82 معارج

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
سوره معارج (معارج یعنی پله ها و وسیله های بالا رفتن) در قرآنهای معمولی سوره 70 است، در این سوره، مقداری از علاماتِ مقدماتی آخرت و عذابهای دوزخ و خوشی های بهشت و دلایلی طبیعی، بر اثباتِ حقیقتِ زندگی دوباره بشرها در زمین آخرت و صفاتِ بشر های مختلف از خوب و بد و اشتباهات فکری، دنیا خواهانِ فسادکار و تناسب تشکیلاتِ خلقت با لزوم زندگیِ دوباره بشر در زمين آخرت و چگونگی آسمان و زمين آخرت و روح و ملائکه شرح داده میشود، و اینک به ترجمه و تفسیر دقیق متن این سوره توجه نمائید:
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
پرسنده ای، از زمان عذابی پرسیده، که برای کفران کنندگانِ این راهنمائیها حتمی است (1)سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ70:1
از عذابی که برای آن دفع کننده ای نخواهد بود (2)لِلكافِرينَ لَيسَ لَهُ دافِعٌ70:2
و آن از الله است، که صاحبِ آن پله های بالا رونده میباشد (3)مِنَ اللَّهِ ذِي المَعارِجِ70:3
پله هائی که آن ملكها (فرشته ها) و آن روح، از آنها بسوی او بالا میروند، در زمانی که مقدارِ آن پنجاه هزار سال است (آن ملكها، ماه ها و زمین ها و خورشید آنها هستند، که نام آنها، منظومه شمسی معروف ماست، که همه بی اختیار و مورد تملک و مامور الله هستند، برای زندگی انسانها و شبه انسانهایِ روی زمین هایِ قابل سکونتِ هفتگانه ی منظومه شمسی، که بر طبق تذکری که در آیه پنجمِ سوره شورا میباشد، اول پلوتون بعد نپتون، بعد از آن به ترتیب اورانوس و زحل و مشتری و مریخ متلاشی میگردند و جذب خورشید میشوند، تا نوبت به کره زمین رسد و آن روح، قوه جاذبه عمومی آنهاست، که مربوط به خورشید و منظومه آن بوده، که بسوی مرکز بزرگتر خود بر میگردد، یا به عبارت دیگر، طومارشان پیچیده میشود و همه بسوی عرش آخرتی الله نزدیک میشوند و جزء زمين آخرت، یا کرات و کهکشان های بالای آن میگردند و چون شروعِ این بالا رفتن، از شروع خرابی کره زمین است، هزار سال از این پنجاه هزار سال، قبل از انفجار زمین ما میباشد و 49 هزار سالِ بقیه، عبارتست از فاصله دو نفخه ای که در سوره زمر، یاد آوری شده، که به عبارت دیگر فاصله بین قیامت اول و قيامت دوم است، که در این زمان طولانی، ارواح مردگانِ روی زمین، یک بیهوشی و بیخبری را میگذرانند و در یک قبر، یا دالان فضائی بسوی زمین آخرت برده میشوند، تا در آنجا هر یک در بدن و لباسی از جنسِ زمین آخرت زنده شوند و چون ملخ هائی از انتهای آن دالان، یا حافره،  یا به عبارت دیگر، قبرهای خود، بصورت زنده های بیرون می آیند و شرح مفصل اینها در کتاب اثبات خدا و آخرت هست) (4)تَعرُجُ المَلائِكَةُ وَالرّوحُ إِلَيهِ في يَومٍ كانَ مِقدارُهُ خَمسينَ أَلفَ سَنَةٍ70:4
پس تو ای محمد، در مقابل هر نوع ایرادی، به طرز شایسته ای صبور باش (5)فَاصبِر صَبرًا جَميلًا70:5
اگر آنان آن را زمانی بس دور می بینند (6)إِنَّهُم يَرَونَهُ بَعيدًا70:6
ما آنرا نزدیک می بینیم (بشر چون تمام زمان ها را با زمان بس کوتاه زندگی خود می سنجد، این پنجاه هزار سال را زیاد دور می بیند و دنیا خواهان پس از شنیدنِ این زمان خواهند گفت، که فعلاً زندگیِ نقدِ دنیا را، به خوشی می گذرانیم و این آینده ی بس دور، برای آنها که نزدیک بین هستند، ارزشی نخواهد داشت و حتی دوراندیشانِ مؤمن را که نفرات کمی هستند، به مسخره میگیرند و نمی دانند زمانی میرسد، که این نفرات کم، بر آنان حکومت خواهند کرد و آنان را در دوزخ به مسخره خواهند گرفت، آیا در زندگی دنیا نیز قلیلی از دوراندیشان، بر اکثریت مردم حکومت نمی کنند؟ و آیا هر کس داناتر و مطیع تر نسبت به حکومت و قانون باشد، مقامی بالاتر از دیگران ندارد؟ چه خوب است، صاحبان مقام ها در دنیا، همین دوراندیشی را نسبت به اطاعت از پیغامهای الله داشته باشند، تا در آخرت دچار عذاب بیشتری نشوند) (7)وَنَراهُ قَريبًا70:7
در آن زمان، آسمانِ زمین آخرت، به رنگِ روغنِ مایع، نمودار میگردد (قرمز مایل به زرد، همچون برگ گل محمدی است، برطبق سوره الرحمن آیه 37) (8)يَومَ تَكونُ السَّماءُ كَالمُهلِ70:8
و کوهها همچون پشم زده شده میشود (طبق آیه 88 از سوره نمل و آیه 20 از سوره نباء کوههای زمین آخرت و خود زمین آخرت، مانند کوه دنیا، به هم فشرده نیست، بلکه از هم باز و به مانند انبوهی غبار و انبوهی پشم زده شده است) (9)وَتَكونُ الجِبالُ كَالعِهنِ70:9
و کسی در آنزمان، از دوست صمیمی خود نخواهد خواست، که او را به خوبی معرفی کند (زیرا در آنجا شفاعت و خوب معرفی کردنِ دوست، برای دوست، فایده ای ندارد، وای بر کسانی که میگویند، ما گناه کاریم و امام و پیغمبر را شفيع خود میدانیم و متوجه نیستند، که امام و پیغمبر، هرگز جرئت آن را نخواهند داشت که خود را دوست گناهکار معرفی کنند، چه رسد به اینکه، از آنان شفاعت نمایند و کسی که الله او را روی پرونده اش، بد شناخته، بخوبی معرفی کند) (10)وَلا يَسأَلُ حَميمٌ حَميمًا70:10
گناهکار دوزخی، دوست خواهد داشت، شاید میشد، برای جلوگیری از عذابِ آنزمان فرزندش را فدا میکرد (11)يُبَصَّرونَهُم ۚ يَوَدُّ المُجرِمُ لَو يَفتَدي مِن عَذابِ يَومِئِذٍ بِبَنيهِ70:11
و همچنین، همسر و برادر (12)وَصاحِبَتِهِ وَأَخيهِ70:12
و فامیل نزدیک خود را، که پناهش میدهد (13)وَفَصيلَتِهِ الَّتي تُؤويهِ70:13
و یا تمام مردم روی زمین را میداد و از عذاب نجات می یافت (14)وَمَن فِي الأَرضِ جَميعًا ثُمَّ يُنجيهِ70:14
ليكن نخواهد شد، بلکه دوزخ، آتش پر زبانه ای است (15)كَلّا ۖ إِنَّها لَظىٰ70:15
که پوستهای انسان را تاول دهد (16)نَزّاعَةً لِلشَّوىٰ70:16
چنین آتشی، کسی را بسوی خود میخواند، که در دنیا به پیغامهای الله پشت نمود (17)تَدعو مَن أَدبَرَ وَتَوَلّىٰ70:17
و از آن دوری کرد و در پی جمع مال و ذخیره آن شد (18)وَجَمَعَ فَأَوعىٰ70:18
راستی انسان، چه حریص آفریده شده (19)إِنَّ الإِنسانَ خُلِقَ هَلوعًا70:19
چون به او بَد رسد، التماس میکند (20)إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزوعًا70:20
و اگر نعمت به او رو آورد، آنرا از دیگران منع مینماید (21)وَإِذا مَسَّهُ الخَيرُ مَنوعًا70:21
مگر آن نماز گزارانی (22)إِلَّا المُصَلّينَ70:22
که نماز مقرره خود را همیشه میخوانند (23)الَّذينَ هُم عَلىٰ صَلاتِهِم دائِمونَ70:23
و در اموال خود حقی معلوم (24)وَالَّذينَ في أَموالِهِم حَقٌّ مَعلومٌ70:24
برای تقاضا کنندگان و بی چیزان، مقرر کرده اند (25)لِلسّائِلِ وَالمَحرومِ70:25
و آن زمان داوری و مجازات را راست میدانند (26)وَالَّذينَ يُصَدِّقونَ بِيَومِ الدّينِ70:26
و از عذاب پروردگار خود میترسند (27)وَالَّذينَ هُم مِن عَذابِ رَبِّهِم مُشفِقونَ70:27
و میدانند، عذاب پروردگارشان بی امان است (28)إِنَّ عَذابَ رَبِّهِم غَيرُ مَأمونٍ70:28
همچنین نماز گزارانی، که مواظب نفوذهای شهوانی خود میباشند (29)وَالَّذينَ هُم لِفُروجِهِم حافِظونَ70:29
مگر بر همسران خود، یا بر آنچه، دستهای ایشان مالک شده و این دسته اخیر، ملامتی نخواهند شد (در قانون اسلام و یهودیت و مسیحیت چنین مقرر بوده، که اگر کسی نتواند، زنی شایسته و عفيف، که معمولاً پرارزش است و دائمی است، بگیرد، باید حتی المقدور صبر کند و خود را آلوده به چیزهای ناشایسته نگرداند، تا دچار آینده ای بد نشود و اگر نتوانست جلوی قدرت شهوت خود را بگیرد، می تواند از زنانی که برای کار کردن، خرید و فروش میشوند و لياقت زندگی کردن مستقل را ندارند، با مقرراتی صحیح که جلوی هر گونه پیش آمد های بد را، در زندگی آینده بگیرد، استفاده شهوانی ببرد، تا بعداً موفق شود، زنی شایسته بگیرد و پس از آن حق نداشت، با اینگونه کنیزان نزدیکی نماید، مگر به اجازه زن رسمی خود، در مواقعی بسیار ضروری) (30)إِلّا عَلىٰ أَزواجِهِم أَو ما مَلَكَت أَيمانُهُم فَإِنَّهُم غَيرُ مَلومينَ70:30
پس کسی که خلاف این کارها را کند، سرکش خواهد بود (31)فَمَنِ ابتَغىٰ وَراءَ ذٰلِكَ فَأُولٰئِكَ هُمُ العادونَ70:31
و همچنین نمازگزارانی که امانت ها و پیمانهای خود را مراعات میکنند (32)وَالَّذينَ هُم لِأَماناتِهِم وَعَهدِهِم راعونَ70:32
و اگر چیزی را دیدند و شهادت دادند، بر آن ایستادگی می نمایند (33)وَالَّذينَ هُم بِشَهاداتِهِم قائِمونَ70:33
و مواظب شرایط و مقررات نماز خود میباشند (اهم این شرایط، مراعات اوقات نماز و دانستن معنای نماز و توجه دقیق به آن در نماز و عمل کردن بدان در زندگی است، که متاسفانه امروزه، مورد توجه بعضی پیشوایان با نفوذ مذهبی نیست و آنچه مورد توجه ایشان است، اَدای صحیح الفاظ و حفظ لهجه عرب است، تا باعث شود، مردم نادان بار آیند) (34)وَالَّذينَ هُم عَلىٰ صَلاتِهِم يُحافِظونَ70:34
اینگونه نمازگزاران اند، که در باغهائی از بهشت، به خوبی پذیرائی میشوند (35)أُولٰئِكَ في جَنّاتٍ مُكرَمونَ70:35
چه شده که کفران کنندگان، بسوی تو ترسان و با خضوع می شتابند؟ (36)فَمالِ الَّذينَ كَفَروا قِبَلَكَ مُهطِعينَ70:36
و دسته دسته از راست و چپ بسوی تو میآیند؟ (37)عَنِ اليَمينِ وَعَنِ الشِّمالِ عِزينَ70:37
آیا هر کس از ایشان توقع دارد، که زحمت نکشیده، داخل باغی پر نعمت شود ؟ (از این آیات پیداست که در زمان نزول این سوره، پیغمبر اسلام و طرفدارانش شخصیتی اجتماعی در مکه پیدا کرده اند و این زمان که نزدیک به هجرت پیغمبر است، گروهی از کافران روی طمع ها آمده اند و اظهار مسلمانی کرده اند، بدون آنکه مقررات فکری و عَملی اسلام، که شرح آن درباره نمازگزاران گذشت، انجام دهند، به مانندِ اکثرِ مسلمانان امروز که فقط مسلمانی را در چاپلوسی و بزرگداشت زبانیِ غلو آمیز، نسبت به پیشوایان مذهب میدانند) (38)أَيَطمَعُ كُلُّ امرِئٍ مِنهُم أَن يُدخَلَ جَنَّةَ نَعيمٍ70:38
اینگونه مسلمانی در نزد ما که پروردگار ایشان میباشیم، هرگز پذیرفته نیست، زیرا ما ایشان را از چیزی آفریده ایم، که خودشان بهتر میدانند (یعنی ایشان بر طبق آیه 19 از همین سوره حریص و خودخواه و دنیا خواه و بیرحم ساخته شده اند و مانند نمازگزاران حقیقی تربیت نشده اند) (39)كَلّا ۖ إِنّا خَلَقناهُم مِمّا يَعلَمونَ70:39
اختیارات ما بر مشرقها ومغربهای جهان گواه آن است، که ما میتوانیم (40)فَلا أُقسِمُ بِرَبِّ المَشارِقِ وَالمَغارِبِ إِنّا لَقادِرونَ70:40
اینان را به مردمی بهتر از ایشان تبدیل کنیم و در اینکار چیزی جلوی ما را نخواهد گرفت (یعنی دوروئی های ایشان نمی تواند، پیغمبر ما و مؤمنین حقیقی را فریب دهد و در دستگاه اسلام سوءاستفاده کنند و جلوی اصلاحات مورد نظر ما را بگیرند) (41)عَلىٰ أَن نُبَدِّلَ خَيرًا مِنهُم وَما نَحنُ بِمَسبوقينَ70:41
پس تو این کافران چاپلوس را رها کن، تا در باطل های خود باشند و به بازیهای دنیائی سرگرم شوند، تا آن زمانی را که به ایشان وعده داده شده، ملاقات کنند (42)فَذَرهُم يَخوضوا وَيَلعَبوا حَتّىٰ يُلاقوا يَومَهُمُ الَّذي يوعَدونَ70:42
و روزگاری که از آن قبرها به سرعت خارج شوند (از قبرهائی که در زمین آخرت دیده میشود و عبارتند از درهای خروجی قبر فضائی ای که ارواح انسانها پس از مرگ، در آن داخل شده اند) گوئی بسوی بُتی، باشتاب میروند (یعنی همانطور که این کافران در دنیا بسوی بتهای خود بدون توجه به اطراف خود شتابان و با کمال ذلت میروند، در آنجا پس از بیرون آمدن از قبرها، بسوی جائی که مکان داوری و گفتگوی الله است میروند تا محاکمه شوند) (43)يَومَ يَخرُجونَ مِنَ الأَجداثِ سِراعًا كَأَنَّهُم إِلىٰ نُصُبٍ يوفِضونَ70:43
چشم های ایشان فرو افتاده بوده و ذلت و پستی ای آنان را فرا خواهد گرفت و این همان روزی است، که در دنیا به ایشان وعده داده شده بود (44)خاشِعَةً أَبصارُهُم تَرهَقُهُم ذِلَّةٌ ۚ ذٰلِكَ اليَومُ الَّذي كانوا يوعَدونَ70:44
Nach oben scrollen