76 مؤمنون

[print-me]

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
ترجمه واژه‌ای: محمدکاظم معزیترجمه تفسیری: صادق تقوی

سوره مومنون که در قرآنهای معمولی سوره ۲۳ میباشد از ۱1۸ آیه تشکیل یافته. ابتدای آن شرح اعمال خوب مؤمنان حقیقی می باشد و بعد از آن از پیدایش انسان و اینکه پس از مدتی که از مرگشان گذشت، دوباره زنده میشوند و حالات مختلفی که انسان در این مسیر بخود میگیرند، سخن بمیان آمده و خالق عالم گفته که در بالای شما هفت مکانِ مسکونی دیگر برای هفت نوع، شبه انسانِ دیگر هست و ما برای زندگی شما روی حساب دقیقی آب باران و میوه های مختلف و حیوانات خوراکی و سواری و حتی مصنوعاتی چون کشتی را بوجود آورده ایم و برای تربیت شما برای آینده خوشی، از پس مرگ، پیغمبرانی چون نوح و موسی و آنان که در بین این دو آمدند، فرستادیم، تا بگویند، جز دستورات الله را اطاعت بنده وار نکنید و از کج روی بپرهیزید و غیر از الله، کسی را صاحب اختیار مذهبی و اجتماعی خود، یا بعبارت دیگر خدای خود ندانید، تا رستگار شوید، لیکن هر پیغمبری آمد، دنیا خواهان سوءاستفاده چی به مردم گفتند، او بشری مانند شماست که محتاج آب و نان است و با این سخنان میخواهد بر شما ریاست کند و پیغمبر الله، باید فرشته باشد، نه دیوانه ای چون او که میگوید، وقتی مردید و خاک شدید، دوباره زنده میشوید، عاقبتِ کار این مخالفین پیغمبران بجائی رسید که دچار عذابی نابود کننده از ما شدند و طرفداران قلیل پیغمبران نجات یافتند و ایشان با پیغمبر شان مدتی با سربلندی و فراوانی زندگی کردند، لیکن نسل آنها چیزی نگذشت که راه عالی دین خود را به مذهب های مختلف و روی اظهار عقیده های گوناگون به نفع دنیا خواهی خود تقسیم نمودند و دوباره عقاید بت پرستانه قدیم را به رنگ دیگری، در دین خود تجدید کردند و به افتخارات مادی پرداختند و تصور کردند، مورد رضای ما هستند و حال آنکه هر کس، بنام هر مذهبی باشد، ما از کسانی از ایشان راضی هستیم که از پروردگار خود بترسند و به متن پیغام او ایمان آورند و برای پروردگار شریکی قرار ندهند و به امید مزد آخرت، از پروردگارشان در راه الله از مال خود به اندازه وسع خود خرج کنند و بعد از موسی و عیسی، تو نیز ای محمد، با اینکه همان سخنان را میگوئی، همان جوابها را هم میشنوی و حتی مردم کفران کننده ی مکه، پس از عذابهای خفیفی که دچار شدند و به تضرّع افتادند، چون دیدند عذاب بر طرف شد، باز به کفران خود برگشتند و منتظرند، تا دچار عذاب شدیدی شوند، که نابودشان کند و تو در مقابل مخالفتهای ایشان توکلّت فقط به من باشد و بدیهای ایشان را به طرز شایسته تری، از خود دور کن و خود را از وسوسه های شیطنت کاران در پناه الله قرار ده و بگذار آنان به بدبختیهای آینده خود آهسته آهسته برسند و با پشیمانی به دوزخ وارد شوند، به جائی که همیشه در آن باشند و کسی به فریاد ایشان نرسد و ببینند که خوشیهای دنیایی ایشان در مقابل عذابهائی که خواهند کشید، جز یک زندگیِ نصف روزه و یا یک روزه نبوده و بفهمند که خلقتِ ایشان برای دنیا بیهوده نبوده و حساب و کتابی که پیغمبران قبلاً گفته بودند، درست بوده، و اینک به ترجمه و تفسیر متن آیات توجه نمائید :

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ

1 قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ

همانا رستگار شدند مؤمنانقَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ23:1
ایمان آورندگانِ حقیقی، حتماً رستگار شده اند (۱)
آنان كه در نماز خويشند فروتنانالَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ23:2
ایمان آورندگانی که در نماز خود، مقابل الله، فروتنی نشان میدهند (یعنی در نماز خود بسیار مؤدب بایستند و کاملا متوجه باشند که چه میگویند، نه اینکه حواسشان به مخرج عین و ص و ض باشد و یا حوادث زندگی را بیاد آورند) (۲)
و آنان كه از ياوه اند روى‏ گردانانوَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ23:3
و از کارهای بیهوده دوری میکنند (بدترین کار، یاوه و بیهوده گوش دادن به سخنان موهوم و بی دلیل دروغ پردازان مذهبی است که بدون توجه به متن قرآن مجید، روایات بی سر و تهی را به امام و پیغمبر می چسبانند) (3)
و آنان كه هستند زكات را كنندگانوَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ23:4
و زكات مقرر شده، در دین الله را، به مستحقانش میپردازند (هر کمکی که برای پیشرفتِ صحیح جامعه و جلوگیری از بدبختی ها بشود، جزء زكات مقرر محسوب میگردد، مخصوصاً آنچه برای تنظیم امور دین حقيقی الله و پیشرفت آن داده شود) (4)
و آنان كه براى فرجهاى خويشتند نگهدارندگانندوَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ23:5
و با قدرتِ روحی خود، راههای نفوذِ شهوانی خود را می بندند (۵)
مگر بر همسران خود

يا آنچه دارا است دستهاى ايشان

كه ايشانند نانكوهيدگان

إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ

أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ

فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ

23:6
مگر بر همسران خود، یا بر آنچه برای فروکش کردن شهوتِ خود بطور موقت، قبل از آنکه بتوانند ازدواج نمایند، آن را به تملک خود در آورده اند، و مردان مؤمن فقط در این دو مورد در انجام غریزه جنسی خود ملامت ندارند،

(با در نظر گرفتن آیات ۲4 تا ۲۸ از سوره نساء و آیه ۳۳ از سوره نور در اسلام دو طریق برای انجام غریزه جنسی هست، یکی گرفتن همسر شایسته به شرطی که به منظور نگهداری او بطور دائم باشد و دیگر که مخصوص جوانان و کسانی است که نمی توانند زن شایسته ای بگیرند و غلبه شهوت بر ایشان طوریست که نمیتوانند خود را نگهدارند و این دومی تملّکِ کنیز، برای اینکار، بطور موقت است و مقصود از کنیز در زمان نزول این آیات، زنی بوده که تربیت او طوری بوده که لیاقت خانم شدن و زندگی کردنِ آزاد را نداشته باشد، زیرا دستور اسلام بوده که اگر غلام و کنیزی که از طریق خرید و فروش و یا اسیران جنگی بدست می آورند، لياقت زندگی آزاد را داشته باشد، مسلمانان باید آنها را آزاد کنند و قسمتی از بیت المال مسلمین برای آزادی اینگونه غلام و کنیزان اختصاص داشته و هر صاحب کنیزی حق نداشت، با کنیز خود که برای کلفتی گرفته نزدیکی نماید، مگر به شرطی که زن نداشته باشد و یا زنش نازا و بیمار باشد و در این صورت نیز، میبایست چنین حقی را روی قرار دادِ رسمی علناً معلوم دارد، تا مفاسدی پیش نیاید و امروزه که غلام و کنیز نیست، باید با دخالت بهداشتی و اجتماعی دولت، زنان شبیه به کنیز که از حیث اخلاق و تربیت و فهم، لیاقتِ خانم شدن ندارند و یا بواسطه عیب و نقصی که دارند، کسی آنان را برای زناشوئی انتخاب نمیکند، به شرطی که خودشان راضی باشند، مورد استفاده کسانی قرار گیرند که نمیتوانند، تا زمان زناشوئی با زن شایسته ای، خود را نگهدارند و باید عمل آنان طوری باشد که نه باعث تشویق فساد در جامعه گردد و نه فریب و زور و ظلمی در کار باشد و نه زنان لایق به زناشویی را بسوی آن کار بکشاند و بر طبق آیه 34 از سوره نور اینکار در صدر اسلام با تمام شرایط فوق عمل میشده و شاید همین باعث شده که بعدها بعضی ها تصور کنند که ازدواج موقت با زنی که به اینکار تن در دهد جایز است) و مردان مؤمن فقط در این دو مورد در انجام غریزه جنسی خود ملامت ندارند (6)

و آن كو خواهد ما وراى اين را

پس آنانند تجاوزكنندگان

فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ

فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ

23:7
پس کسانی که در مورد غریزه جنسی خود، غیرِ این دو راه را بجویند، متجاوزند نه مؤمن (۷)
و آنان كه امانتها

و عهدهاى خويش را هستند رعايت‏ كنندگان

وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ

وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ

23:8
همچنین از علامت مؤمن حقیقی این است که رعایت امانتها و تعهدات خود را بکنند (۸)
و آنان كه بر نمازهاى خويشند مواظبت ‏كنندگانوَ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ23:9
و بر نمازهای خود مواظب اند (یعنی تمام شرایط نمازهای خود را از حيث پنج وقت مجزای آنها و بکار انداختن تعلیمات آن در زندگی و سایر جزئیات مقرره آن انجام میدهند) (9)
آنانند ارث‏ برندگانأُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ23:10
فقط اینگونه ایمان آورندگان میباشند که وارث های زمین آخرت هستند (۱۰)
كه ارث برند بهشت را

ايشانند در آن جاودانان

الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ

هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

23:11
یعنی کسانی هستند که بهشت معروف را به ارث می برند و در آن همیشه میمانند (۱۱)

12 وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ

و همانا آفریدیم انسان را

از کشیده‌ای از گل‌

وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ

مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ

23:12
و ما که وحی کننده ی این مطالب بر پیغمبر خود هستیم، کسی بودیم که انسان را از خلاصه ای، از گلی مخصوص آفریدیم (هم ابتدای مقدمه ایجاد انسان، یعنی حیوان یک سلولی از خلاصه ای از لجنی متعفن بوده که از ترکیب آب و موادی آلی و موادی معدنی بوجود آمده بوده و هم نطفه نر و ماده انسان نیز، که چون حیوانی یک سلولی میباشد، از خلاصه آب و خاکی بوجود می آید، که خوراک های انسان از آن میباشند) (۱۲)
پس گردانیدیمش چکه آبی

در آرامگاهی جای دار

ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً

فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ

23:13
پس از مدتی، این جرم اولیه انسان را بصورت اندک آبِ مخصوصی در جایگاهی که برای آن مناسب بود، قرار دادیم (این جمله نیز، هم اشاره به تکامل آن جرم اولیه ی موجود زنده به حیوان یک سلولی است که در محفظه ای بنام تخم یا اسپرم قرار میگیرد و هم اشاره به زمان هم خوابگی مرد و زن است که سلول نر با سلول ماده در رحم زن قرار میگیرند و با هم یکی میشوند) (۱۳)
پس آفریدیم چکه را بهم چسبیده

پس آفریدیم بهم چسبیده را گوشتی جویده

پس آفریدیم گوشت را استخوانهائی

پس پوشانیدیم استخوانها را گوشتی

سپس پدید آوردیمش، آفرینشی دیگر

پس خجسته باد خدا بهترین آفرینندگان‌

ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً

فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً

فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا

فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا

ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ

فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ

23:14
پس از مدتی، آن اندک آب را که بصورت نطفه از دو سلول نر و ماده بوجود آمده بود، به صورت علقه در آوردیم (علقه حالتی است که آن دو سلولِ نطفه ایِ جدا از هم، روی علاقه ای که در آن دو نسبت به هم هست، بهم چسبیده و یکی میشوند و آن یکی دو تا شده، به نوبه خود، باز دو تا میشوند، تا بصورت توت فرنگی در میایند و این حالت در تکامل موجود زنده بسوی انسان، جائی را اشغال کرده که حیوان یک سلولی تبدیل به حیوان چند سلولی میشود) پس آن علقه را بصورت مضغه ای در آوردیم و مضغه را استخوانهائی کردیم که گوشتی بر آنها پوشاندیم (مضغه یعنی چیزی به مانند لقمه ای که در دهان جویده شده است و دانه دانه گشته وبهم چسبیده و آن در جنین انسان از زمانی است که سلولهای شبیه به هم به شکل توت فرنگی شده و درونشان خالی میشود و به مانند کیسه ای میگردد، که دولا شده باشد و در این حالت، سلولهای هم شکل، تبدیل به سه نوع سلول میگردند، تا سلولهای بیرونی، سلولهای پوستی شوند و سلولهای درونی، لوله های هاضمه را بوجود آورند و سلولهای میانی که از همه بیشتر خواهند شد، استخوان ها و گوشتها را بوجود آورند و سپس طفولیت انسان تا رسیدنش به رشد عقلی نیز میشود و این حالات در تکامل موجود زنده بسوی انسان و پستانداران تا هنگامیکه میخواهد تبدیل به حیوان عاقلی چون انسان شود، به چشم میخورد) پس از مدتی، آن انسانِ مقدماتی را بصورت آفرینش دیگر پدید آوردیم و چه پربرکت است الله، که از هر سازنده ای نیکوتر میسازد (یعنی بوسیله جهشی الله با قدرتی مخصوص، روح آدمی را در بدن دو حیوان تکامل یافته که یکی نر بود و یکی ماده حلول داد و آن دو حیوان تبدیل به یک نر و یک ماده از انسان شدند، با امتیاز توانایی تشخیص اشیاء و اسم گذاری بر آنها، تا بدین وسیله انسان از حيوان مجزا گردد و مسیر ترقیات علمی خود را طی کند و این حالت در تکامل کودک به یک انسان حقیقی، زمانی است که کودک به رشد عقلی میرسد و حالات بچگی خود را که حالات حیوانی است، کم کم فراموش میکند و عقل خود را بروز میدهد) (14)
سپس شمائید پس از آن هر آینه مردگان‌ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَيِّتُونَ23:15
و شما انسانها که چنین مسیرهائی را پیموده اید و چنین حالات مختلف و عجیبی را داشتید، پس از مدتی که زندگی مستقلی را کردید، خواهید مرد (۱۵)
سپس شما روز قیامت برانگیخته می‌شویدثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تُبْعَثُونَ23:16
و پس از مدتی که از مرگ شما گذشت، در زمان رستاخیز مردگان، دوباره زنده میشوید (حقیقت انسانیت که این خطاب به اوست، روح او میباشد که در هنگام مرگ، لباس حیوانیت از او کنده میشود، تا لباس حیوانی او خاک گردد و حقیقت انسانیش به جائی رود که ابتدا از آنجا آمده، یعنی بسوی زمین آخرت و در زمین آخرت روح انسان که بواسطه نداشتن بدنی از جنس خاک، در عالم برزخ زندگی نیمه جانی داشت، در بدنی از جنس خاک زمین آخرت قرار میگیرد و زنده تر از زنده دنیائی میشود و در آنجاست که باید مطابق اعمال و عادات دنیائی به کاری پر رنج و یا پرشادی میلیون ها سال زندگی نماید و آنچه را در دنیا کِشته، درو کند) (۱6)

17 وَ لَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ

و همانا آفریدیم فراز شما

هفت راه

و نبودیم از آفرینش ناآگاهان‌

وَ لَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ

 سَبْعَ طَرَائِقَ

وَ مَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ

23:17
و ما که این توضیحات را به شما انسانهای روی زمین میدهیم، خالقی هستیم که هفت روشِ زندگی دیگری، شبیه به روش زندگی شما، در بالای شما آفریده ایم و چگونه ممکن است که از خلقت های وسیع و متعددِ خود غافل باشیم (این هفت طريقه زندگی که با زندگی ما هشت طريقه میشود، بر طبق توضیحات متعددی که در سوره های قرآنی داده شده، یکی زندگی جنهاست که در اتمسفر زمین ما زندگی میکنند و زنده های تکامل یافته، شبیه به انسانها بوده و از جنس ضد ماده میباشند و دوم تا هفتم زندگی شبه انسانها در کرات ششگانه ای از منظومه شمسی است، که اولاً بالای کره زمین قرار گرفته اند، به شرطی که خورشید را پائین کره زمین بدانیم و ثانیاً مانند زمین ما از ماه و خورشید استفاده میکنند و این مشخصات در مریخ و مشتری و زحل و اورانوس و نپتون و پلوتون کشف شده و چون زندگی در آن کرات با زندگی ما قطعاً فرق دارد، معلوم نیست چگونه است، ولی بر طبق آیات قرآنی، زندگی آنان از زندگی مردم زمین پیشرفته تر میباشد، با اینکه بر طبق آیات قرآنی، زمین آنها بعد از زمین ما بوجود آمده و قبل از زمین ما متلاشی خواهند شد) (۱۷)
و فرستاديم از آسمان آبى به اندازه ‏اى

پس جايگزين ساختيمش در زمين

و همانا مائيم بر بردن آن توانايان

وَ أَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ

فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ

وَ إِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ

23:18
و در زمین، برای شما انسانها، از آسمان به اندازه معینی از آبی مخصوص فرو فرستادیم و آن آب را در زمین جای دادیم و ما، بر از بین بردنِ این آب، توانا میباشیم (این جمله اشاره به اینست که سهم کره زمین از ابتدای تشکیلش، مقدار معینی از بخار آب بوده و آن بخارات پس از سرد شدن به صورت بارانی شدید، گودیهای زمین را پر کردند و اقیانوس های زمین را بوجود آوردند و در دستگاه خلقتِ الله، هم آبهای زمین و هم بخارِ آب های آن، قابل تجزیه و محو شدن است) (۱۸)
پس پديد آورديم براى شما بدان باغهايى

از خرمابن ها و انگورها

شما را است در آن ميوه ‏هايى فراوان

و از آن مى ‏خوريد

فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ

مِّن نَّخِيلٍ وَ أَعْنَابٍ

لَّكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ

وَ مِنْهَا تَأْكُلُونَ

23:19
پس ما بوسیله آن آب برای شما روی قوانینی که نهاده ایم، باغهائی از نخلستان و انگورها پدید آوردیم و بعلاوه در زمین برای شما میوه های بسیاری نهاده ایم و شما از تمام اینها میخورید (۱۹)
و درختى كه برون مى ‏آيد از طور سيناء

مى ‏رويد با روغن و رنگى براى خورندگان

وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَيْنَاء

تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِّلْآكِلِينَ

23:20
و آن درختی را بنگرید که از کوه سینا بیرون میاید و با آن روغن مخصوص روئیده میشود (مقصود درخت زیتون است که هم شاخ و برگ آن روغن دارد و مانند چراغ میسوزد و هم از میوه اش روغن میگیرند و آن را مردم به نان میمالند و میخورند) (۲۰)
و همانا شما را است در چهارپايان عبرتى

بنوشانيمتان از آنچه در شكمهاى آنها است

و براى شما است در آنها سودهاى فراوان

و از آنها مى ‏خوريد

وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً

نُّسقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا

وَ لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ

وَ مِنْهَا تَأْكُلُونَ

23:21
و برای شما در چارپایان خوراکی مشاهداتِ عجیبی است، زیرا میبینید که از آنچه در شکم آنهاست، مینوشید و برای شما در آنها منفعت های بسیاریست و از آنها میخورید (۲۱)
و بر آنها و بر كشتى بار مى ‏شويدوَ عَلَيْهَا وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ23:22
و بر آنها و هم بر کشتی سوار میشوید (برای اینکه عجیب بودن پیدایش، شیر حیوانات را از شکم آنها بهتر متوجه شوید، خالق عالم در چهار سوره پیش که تفسیر شد، یعنی در سوره نحل شرح داده است، که عجیب بودن آن، از این جهت است، که شیر، از چکیده آبِ محتویات غذائی شکمبه و خون که مواد غذائی شیر را از شکمبه میگیرد و به غده پستان میرساند، بوجود میآیند و خالق عالم تشکیلاتی در بدن نهاده که مواد متعفن و بد مزه شکمبه و خون را تبدیل به شیری بسیار خوشمزه و مفید میکند و جمله بس کوتاهِ موجود در متنِ آیه، اشاره ایست از جمله مفصلهای که در سوره نحل است) (۲۲)

23 وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ

و همانا فرستاديم نوح را بسوى قومش

گفت اى قوم من پرستش كنيد خدا را

نيست شما را خدايى جز او

آيا نمى ‏ترسيد

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ

فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ

مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ

أَ فَلَا تَتَّقُونَ

23:23
و به مانندِ این پیغامهای آموزنده که تو را برای آنها بسوی این مردم فرستاده ایم، نوح را نیز، بسوی قومش فرستادیم، او نیز به قومِ خود گفت، الله را اطاعت بنده وار کنید، زیرا غیر از او برای شما خدائی نیست (خدا یعنی صاحب اختیار نه خالق) چرا از الله نمی ترسید؟ (۲۳)
پس گفتند گروهى كه كفر ورزيدند از قومش

نيست اين مگر بشرى همانند شما

خواهد برترى جويد بر شما

و اگر مى ‏خواست خدا

هر آينه مى ‏فرستاد فرشتگانى

نشنيديم بدين در پدران ما پيشينيان

فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ

مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ

يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ

وَ لَوْ شَاء اللَّهُ

لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً

مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ

23:24
پس بزرگانی از قومِ او که کفران این سخنان را کرده بودند، به مردم گفتند، این مرد جز بشری مانند شما نیست که با این سخنان میخواهد، بر شما ریاست کند و اگر الله میخواست پیغمبری بفرستد، فرشته ای را می فرستاد (فرشته در نظر مردم، روی تبلیغات سوءاستفاده چيان مذهبی، همیشه کسی بوده که فرستاده الله باشد و شخصیت مختار و محتاج و ناتوان بشری را نداشته باشد و بتواند از خود، هر قدرتی را نشان بدهد و کسی نتواند او را اذیت کند و می بینیم حتی امروزه نیز، برای اینکه فسادکاران جلوی اقدامات مصلحين مذهبی و اجتماعی را بگیرند، امام و پیغمبران گذشته را با همین حالات فرشته معرفی کرده اند و هم یهودیان و هم مسیحیان و هم فرقه هائی از مسلمانان، منتظر چنین مصلحی که دارای چنین قدرتی باشد، هستند) ما در پدران پیشین خود چنین چیزی نشنیده ایم (با اینکه در متن کتابهای آسمانی تمام پیغمبران گذشته بوده، پیغمبران همه بشری مانند مردم بودند، که فقط پیغامهائی عالی و منطقی برای تربیتِ صحیحِ مردم داشتند، در موقع آمدن هر مصلح صحیح دینی، روی تبلیغات غلو آمیزی که سوءاستفاده چیان مذهبی از مدتها پیش، در پدران مردم، رایج کرده بودند، مردم زمان هر پیغمبری میگویند، چنین چیزی در پدران خود نشنیده ایم) (۲4)
نيست او جز مردى كه بدو است ديوانگى

پس انتظار كشيد بدو تا زمانى

إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ

فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ

23:25
این کسی که میگوید پیغمبرم، فقط مردی است، جن زده و دیوانه و شما مدتی صبر کنید، شاید از دیوانگی بیرون آید و از سخنان خود برگردد (۲۵)
گفت پروردگارا ياريم كن

بر آنچه دروغگويم شمردند

قَالَ رَبِّ انصُرْنِي

بِمَا كَذَّبُونِ

23:26
نوح پس از سالیانِ دراز تبلیغ پیغمبری خود به پروردگارش گفت، مردم پیغامهای تو را از من دروغ پنداشتند، خودت مرا یاری کن (۲6)
پس وحى كرديم بدو

كه بساز كشتى را

به ديدگان ما و به وحى ما

تا گاهى كه آيد فرمان ما

و بجوشد تنور

پس جاى ده در آن از هر كدام دو جفت را

و خاندان خويش را

مگر آنكه پيشى گرفت بر او سخن از ايشان

و سخن نگوى با من در آنان كه ستم كردند

كه ايشانند غرق ‏شدگان

فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ

أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ

 بِأَعْيُنِنَا وَ وَحْيِنَا

فَإِذَا جَاء أَمْرُنَا

وَ فَارَ التَّنُّورُ

فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ

وَ أَهْلَكَ

إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ

وَ لَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا

إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ

23:27
پس ما به او وحی کردیم که آن کشتی معروف را در پیش چشم ما و مطابق دستور ما بساز و چون ساختی، منتظر فرمان ما باش و چون دیدی از تنوری، که در خانه داری، آب جوشید، از هر حیوانی که مورد استفاده بشر است، دو نوع نر و ماده در آن کشتی داخل کن، با هر کس که اهل توست (اهل و آل هر پیغمبری پیروان او میباشند، چه زن و بچه او باشند و چه ایمان آورندگان به آن پیغمبر و در آیه 46 از سوره هود گفته شده که پسری از نوح که هم عقیده او نبود، از اهل او نبود(قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ‎﴿٤٦﴾)) و مبادا آنهائی را که قبلا معلوم شده مخالف پیغمبری تو هستند داخل کشتی نمائی و از من نیز درباره کسانی که ستم کردند نپرس زیرا همه غرق خواهند شد (۲۷)
پس گاهى كه استوار شدى تو

و آنكه با تو است در كشتى

بگو سپاس خدايى را كه

رهائيد ما را از گروه ستمگران

فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ

وَ مَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ

فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي

نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

23:28
پس وقتی تو و همفکرانت بر کشتی قرار گرفتید، تو از طرف آنها بگو، آن صفات عالی خدائی، مخصوص الله است که ما را از آن قوم ستمکار، در موقع مناسبش، نجات داد (۲۸)
و بگو پروردگارا فرود آور مرا

فرودگاهى فرخنده

و تويى بهترين فرودآرندگان

وَ قُل رَّبِّ أَنزِلْنِي

مُنزَلًا مُّبَارَكًا

وَ أَنتَ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ

23:29
و بگو پروردگارا، کشتی مرا در زمینی پربرکت فرود آور و تو بهترین میهمان نواز میباشی (۲۹)
همانا در اين است آيتهايى

و همانا هستيم ما آزمايش‏ كنندگان

إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ

وَ إِن كُنَّا لَمُبْتَلِينَ

23:30
به يقين، در این داستان نشانه هائی است و ما در اینگونه کارها آزمایش کننده بودیم (داستان مفصل نوح در سوره های هود و يونس و انعام و اعراف و شعرا و عنکبوت و صافات و قمر و نوح در هریک مقداری از داستان هست و بصورت تحریف شده ای در سفر پیدایش تورات نیز میباشد) (۳۰)

31 ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ

سپس پديد آورديم پس از ايشان قرنى ديگر راثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ23:31
پس از مردم زمان نوح، جماعت بشری دیگری پدید آوردیم (این جماعت دیگر که پس از فرود آمدن کشتی نوح در کوه جودی در شمال شرقی سوریه پدید آمد، پدران سه جماعت معروف به زرد پوستان و سیاه پوستان و سفید پوستان بودند که سیاه پوستان را سامی میگویند که چون قرآن و تورات و انجیل در میان اینان پیدا شده این جماعت بعد از نوح از نظر قرآن آرامیها هستند که در قرآن به قوم عاد ارم معرفی شده اند و پیغمبرشان هود، نام داشت و زمین ایشان در جنوب سوریه و در محلی بود که در زمان پیغمبر اسلام ریگستانی بود، به نام احقاف و از عجایب اطلاعاتی قرآن این است که در سوره احقاف تذکر داده شده که در زمان مبعوث شدن هودِ پیغمبر برای قوم عاد، پیغمبران دیگری هم آمده بودند، یعنی پیغمبری برای جماعت زرد پوست و پیغمبری هم برای جماعت سفید پوست و اگر تصور کنیم که سرخ پوستان آمریکا نیز نژادی جداگانه باشند، برای ایشان نیز طبق قرآن، پیغمبرانی محلی آمده است که عقاید بت پرستی آنان نتیجه انحراف از تعلیمات پیغمبرشان میباشد) (۳۱)
پس فرستاديم در ايشان فرستاده‏ اى از ايشان

كه پرستش كنيد خدا را

نيست شما را خداوندى جز او

آيا نمى ‏ترسيد

فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ

أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ

مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ

أَ فَلَا تَتَّقُونَ

23:32
پس میان آنان پیغمبری از خودشان را مامور کردیم، که بگوید از دستورات الله اطاعت بنده وار کنید و برای شما غیر از او خدای دیگری نیست (خدا یعنی صاحب اختیار و کسی که از او اطاعت بنده وار باید کرد و لذا هر کس کورانه و بی دلیل و یا روی تقلید از کسی دیگر اطاعت کند، بخصوص در مذهب و دین، آن کس را خدای خود گرفته و بت پرست است) آیا حاضرید از اطاعت بنده وارِ دیگران پرهیز کنید؟ (۳۲)
و گفتند آن گروه از قومش كه كفر ورزيدند

و دروغ پنداشتند رسيدن را به آخرت

و كامروائيشان داديم در زندگانى دنيا

نيست اين جز بشرى مانند شما

مى ‏خورد از آنچه مى ‏خوريد از آن

و مى ‏نوشد از آنچه مى ‏نوشيد

وَ قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا

وَ كَذَّبُوا بِلِقَاء الْآخِرَةِ

وَ أَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا

مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ

يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ

وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ

23:33
و با نفوذان قوم او که کفران این راهنمائیها را کرده بودند و دیدار آخرت را قبول نداشتند و بوسیله قوانین اجتماعی ما به توانایی جابرانه ای رسیده بودند، به مردم گفتند، این مرد جز بشری مانند شما نیست که از همانچه شما میخورید، میخورد و از هر چه شما مینوشید، مینوشد (۳۳)
و اگر فرمان بريد بشرى را همانند خويش

شمائيد در آن هنگام زيانكاران

وَ لَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِثْلَكُمْ

إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ

23:34
و شما اگر بشری مانند خود را اطاعت کنید، ضرر خواهید دید (یعنی پیغمبر باید دارای قدرتهای بالاتر از قدرت مادی باشد، نه آنکه حتی از ما، با نفوذان، بی قدرت تر و مانند شما مردمِ عادی، محتاج آب و نان باشد) (34)
آيا وعده دهد شما را

گاهى كه مُرديد

و شديد خاكى و استخوانهايى

 آنكه شمائيد برون ‏آوردگان

أَ يَعِدُكُمْ

أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ

وَ كُنتُمْ تُرَابًا وَ عِظَامًا

أَنَّكُم مُّخْرَجُونَ

23:35
آیا به شما وعده میدهد، که پس از اینکه مردید و خاک و استخوانهائی شدید، دوباره در زمین دیگری به صورت زنده بیرون آورده میشوید؟ (۳۵)
دور است دور آنچه وعده داده مى ‏شويدهَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ23:36
چه وعده های بس دوری (36)
نيست آن جز زندگانى نزديك ما

مى ‏ميريم و زنده مى ‏شويم

و نيستيم برانگيختگان

إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا

نَمُوتُ وَ نَحْيَا

وَ مَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ

23:37
جز این زندگی دنیائی ما، زندگی دیگری نیست و فقط در این دنیاست که پی در پی میمیریم و زنده میشویم (یعنی زنده ها که مُردند، دوباره نسل آنها می آیند) و هرگز دوباره در آخرت زنده نمی شویم (۳۷)
نيست او مگر مردى

كه بسته است بر خدا دروغى را

و نيستيم ما بدو ايمان‏ آرندگان

إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ

افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا

وَ مَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ

23:38
و این مرد، جز دروغ زنی بر الله نیست و ما به نفع او ایمان نمی آوریم (۳۸)
گفت پروردگارا ياريم كن

بدانچه تكذيبم كردند

قَالَ رَبِّ انصُرْنِي

بِمَا كَذَّبُونِ

23:39
آن پیغمبر به پروردگار عالم گفت: پروردگارا، در مقابل اینکه اینان مرا انکار میکنند، یاریم نما (۳۹)
گفت پس از اندكى

هر آينه خواهيد گرديد پشيمان

قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ

لَيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ

23:40
پروردگارش گفت، بزودی پشیمان خواهند شد (40)
پس گرفتشان خروشى به حقّ

و گردانيديمشان خاشاكى به روى سيل

پس دور باد براى گروه ستمگران

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ

فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاء

فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

23:41
پس روی آنچه سزاوار بودند، ایشان را آن صدای هلاکت بار بگرفت و ما ایشان را چون خس و خاشاک کردیم و بر آن قوم ستمکار دوری افتاد (یعنی نامشان از روز گار برافتاد و روحشان دچار دوری از درگاه الله شد) (41)
سپس پديد آورديم پس از ايشان قرنهايى دگرانثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِينَ23:42
سپس بعد از ایشان جمعیت های دیگری، از پس هم پدید آوردیم (4۲)
سبقت نگيرند هيچ ملتى سرآمد خويش را

و نه پس افتند

مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا

وَ مَا يَسْتَأْخِرُونَ

23:43
و سرنوشت و انتهای هیچ امتی از آنچه باید، نه جلو افتاد و نه عقب (زیرا قوانین علت و معلول الله دقیق و حساب شده است) (43)
سپس فرستاديم فرستادگان خود را پى در پى

هر گاه مى ‏آمد ملتى را فرستاده‏ اش

تكذيبش مى ‏كردند

پس پيرو گردانيديم گروهى را از براى گروهى

و گردانيديمشان داستانهايى

پس دور باد براى گروهى كه ايمان نمى ‏آورند

ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا

كُلَّ مَا جَاء أُمَّةً رَّسُولُهَا

 كَذَّبُوهُ

فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا

وَ جَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ

فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ

23:44
و پیغمبرانِ آن جمعیّت ها را هم پی در پی فرستادیم، هر زمان برای امتی پیغمبرش آمد، او را دروغ دانستند و ما هم آنها را بردیم و امتی دیگر آوردیم و فقط داستان بدیهای آنان را گذاشتیم، برای هر قومی که ایمان به این حقایق نمی آورند، دوری باد (این جمعیت های دنبال هم قوم ثمود و قوم ابراهیم و قوم لوط و قوم شعیب هستند که شرح داستان مخصوص هر یک و قوم عاد در سوره های اعراف و هود و شعرا و بعضی سوره های دیگرست) (44)

45 ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَ أَخَاهُ هَارُونَ

پس فرستاديم موسى

و برادرش هارون را به آيتهاى خويش

و فرمانروايى آشكار

ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى

وَ أَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا

وَ سُلْطَانٍ مُّبِينٍ

23:45
سپس موسی و برادرش هارون را با نشانه های خود و قدرتی روشن (45)
بسوى فرعون و گروهش

پس سركشيدند

و شدند قومى برترى‏ جويان

إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ

فَاسْتَكْبَرُوا

وَ كَانُوا قَوْمًا عَالِينَ

23:46
بسوی فرعون و طرفداران با نفوذش فرستادیم، پس اینان نیز به خود بالیدند و قومی متکبر شدند (46)
پس گفتند آيا ايمان آريم براى دو بشر همانند ما

و قوم آنانند براى ما پرستش‏ كنندگان

فَقَالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا

وَ قَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ

23:47
و گفتند آیا به دو انسانی که مانند ما هستند و قوم ایشان، که بنی اسرائیل باشند و غلامان ما میباشند، ایمان آوریم؟ (4۷)
پس تكذيبشان كردند

پس شدند از هلاك‏ شدگان

فَكَذَّبُوهُمَا

 فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ

23:48
و آن دو را دروغگو دانستند و عاقبت به مانند هلاک شدگان قبل، هلاک شدند (داستان مفصل موسی و فرعون در سوره های اعراف و طه و شعرا و قصص و هود و کتاب داستان فرعون های موسی و یوسف و ابراهیم هست) (48)
و همانا داديم به موسى كتاب را

شايد ايشان رهبرى شوند

وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ

لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ

23:49
و به موسی آن کتاب را دادیم، شاید بنی اسرائیل بدان هدایت شوند (کتاب تورات را بعد از خروج بنی اسرائیل از مصر خالق عالم در زمانهای پی در پی به موسی داد، ولی جز قلیلی از آنان نخواستند از راهنمائیهای آن هدایت شوند، بلکه به مرور آن را تحریف نمودند و دچار بدبختی هائی شدند) (49)

50 وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ آيَةً

و گردانيديم پسر مريم و مادرش را آيتى

و پناهشان داديم بسوى فرازى

داراى آرامش و آبى گوارا

وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ آيَةً

وَ آوَيْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ

ذَاتِ قَرَارٍ وَ مَعِينٍ

23:50
و پسر مریم و مادرش را نشانه ای قرار دادیم (در نزد علمای یهود که محاکمه کننده ی مریم بودند، ثابت شد که مریم با کره بوده و عیسی را خالق عالم بدون پدر از مریم پدید آورده و روی همین محاکمه شدن مریم، بوسیله شنیدن صدای تبرئه مادر از دهان عیسی، در گهواره بود که عیسی و مریم را نکشتند و بلکه تا سی سال که عیسی پیغمبر نشده بود، که پیشوایان مذهبی یهود را به فسادکاری معرفی کند، او و مادرش را مقدس می شمردند) و آن دو را بسوی زمینی برجسته و حاصلخیز و مطمئن که آبی جاری داشت، منزل دادیم (از این آیه پیداست، که وقتی عیسی در سی سالگی پیغمبر شد، برای اینکه از پیشوایان سوءاستفاده چی مذهبی یهود در بیت الحم و اورشلیم که محل تولدش بود، دور باشد و در جای نسبتا امنی، پیغمبری خود را تبلیغ نماید، خالق عالم به او دستور داده بود که بسوی شمال در زمینهای خوش آب و هوای جلیل و كفرناحوم و ناصره برود و مردم آنجا را اول تبلیغ کند و لذا بیشتر حواریان عیسی اهل جلیل هستند و محل سکونت دائمی عیسی و حواریون او را ناصره میگویند، یعنی جایی که نصرانی ها با نصرت دهندگانِ دین الله در آن بودند و مردم را تبلیغ میکردند و آنچه خلاف این سخنان در انجیل ها هست، مانند پسرِ خدا بودن عیسی، دروغ ها و اسرائیلیاتی میباشد که به نفع یهودیان ساخته شده است، تا بتوانند دین عیسی را موهوم جلوه دهند و بگویند فقط ما موحد هستیم) (۵۰)
اى پيمبران بخوريد از پاكيزه‏ها

و بكنيد كارى شايسته

همانا منم بدانچه مى ‏كنيد دانا

يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ

وَ اعْمَلُوا صَالِحًا

إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ

23:51
ای تمامی پیغمبران، از پاکیزه های زمین بخورید و نیکوکاری کنید و بدانید که من بدانچه میکنید، دانا هستم (۵۱)
و همانا اين است ملت شما ملتى يگانه

و منم پروردگار شما پس مرا بترسيد

وَ إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً

وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ

23:52
و امّت هر یک از شما، بمانند هم، امّتی واحد است، که اکثرشان نافرمانند و اندکی مؤمن حقیقی و من پروردگار تمامی شما میباشم و فقط از من بترسید (این جملات میرسانند که تمام پیغمبران شغل و درآمدی خوب و زندگی خوب داشتند و محتاج مردم نبودند، تا کسی نگوید، که کارهای تبلیغاتی خود را برای فریب مردم و استفاده از آنان شروع کرده اند و بلکه معلوم باشد، که مامور الله بوده اند، که خود را از راحتی زندگی، در ناراحتیِ مخالفت با جامعه ی فسادکار انداختند) (۵۲)
پس پخش كردند كار خود را ميان خود نامه ‏هايى

هر حزبى است بدانچه نزد ايشان است شادمان

فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًا

كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ

23:53
پس طرفدارانِ هر یک از پیغمبران، کار دین خود را میان خود، به فرقه ها تکه تکه کردند و هر فرقه به آنچه داشتند، خوشحال بودند (۵۳)
پس بگذارشان در فرورفتگيشان تا زمانىفَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِينٍ23:54
پس تو نیز، این مردم را که بنام دین اسماعیل و ابراهیم و موسی و عیسی فرقه های باطل مذهبی دارند، تا مدتی رها کن و در آنچه سخت گرفتار آن شده اند، باز گذار (یعنی عاقبت مخالفین پیغمبر اسلام نیز دچار هلاکت و عذاب الله خواهند شد) (۵4)
آيا پندارند كه آنچه كمك دهيم شان

بدان از مال و فرزندان

أَ يَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم

 بِهِ مِن مَّالٍ وَ بَنِينَ

23:55
آیا اینان گمان میکنند، اینکه به ایشان بوسیله مال و فرزندانی کمک میکنیم (۵۵)
شتاب كنيم براى ايشان در خوبيها

بلكه درنمى ‏يابند

نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ

بَل لَّا يَشْعُرُونَ

23:56
کوشش داریم که به ایشان خوبيها رسانیم؟ این یک گمان بی شعورانه ایست (امروزه نیز فسادکاران تصور میکنند، خالق عالم آنان را دوست دارد، که به ایشان ریاست و نفوذ و تمول و خوشیهای دنیایی داده و نمیدانند که اینها برای آزمایش ایشان است) (۵6)

57 إِنَّ الَّذِينَ هُم مِّنْ خَشْيَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ

همانا آنان كه از ترس پروردگار خويشند هراسانإِنَّ الَّذِينَ هُم مِّنْ خَشْيَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ23:57
فقط کسانی که از ترس قوانین آخرتی پروردگارشان در هراسند (۵۷)
و آنان كه به آيتهاى پروردگار خويشند ايمان ‏آرندگانوَ الَّذِينَ هُم بِآيَاتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ23:58
و کسانی که به مطالب روشن پروردگارشان ایمان میآورند (۵۸)
و آنان كه به پروردگار خويش شرك نورزندوَ الَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمْ لَا يُشْرِكُونَ23:59
و کسانی که به پروردگار خود شریکی قرار نمیدهند (۵۹)
و آنان كه دهند آنچه را دهند

و دلهاشان لرزان است

كه بسوى پروردگار خويشند بازگشت‏ كنان

وَ الَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا

وَّ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ

أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ

23:60
و کسانی که بخشش های خود را در حالی میدهند، که دلهاشان در ترس آن است که چگونه باید بسوی پروردگارشان بر گردند (یعنی بدون توقع و ریا در راه الله و پیشرفت حق و دستگیری مستحقان و فقط برای رضای الله و ترس از آخرت بذل و بخشش میکنند و زکات میدهند) (60)
آنان مى ‏شتابند در خوبيها

و ايشانند آنها را پيشى‏ گيرندگان

أُوْلَئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ

وَ هُمْ لَهَا سَابِقُونَ

23:61
اینها هستند که در کارهای نیک شتاب می کنند و ایشان از هم نیز سبقت می گیرند (6۱)
و تكليف نكنيم كس را جز به اندازه گشايش او

و نزد ما است نامه ‏اى كه سخن گويد به حقّ

و ايشان ستم نمى ‏شوند

وَ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا

وَ لَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بِالْحَقِّ

وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ

23:62
و ما بیش از توانائی هر کس از او وظیفه نمیخواهیم و نزد ما کتابیست که روی سزاواری سخن میگوید و به کسی ستم نخواهد شد (6۲)

63 بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِّنْ هَذَا

بلكه دلهاشان در گردابى است از اين

و ايشان را است كارهايى جز اين

كه ايشانند آنها را كنندگان

بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِّنْ هَذَا

وَ لَهُمْ أَعْمَالٌ مِن دُونِ ذَلِكَ

هُمْ لَهَا عَامِلُونَ

23:63
لیکن مردمی که غیر اینانند، از این سخنان در ناراحتی ای هستند و اعمالی غیر از آنچه گفتیم دارند و به کار خود مشغولند (6۳)
تا گاهى كه گيريم هوسرانان ايشان را به عذاب

ناگهان فغان برآرند

حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِم بِالْعَذَابِ

إِذَا هُمْ يَجْأَرُونَ

23:64
تا زمانی که جبّاران ایشان را، به آن عذاب پیشگوئی شده بگیریم، در آن زمان به التماس میافتند (64)
نناليد امروز

همانا شما از ما يارى نشويد

لَا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ

إِنَّكُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ

23:65
به ایشان گفته خواهد شد، که حالا دیگر التماس نکنید، که از جانب ما کمکی به شما نخواهد رسید (۶۵)
بودند آيتهاى ما خوانده مى ‏شدند بر شما

پس بوديد بر پاشنه‏ هاى خويش برمى ‏گشتيد

قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ

فَكُنتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ تَنكِصُونَ

23:66
زیرا نشانه های روشنِ من بر شما خوانده میشد و شما از آن به پشت برمیگشتید(66)
كبرورزندگان بدان

شب‏ نشينى بيهوده‏ گويان

مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ

سَامِرًا تَهْجُرُونَ

23:67
و نسبت به گوینده آن، تکبر نشان میدادید و در شب نشینی های خود، درباره او چرت و پرت ها میگفتید (6۷)
آيا تدبر نكردند سخن را

يا بيامدشان آنچه نيامد

پدرانشان را آن پيشينيان

أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ

أَمْ جَاءهُم مَّا لَمْ يَأْتِ

آبَاءهُمُ الْأَوَّلِينَ

23:68
آیا در پیغام الله دقت نکرده اند؟ یا چیزی برای ایشان آمد، که در پدران پیشین ایشان سابقه نداشت؟ (یعنی با اینکه از زبان پیغمبر قدیمی خود نیز چنین سخنانی شنیده بودند، سخن مشابه پیغمبر جدید را نپذیرفتند) (6۸)
يا نشناختند پيمبر خويش را

پس ايشانند او را انكاركنان

أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ

فَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ

23:69
آیا این که منکر پیغمبریِ پیغمبرِ خود شده اند، برای این است که پیغمبری او را نشناخته اند؟ (69)
يا گويند بدو آشفتگى است

بلكه بيامدشان به حقّ

و بيشتر ايشانند حقّ را ناخوش‏ دارندگان

أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ

بَلْ جَاءهُم بِالْحَقِّ

وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ

23:70
آیا اینکه میگویند، او دیوانه است، از روی دل میگویند؟ خیر، حقیقت این است که می بینند، حق گوئی نزد ایشان آمده و بیشتر مردم از حق بدشان میآید (۷۰)
و اگر پيروى كند حقّ هوسهاى آنان را

هر آينه فاسد شود آسمانها و زمين

و هر كه در آنها است

بلكه آورديمشان به ذكر خود

پس ايشانند از ذكر خود روى‏ گردانان

وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءهُمْ

لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ

وَ مَن فِيهِنَّ

بَلْ أَتَيْنَاهُم بِذِكْرِهِمْ

فَهُمْ عَن ذِكْرِهِم مُّعْرِضُونَ

23:71
و اگر آنچه حقیقت دارد، از هوس های ایشان تبعیت میکرد، آسمانها و زمین و نفوس آنها همه فاسد می بودند و حقیقت اینست که ما آنچه از پند، که باید به ایشان بدهیم، دادیم، ولی ایشان از پندی که برای خودشان مفيد است، اعراض میکنند (۷۱)
آيا پرسيشان هزينه

پس هزينه پروردگار تو بهتر است

و او است بهترين روزى ‏دهندگان

أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا

فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيْرٌ

وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

23:72
آیا تو از ایشان تقاضا داری چیزی را خرج تو کنند؟ پس خرجهائی که پروردگار تو، به تو داده و میدهد، بهتر است و بهترین روزی دهندگان او میباشد (۷۲)
و همانا تو خوانيشان بسوى راهى راستوَ إِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ23:73
و تو بدون هیچ توقعی، ایشان را بسوی راهی راست دعوت میکنی (۷۳)
و همانا آنان كه ايمان نمى ‏آرند به آخرت

از راهند كناره‏ گيران

وَ إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ

عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ

23:74
و کسانیکه به آخرت ایمان نمی آورند، از راه مستقیم به راه کج علاقه دارند (۷4)
و اگر رحم كنيم ايشان را

و بگشائيم آنچه بديشان است از رنج

همانا خيرگى كنند در سركشى خود فروروندگان

وَ لَوْ رَحِمْنَاهُمْ

وَ كَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ

لَّلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ

23:75
و اگر پس از ضرر رسیدن به ایشان، ما به ایشان رحم کنیم و ضرر رسیده را از ایشان برداریم، آنان دوباره در سرکشی قدیم خود، بدون هیچ دلیلی اصرار میورزند (۷۵)
و همانا گرفتيمشان به عذاب

پس فروتن نشدند براى پروردگار خويش

و نه زارى كنند

وَ لَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ

فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ

وَ مَا يَتَضَرَّعُونَ

23:76
و ما ایشان را دچار آن عذاب مختصر کردیم و آنان برای پروردگار خود، نه اظهار کوچکی کردند و نه التماسی نمودند (۷6)
تا گاهى كه برگشوديم بر ايشان درى را

داراى عذابى سخت

ناگهان ايشانند در آن سراسيمه يا نوميدان

حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا

ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ

إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ

23:77
تا اینکه بر ایشان دروازه ای، دارای عذابی شدید، باز کردیم که دیگر امیدی نداشته باشند (عذاب مختصر، عذابی بود که در سوره دخان اعلام شد که بصورت ابر سنگین خفه کننده ای بود و فشار مختصری داشت و مردم کفران کننده مکه، آنرا یک حادثه طبیعی تصور کردند، ولی چیزی از آن نگذشت که عذابهای پی در پی برای آنان شروع شد که روز به روز شدیدتر گردید، تا به کشتار ایشان در جنگ بدر رسید و در دنبال آن کم کم مسلمین به فتح کامل مکه و عربستان رسیدند) (۷۷)

78 وَ هُوَ الَّذِي أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئِدَةَ

و او است آنكه پديد آورد براى شما گوش

و ديدگان و دلها را

به كمى سپاس گزاريد

وَ هُوَ الَّذِي أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ

وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئِدَةَ

قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ

23:78
و کسی که این پندها را میدهد، کسی است که برای شما گوش و چشم ها و آن همه وسائل فهم نهاد و شما چه کم سپاس می گزارید (با اینکه، ارزش گوش بسیار کمتر از چشم و تعقل است، اکثر مردم چشم و عقل خود را می بندند و به چرندها گوش میدهند) (۷۸)
و او است آنكه آفريد شما را از زمين

و بسوى او گردآورده شويد

وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ

وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

23:79
و او کسی است که شما را در زمین پدید آورد و زیاد و منتشر کرد و عاقبت بسوی او جمع کرده میشوید (یعنی ارواح شما بسوی قدرت الله و زمین آخرت، که آنجا عرشی از عرشِ عظيم الله است) (۷۹)
و او است آنكه زنده كند و بميراند

و براى او است گردش شبانه روز

آيا بخرد نمى ‏يابيد

وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ

وَ لَهُ اخْتِلَافُ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ

أَ فَلَا تَعْقِلُونَ

23:80
و او کسی است، که زنده میکند و میمیراند و اختلاف شب و روز به خواست اوست، چرا تعقل نمیکنید (اگر کسی تعقل کند، میفهمد که هدف و منظوری عالی برای بشر از این وسائل زندگی و مرگ برای بشر است و آن زندگی آخرت است) (۸۰)

81  بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ

بلكه گفتند همانند آنچه گفتند پيشينيانبَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ23:81
و این مردم همان را گفتند، که پیشینیان به پیغمبرشان گفتند (۸۱)
گفتند آيا گاهى كه مرديم

و شديم خاكى و استخوانهايى

آيا مائيم برانگيختگان

قَالُوا أَ ئِذَا مِتْنَا

وَ كُنَّا تُرَابًا وَ عِظَامًا

أَ ئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ

23:82
گفتند، آیا وقتی مردیم و خاک و استخوانهائی شدیم، دوباره زنده میشویم؟ (۸۲)
همانا وعده داده شديم ما

و پدران ما اين را از پيش

نيست اين جز افسانه‏ هاى پيشينيان

لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ

وَ آبَاؤُنَا هَذَا مِن قَبْلُ

إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ

23:83
این وعده ایست که هم بما داده اند و هم به پدران ما در قدیم و این جز افسانه های پیشینیان نیست (۸۳)
بگو از آنِ كيست زمين و آنكه در آن است

اگر هستيد دانايان

قُل لِّمَنِ الْأَرْضُ وَ مَن فِيهَا

إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ

23:84
بگو اگر شما دانسته اید، بگوئید که زمین و نفوس آن، در اختیار چه کسی است؟ (84)
زود است گويند براى خدا

بگو پس چرا يادآور نمى ‏شويد

سَيَقُولُونَ لِلَّهِ

قُلْ أَ فَلَا تَذَكَّرُونَ

23:85
پاسخ خواهند داد که در اختيار الله است، بگو، پس چرا متوجه هدف اینها که آخرت است نمیشوید؟ (۸۵)

86 قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ

بگو كيست پروردگار آسمانهاى هفت‏گانه

و پروردگار عرش بزرگ

قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ

وَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ

23:86
بگو، پروردگار آسمانهای هفتگانه و پروردگار آن عرشِ عظیم چه کسی است؟ (از نظر انسان خاکی، هفت آسمان، هفت کره آسمان دار و ماه دار و نفوس دارِ منظومه شمسی است و مرکزِ کل خلقت، مرکز قدرت جهان و عرش عظيم الله است و این دلیل بر آن نمیشود که صدها منظومه نفوس دار دیگر، در خلقت از عرش الله بوجود نیامده باشد) (۸6)
بزودى گويند از آن خدا

بگو پس چرا پرهيزكارى نكنيد

سَيَقُولُونَ لِلَّهِ

قُلْ أَ فَلَا تَتَّقُونَ

23:87
خواهند گفت، صاحب تمامی آنها الله است و بگو، پس چرا از او نمی ترسید؟ (۸۷)
بگو كيست كه به دست او است

پادشاهی هاى همه چيز

و او پناه دهد و بر او پناه داده نشود

اگر مى ‏دانيد

قُلْ مَن بِيَدِهِ

مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ

وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لَا يُجَارُ عَلَيْهِ

إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ

23:88
بگو، اگر دانا بودید، بگوئید تشکیلاتِ بهم مربوطِ همه چیز، بدست کیست و چه کسی همه را پناه میدهد و کسی نیست که مخالف او را پناه دهد؟ (۸۸)
زود است گويند براى خدا

بگو پس به كجا افسون مى ‏شويد

سَيَقُولُونَ لِلَّهِ

قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ

23:89
خواهند گفت، اختیار بدست الله است، بگو به دروغهای دیگران چرا گوش میدهید؟ (۸۹)
بلكه آورديمشان به حقّ

و ايشانند دروغگويان

بَلْ أَتَيْنَاهُم بِالْحَقِّ

وَ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ

23:90
حقیقت این است، که ما این سخنانِ سزاوار را برای ایشان آوردیم و آنان دروغگو میباشند (۹۰)

91 إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ

برنگرفت خدا فرزندى

و نبود با وى خدايى

چه در آن هنگام مى ‏برد هر خدايى

آنچه را بيافريده است

و برترى مى ‏جست برخى از ايشان بر برخى

منزّه است خدا از آنچه مى ‏ستايند

مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ

وَ مَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ

إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ

 بِمَا خَلَقَ

وَ لَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ

سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ

23:91
و الله برای خود فرزندی نگرفته و با او، اختياردارِ دیگری برای مردم نیست، اگر اختیار داری بود، باید هر اختیار داری، مخلوقاتی داشته باشد و اختیار خود را فقط در آنها بکار اندازد و هر صاحب اختیارِ قوی تری، برتری خود را بر ضعیفتر نشان دهد و جهان در جنگ خدایان به فساد گرفتار شود (که اگر همه، به اندازه هم، قدرت نداشته باشند، آن خدائی که قدرتمندتر است، دیگران را نابود خواهد کرد) و چون چنین چیزهائی دیده نمیشود، الله از شریکان و صاحب اختیارانی که برای او قرار میدهند، پاک میباشد (۹۱)
داناى نهان و هويدا

پس برتر است از آنچه شرك ورزند

عَالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ

فَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ

23:92
و فقط اوست که برهر پنهان و آشکاری داناست پس او از شريکهائی که مردم (بنام واسطه و پارتی و ولی و پسر و مظهر و خون و دست) برای او قرار میدهند بسی بالاتر میباشد (۹۲)
بگو پروردگارا اگر بنمايانيم آنچه را وعده داده شوندقُل رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ23:93
و بگو پروردگارا مبادا زمانی که وعده عذاب بر کافران را به من نشان دادی (۹۳)
پروردگارا پس نگردان مرا در گروه ستمگرانرَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ23:94
مرا از آن قوم ستمکار قرار دهی (این آیه میرساند که حتی پیغمبران امکان دارد در اثر وسوسه هائی دنیائی به کفر و ظلم کشیده شوند و مانند یونس پیغمبر دچار عذاب الله گردند پس آنچه سوءاستفاد مچیان مذهبی درباره بی گناهی پیغمبران و امامان میگویند دروغ و برای رواج شرک و بت پرستی است) (۹4)
و همانا مائيم بر آنكه بنمايانيمت

آنچه را وعده بديشان دهيم

توانايان

وَ إِنَّا عَلَى أَن نُّرِيَكَ

مَا نَعِدُهُمْ

لَقَادِرُونَ

23:95
و ما بر آن توانائیم، عذابی را که به آنان وعده داده ایم، به تو نشان دهیم (این آیه میرساند که هنوز وسوسه ای در پیغمبر اسلام بود که مبادا عذاب نابود کننده ی گفته شده، بر کافران نیاید) (۹۵)

96 ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ

دور كن بدانچه آن بهتر است بدى را

ما داناتريم بدانچه مى ‏ستايند

ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ

نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ

23:96
تو به هر راهی که بهتر است، بدی های آنان را از خود دفع کن و بدان که ما به آنچه مخالفین تو میگویند، داناتریم (۹6)
و بگو پروردگارا پناه برم به تو

از ريوهاى شياطين

وَ قُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ

مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ

23:97
و بگو پروردگارا، من از وسوسه های این شیطنت کاران به تو پناه میبرم (۹7)
و پناه برم به تو پروردگارا از آنكه حاضر آيندموَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحْضُرُونِ23:98
و خود را از حیله هائی که هنگام آمدن در نزد من، ممکن است انجام دهند، به تو می سپارم (۹۸)

99 حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ

تا گاهى كه بيايد يكيشان را مرگ

گويد پروردگارا بازگردانيد مرا

حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ

قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ

23:99
و بدان که آنان، تا وقتی که یکی از آنان را مرگ رسد، به وسوسه و حیله خود ادامه میدهند و چون در هنگام مرگ دچار عذاب شدند، خواهند گفت: پروردگارا مرا به دنیا باز گردان (۹۹)
شايد كردارى شايسته كنم

در آنچه بازگذاردم

نه چنين است

همانا آن است سخنى كه او است گوينده آن

و از پشت سر آنان است برزخى

تا روزى كه برانگيخته شوند

لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا

فِيمَا تَرَكْتُ

كَلَّا

إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا

وَ مِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ

إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ

23:100
تا کارهای خوبی که نکردم، انجام دهم، چون سخنش ظاهری است، اثری ندارد و از پس مرگشان، یک زندگی برزخی خواهد بود، تا زمان زنده شدنِ دوباره ایشان در آخرت برسد (این نصایح میرسانند که پیغمبر اسلام نمی دانست که چه پیش آمدها برای او خواهد کرد و باید علاوه بر توکل بر الله، روی قواعد مادّی مواظب خودش در حد توانائی خودش باشد) (۱۰۰)

101 فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ

تا گاهى كه دميده شود در صور

نباشد تبارى ميانشان در آن روز

و نه از همديگر پرسند

فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ

فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ

وَ لَا يَتَسَاءلُونَ

23:101
پس وقتی، در آن اعلام خطر پرصدا دمیده شود و قیامت کبری برسد، دیگر میانِ مردم، قوم و خویشی نخواهد بود و اصلاً از یکدیگر تقاضای کمک نخواهند کرد (یعنی نه رفاقت معنا دارد و نه آن واسطه بازی و پارتی بازی و شفاعتی که خرافيون مذهبی معتقدند) (۱۰۱)
پس آن كو سنگين شود سنجهايش

آنانند رستگاران

فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ

فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

23:102
فقط رستگار کسی است که اعمال خوبش سنگین باشد (۱۰۲)
و آنكه سبك شود سنجش هايش

پس آنانند كه زيان كردند خويش را

در دوزخند جاودانان

وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ

فَأُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ

فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ

23:103
و کسی که اعمال خوبش سبک آید، به خود ضرر زده و همیشه در دوزخ خواهد بود (دوزخ محل کارهای پر رنج و زندگی پر عذاب است) (۱۰۳)
بريان سازد رويهاى ايشان را آتش

و ايشانند در آن چهره ‏سوختگان

تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ

وَ هُمْ فِيهَا كَالِحُونَ

23:104
آتش دوزخ، صورتهای ایشان را پی در پی میسوزاند و آنان در آن ترشرو خواهند بود (104)
آيا نبود آيت هايم خوانده مى ‏شد بر شما

پس بوديد بدانها تكذيب‏ كنندگان

أَ لَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ

فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ

23:105
و به ایشان گفته میشود، مطالب مستدل من برای شما خوانده میشد و شما آنها را دروغ میدانستید (۱۰۵)
گفتند پروردگارا چيره گشت بر ما

تيره روزى ما

و شديم گروهى گمراهان

قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا

 شِقْوَتُنَا

وَ كُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ

23:106
پاسخ دهند: پروردگارا میدانیم که فساد کاریهای ما، بر ما غلبه کرد و ما قومی کج رو بودیم (106)
پروردگارا برون آر ما را از آن

سپس اگر بازگشتيم

همانا مائيم ستمكاران

رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا

فَإِنْ عُدْنَا

فَإِنَّا ظَالِمُونَ

23:107
ولی تقاضا داریم، ما را از این دوزخ به جایی دیگر، مانند دنیا بیرون بری، اگر باز هم چنان کردیم، واقعاً ستمکار خواهیم بود (۱۰۷)
گفت گم شويد در آن و با من سخن نگوئيدقَالَ اخْسَؤُوا فِيهَا وَ لَا تُكَلِّمُونِ23:108
پروردگار ایشان گوید، چون سگی طرد شده، در دوزخ زندگی کنید و با من سخن نگوئید (۱۰۸)

109 إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي

همانا بودند گروهى از بندگانم

مى ‏گفتند پروردگارا ايمان آورديم

پس بيامرز ما را

و رحم كن بر ما

و تويى بهترين رحم ‏كنندگان

إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي

يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا

فَاغْفِرْ لَنَا

وَ ارْحَمْنَا

وَ أَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

23:109
زیرا در دنیا گروهی از بندگان من توجه به من داشتند و به من می گفتند، ما به دستورات تو ایمان آوردیم و تقاضا داریم، گناه ما را ببخشی و به ما ترحم کنی و تو بهترین رحم کنندگانی (۱۰۹)
پس برگرفتيدشان مسخره

تا فراموشتان كردند ياد مرا

و بوديد بديشان خنده‏ زنان

فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا

حَتَّى أَنسَوْكُمْ ذِكْرِي

وَ كُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَكُونَ

23:110
و شما دوزخیان آنانرا مجبور میکردید، تا اینکه آنان پند های مرا بیادِ شما نیاورند و شما از دیدن آنان به خنده میافتادید (۱۱۰)
همانا پاداششان دادم امروز

بدانچه شكيبا شدند

كه ايشانند رستگاران

إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ

 بِمَا صَبَرُوا

أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ

23:111
امروز، من بواسطه تحمّل هائی که ایشان داشتند، این رستگاری جالب را به ایشان پاداش دادم (۱۱۱)
گفت چند مانديد در زمين به شمار ساليانقَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ23:112
و شما بگوئید، در زمین دنیا چند سال درنگ کردید (با خوش بودید)؟ (۱۱۲)
گفتند مانديم روزى

يا پاره روزى

پس بپرس از شمارندگان

قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا

 أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ

فَاسْأَلْ الْعَادِّينَ

23:113
پاسخ دهند: حساب دقیقی نداریم، شاید یک روز یا چندین روز و این را از کسی بپرس، که حساب آنرا داشته باشد (فساد کاران در دنیا هر چه هم قدرت و نفوذ داشته باشند، گاهی خوش و زمانی سخت ناخوشند، بطوریکه زمان دنیای ایشان در مقابل زمان زندگی برزخی ایشان بسیار کم است) (۱۱۳)
گفت نمانديد مگر اندكى

اگر بوديد مى دانستيد

قَالَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا

لَّوْ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ

23:114
پروردگار ایشان به ایشان خواهد گفت: اگر در همان دنیا دانا بودید، می توانستید بفهمید، که جز اندکی خوشی نخواهید داشت (۱۱4)
پس آيا پنداشتيد كه شما را آفريديم بيهوده

و آنكه شما بسوى ما بازنمى ‏گرديد

أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا

وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ

23:115
آیا گمان میکردید که ما شما را بیهوده آفریده بودیم و پس از مرگ بسوی ما بر نمیگردید؟ (۱۱۵)
پس برتر است خدا پادشاه حقّ

نيست خدايى جز او

پروردگار عرش گرامى

فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ

لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ

رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ

23:116
الله از اینگونه تصورات جاهلانه بس والاتر است و او آن پادشاه سزاوار جهان است، جز او صاحب اختیاری نیست و او پروردگار آن عرش پر بخشش است (عرش الله، مرکز قدرت الله و در مرکز خلقت است و تمام خلقت از بزرگترین کهکشان تا کوچکترین ماه، جرقه هائی از آن هستند و سر رشته ی هر قدرتی از آنجاست و آن در حکم بدن الله است، که روح و قدرت الله بر آن حکمفرماست و این روح و بدن جهانی همیشه با هم بوده و هستند و همه چیز از آن پدید آمده است) (۱۱6)
و آن كو بخواند با خدا خدايى ديگر را كه

نيستش حجتى بر آن

جز اين نيست كه حسابش نزد پروردگار او است

و همانا رستگار نشوند كافران

وَ مَن يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ

لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ

فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ

إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ

23:117
و هر کس با چنین صاحبی، صاحب دیگری بخواند، دلیلی جز خیال بر صاحب اختیاری آن ندارد (صاحب اختیار بجای خداست و هردو ترجمه اله میباشند، نه ترجمه الله) و حساب چنین دروغگوئی نزد پروردگار او میباشد و پروردگار او چنین کفران کنندگانی را رستگار نخواهد کرد (۱۱۷)

118 وَ قُل رَّبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ

و بگو پروردگارا بيامرز و رحم كن

و تويى بهترين رحم ‏كنندگان

وَ قُل رَّبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ

 وَ أَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

23:118
و تو ای محمد همیشه بگو، پروردگارا، گناه های مرا ببخش و به من رحم کن، زیرا بهترین رحم کننده تو میباشی (آیا با این توضیحات صریح و واضح که الله در قرآن کریم به شکل وحی، بر بنده برگزیده اش پیغمبر اکرم (ص) فرستاده است و او را مکلف ساخته است، عیناً برای ایمان آورندگان باز گو کند، داشتن عقیده به بی گناهی پیغمبر و امام صحیح است؟) (۱۱۸)
Nach oben scrollen