فَقُل هَل لَكَ إِلىٰ أَن تَزَكّىٰ79:18
و من تو را بسوی پروردگارت هدایت کنم و از او بترسی؟ (19)وَأَهدِيَكَ إِلىٰ رَبِّكَ فَتَخشىٰ79:19
پس موسی، آن نشانه ی معجزه آسایِ بزرگ را به او نشان داد (20)فَأَراهُ الآيَةَ الكُبرىٰ79:20
و او انکار کرد و نافرمانی نمود (اشاره به افکندن عصا و مار شدنِ آن میباشد، که فرعون پس از دیدن آن به موسی گفت، تو جادو گری) (21)فَكَذَّبَ وَعَصىٰ79:21
پس از آن فرعون به موسی پشت نمود و به کوششهائی بر علیه موسی پرداخت (22)ثُمَّ أَدبَرَ يَسعىٰ79:22
و فرعونيان را جمع کرد و میان آنان آواز داد (23)فَحَشَرَ فَنادىٰ79:23
و گفت: بزرگترین صاحب اختیار شماها منم، نه خدای مورد نظر موسی (24)فَقالَ أَنا رَبُّكُمُ الأَعلىٰ79:24
پس الله نیز، او را به مجازاتِ زمان آخر و اول بگرفت (مجازات زمان آخر، اشاره به عذابِ بسیار سخت فرعون در عالم برزخ و از پس مرگ اوست و عذاب زمانِ اول، عذاب کوچکتر دنیائی اوست، که از غرق شدن در دریای تمساح، برایش پیش آمد) (25)فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الآخِرَةِ وَالأولىٰ79:25
همانا در این داستان عبرتی است، برای کسی که از الله و قوانینش می ترسد (از داستان موسی و از اینکه فرعون او آخرین فرعون سلسله هيكسسها بود و از اینکه کسی، جز از طریقِ قرآن و تورات نمیتواند بداند، این سلسله خارجی چگونه از مصر رفتند، میتوان يقين کرد، که حتماً پیغمبران الله، که اعلام کننده زندگی پس از مرگ هستند، راستگویانی میباشند، که پشتیبان ایشان الله بوده و برای تفصیل داستان موسی و فرعونِ او، به کتاب داستان فرعون سه پیغمبر و سوره های اعراف و يونس و هود وطه و شعرا و قصص و مؤمن از قرآن و آخر سِفر پیدایشِ تورات، مراجعه شود) (26)إِنَّ في ذٰلِكَ لَعِبرَةً لِمَن يَخشىٰ79:26
آیا آفرینش شما محکمتر است، یا آسمان، که الله آنرا ساخته؟ (آفرینش آسمانِ نیلگون هم محکمتر و هم پایدارتر از انسان است و زندگی انسان خیلی ناپایدار میباشد و به بادی و میکربی و نرسیدن اکسیژنی بند است) (27)أَأَنتُم أَشَدُّ خَلقًا أَمِ السَّماءُ ۚ بَناها79:27
ارتفاعِ بلند آن را، الله بلند کرد و آنرا بسی درست ساخت (تا قبل از پیدایشِ هواپیما، چه کسی می توانست حدس بزند، که آسمانِ نیلگون چیست و ارتفاعی دارد و زندگی بشر به ساختمانِ آن بسته است؟ آیا این سخنان علمی از الله بودنِ قرآن را ثابت نمی کند؟) (28)رَفَعَ سَمكَها فَسَوّاها79:28
شبِ آسمان را تاریک گردانید و روز آنرا ظاهر ساخت (ابتدا بواسطه اینکه، اطراف زمین پر از اجرام دود مانند بود، برای زمین روز و شبی نبود و همیشه زمین تاریک بود و بعداً که اجرامِ فوق مقداری جذب زمین شدند و مقداری زمین های دیگری از منظومه شمسی را ساختند، شب و روز پدید آمد) (29)وَأَغطَشَ لَيلَها وَأَخرَجَ ضُحاها79:29
و زمینِ دنیا، بعد از آن بود، که بوسیله قوانینی از الله، از شکم، بزرگ و پهن شد (اشاره به حرکت وضعی زمین است، که به قدرتی از الله پدید آمد و باعث شد، که دو قطب آن فرو رود و قسمت های استوائی آن پهن گردد) (30)وَالأَرضَ بَعدَ ذٰلِكَ دَحاها79:30
پس از آن، از زمین، آب و چراگاهش را بیرون آورد (31)أَخرَجَ مِنها ماءَها وَمَرعاها79:31
و کوهها را نیز، او پایدارشان نمود (32)وَالجِبالَ أَرساها79:32
این آب و گیاه و کوهها را برای بهره برداری شما انسانها و چهارپایان شما قرار داد، نه برای فسادکاری ها و کفران های شما (33)مَتاعًا لَكُم وَلِأَنعامِكُم79:33
آری، زمانی که آن مصیبت بس بزرگ آید (یعنی وقتی زمین، بوسیله قوه هائی متلاشی گردد) (34)فَإِذا جاءَتِ الطّامَّةُ الكُبرىٰ79:34
و زمانی که انسان به یاد آورد، چه کوشش هائی در دنیا میکرده (35)يَومَ يَتَذَكَّرُ الإِنسانُ ما سَعىٰ79:35
و دوزخِ معروف، برای بینندگانِ آن ظاهر گردد (36)وَبُرِّزَتِ الجَحيمُ لِمَن يَرىٰ79:36
در آنزمان، هر کس که سر کشی کرده بود (37)فَأَمّا مَن طَغىٰ79:37
و زندگی دنیا را ترجیح داده بود (38)وَآثَرَ الحَياةَ الدُّنيا79:38
جایگاهش دوزخ خواهد بود (39)فَإِنَّ الجَحيمَ هِيَ المَأوىٰ79:39
لیکن کسی، که از مقامِ قانونی پروردگار خود ترسید و روح خود را از هوس های نامشروع بازداشت (40)وَأَمّا مَن خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفسَ عَنِ الهَوىٰ79:40
به یقین، جایگاهش بهشت میباشد (41)فَإِنَّ الجَنَّةَ هِيَ المَأوىٰ79:41
از تو می پرسند، زمان حتمی و دقیق آن هنگام، چه وقت است (42)يَسأَلونَكَ عَنِ السّاعَةِ أَيّانَ مُرساها79:42
تو از یاد آوری دقیقِ آن، چه سودی می بری (یعنی تو، که علامات مقدماتی آنرا نمیتوانی ببینی، از دانستنِ دقیقِ آن سودی نمی بری، زیرا نمی توانی بیش از آنچه در قرآن گفته شده، بگوئی) (43)فيمَ أَنتَ مِن ذِكراها79:43
فقط بدان، که انتهای این جریانات، بسوی ملاقات صاحب اختیار تو خواهد بود (44)إِلىٰ رَبِّكَ مُنتَهاها79:44
و تو فقط، اعلام خطر کننده برای کسی هستی، که خیره سر نباشد و از این تذکرات بترسد (45)إِنَّما أَنتَ مُنذِرُ مَن يَخشاها79:45
زمانی که آنها را ببینند، با تمام طولانی بودنِ زمان آن، چنان می بینند، که در دنیا، جز چند ساعتی از سر شب یا اوائل روز درنگ نکرده بودند (یعنی حس می کنند، که زمانی بس طولانی، باید عذاب بکشند، برای فساد هائی که برای خوشی چند ساعت، در دنیا انجام داده اند) (46)كَأَنَّهُم يَومَ يَرَونَها لَم يَلبَثوا إِلّا عَشِيَّةً أَو ضُحاها79:46
Nach oben scrollen