حا، میم (این مطلبِ رمز مانند که متشابه است، کسی معنای آن را جز الله نمیداند و در سوره های قبل توضیح بیشتری داده شد) (1) | حم | 46:1 |
اینگونه راهنمائی های عمیق و صد در صد درست، که بنام کتاب آسمانی خوانده میشود، فقط از آن خدای پر قدرت با حکمت میتواند فرود آید (2) | تَنزيلُ الكِتابِ مِنَ اللَّهِ العَزيزِ الحَكيمِ | 46:2 |
ما که آن یگانه صاحب اختیار جهان میباشیم، آسمانها و زمین و چیزهای میان آن دو را جز برای یک هدف عالی سزاوار نیافریدیم و هر یک را برای مدّت معلومی آفریده ایم (یعنی هیچ چیز در جهان جز ذات واجب الوجود پایدار نیست یکی عمرش کمتر و یکی بیشتر است و همه را الله برای هدف معلومی آفریده و لازمه آن هدف اعلام خطرهائیست برای انسانها بوسیله پیغمبران) ولی کسانی که کفران کننده این راهنمائی هستند، از چیزی که اعلام خطر شده اند، به جای توجه، پشت میکنند (3) | ما خَلَقنَا السَّماواتِ وَالأَرضَ وَما بَينَهُما إِلّا بِالحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى ۚ وَالَّذينَ كَفَروا عَمّا أُنذِروا مُعرِضونَ | 46:3 |
به مردم بگو، آیا در چیزهائی که آنها را علاوه بر الله بنام صاحب اختیار و کمک کننده خود میخوانید، دقت کرده اید؟ به من بنمایانید که آنان چه چیز زمین را آفریده اند؟ وقتی آنان در زمین قدرتی ندارند، در آسمانها شریک الله هستند؟ اقلاً بر این عقایدِ خود یک کتاب آسمانی قبل از قرآن آورید که عقاید شما در آن باشد، یا اگر راست می گوئید، نشانی از دانش بر صحتِ عقاید خود آورید (این آیه صریحا اعلام میکند که هر عقیده ای که توام با دلیل علمی نباشد و یا متن کتاب آسمانی تایید آنرا نکرده باشد، آن عقیده موهوم و مردود است و با این حال می بینیم بیشتر عقاید فرقه های اسلام از اینگونه است) (4) | قُل أَرَأَيتُم ما تَدعونَ مِن دونِ اللَّهِ أَروني ماذا خَلَقوا مِنَ الأَرضِ أَم لَهُم شِركٌ فِي السَّماواتِ ۖ ائتوني بِكِتابٍ مِن قَبلِ هٰذا أَو أَثارَةٍ مِن عِلمٍ إِن كُنتُم صادِقينَ | 46:4 |
و از کسی که جز الله کسانی را میخواند، که تا روز قیامت به نفع او پاسخی نخواهند داد و خبر ندارند که او آنها را میخواند، چه کسی گمراهتر میباشد؟ (آنانکه حضرت عیسی یا حضرت محمد و یا حضرت علی را میخوانند، با اینکه اینان بر طبق آیات متعددی از قرآن، مانند تمام پرهیزکاران حقیقی پس از مرگ به بهشت برده شده اند، باید از این آیه متوجه عقیده باطل خود بشوند و بدانند که باید برای رفع حاجات خود فقط الله را بخوانند نه مقدسانی را که پس از مرگ از دنیا دور و در بهشت جای گرفته اند) (5) | وَمَن أَضَلُّ مِمَّن يَدعو مِن دونِ اللَّهِ مَن لا يَستَجيبُ لَهُ إِلىٰ يَومِ القِيامَةِ وَهُم عَن دُعائِهِم غافِلونَ | 46:5 |
زمانی که مردم برای زمان قیامت (یعنی زمانی که مردگان در زمین آخرت دوباره زنده میشوند) جمع آوری میشوند، مقدسینی که این مردم گمراهتر آنان را میخوانند، خود را دشمن چنین مردمی معرفی میکنند و از بندگی هائی که این گمراهان نسبت به آنان انجام میدادند، سخت ناراحت خواهند بود ( آنان که تصور میکنند، مقدسین و بندگان دیگر الله، واسطه و شفیع و پارتی ایشان میشوند، با بودن اینگونه آیات قرآنی، چه اشتباه بزرگی میکنند و نمی دانند که این افراد در روز قیامت، سخت دشمنِ این مردم گناهکار و چاپلوس و دور از پیغام الله میشوند، همانطور که موقعی که زنده بودند، نیز دشمن اینگونه گمراهان چاپلوس بودند و خود مجسمه و بتها و اشیاء مورد بندگی اینگونه اشخاصِ بت پرست را خراب میکردند) (6) | وَإِذا حُشِرَ النّاسُ كانوا لَهُم أَعداءً وَكانوا بِعِبادَتِهِم كافِرينَ | 46:6 |
و هنگامی که بر مردم نشانه های روشن ما (یعنی آیات قرآنی) خوانده میشود، کسانی که نسبت به مطالب حق، کفران ورزیده اند، به محض برخورد با اینگونه حقایق گویند، اینها همه آشکارند که ظاهر سازی های دروغی می باشند (امروزه طرفدارانِ شفاعت مقدسین، که خود را طرفدار قرآن میدانند، بجای آنکه باطن کفر آمیز خود را علناً نشان بدهند و بگویند این مطالب قرآن دروغ است، اینها را ظنی الدلاله و ذووجوه و سزاوار تفسیرهای دیگری روی روایاتی دروغ به نفع عقاید باطل خود معرفی میکنند، زیرا اگر صريحا اینها را دروغ معرفی کنند، از بدنامی و تکفیر میترسند و البته اگر چنین ترسی نمی داشتند، مانند کافران زمان پیغمبر اسلام رسماً اینها را دروغ معرفی میکردند) (7) | وَإِذا تُتلىٰ عَلَيهِم آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ كَفَروا لِلحَقِّ لَمّا جاءَهُم هٰذا سِحرٌ مُبينٌ | 46:7 |
آیا میگویند که محمد قرآن را از خودش ساخته و به الله چسبانده؟ بگو، اگر آن را به دروغ به الله می چسباندم، شما نمی توانستید به نفع من چیزی از مجازات الله را برطرف کنید، او بدانچه شما در آن آلوده هستید، داناتر است و میان من و شما گواهی او کافیست و او آن چشم پوش مهربان میباشد که مهلت میدهد (8) | أَم يَقولونَ افتَراهُ ۖ قُل إِنِ افتَرَيتُهُ فَلا تَملِكونَ لي مِنَ اللَّهِ شَيئًا ۖ هُوَ أَعلَمُ بِما تُفيضونَ فيهِ ۖ كَفىٰ بِهِ شَهيدًا بَيني وَبَينَكُم ۖ وَهُوَ الغَفورُ الرَّحيمُ | 46:8 |
بگو، من چیز جدیدی غیر از آنچه پیغمبران حقیقی آورده بودند، نیاورده ام و نمی دانم که به من و یا به شما چه خواهد رسید و جز آنچه را به من وحی میشود، تبعیت نخواهم کرد و جز یک اعلام خطر کننده مستدلی، برای آینده شما نیستم (9) | قُل ما كُنتُ بِدعًا مِنَ الرُّسُلِ وَما أَدري ما يُفعَلُ بي وَلا بِكُم ۖ إِن أَتَّبِعُ إِلّا ما يوحىٰ إِلَيَّ وَما أَنا إِلّا نَذيرٌ مُبينٌ | 46:9 |
بگو، آیا اگر قرآن از نزد الله باشد و شما بدان کفران کرده باشید، میدانید چه میشود؟ و حال آنکه یک مطلّعی از بنی اسرائیل (عبدالله بن سلام) شباهت قرآن را به کتاب پیغمبران گذشته، گواه داده و به آن ایمان آورده، ولی شما نسبت به آن تکبر نشان دادید، حقیقت این است که الله گروه ستم کننده را راهنمائی نمی کند (یعنی مخالفت مردم با پیغمبران روی غرض و تمایل ایشان به ستم کردن به مردم است) (10) | قُل أَرَأَيتُم إِن كانَ مِن عِندِ اللَّهِ وَكَفَرتُم بِهِ وَشَهِدَ شاهِدٌ مِن بَني إِسرائيلَ عَلىٰ مِثلِهِ فَآمَنَ وَاستَكبَرتُم ۖ إِنَّ اللَّهَ لا يَهدِي القَومَ الظّالِمينَ | 46:10 |
و کسانی که کفران کردند، به آنان که ایمان آوردند گفتند، اگر قرآن خوب بود، کسی در ایمان آوردن بدان، بر ما سبقت نمی گرفت، آری، وقتی بدان راه نیافته اند، خواهند گفت، این دروغی است که در قدیم هم می گفتند (امروزه نیز بیشتر مردم بواسطه اینکه به حقایق عجیب و علمی قرآن پی نبرده اند و نمی خواهند پی ببرند، روی غرض و یا خیال و تبلیغات دشمنان اسلام و معرفی های سوءاستفاده چیان مذهبی می گویند، مطالب قرآن داستانهای موهوم و دروغی است که از ادیان گذشته اقتباس شده است) (11) | وَقالَ الَّذينَ كَفَروا لِلَّذينَ آمَنوا لَو كانَ خَيرًا ما سَبَقونا إِلَيهِ ۚ وَإِذ لَم يَهتَدوا بِهِ فَسَيَقولونَ هٰذا إِفكٌ قَديمٌ | 46:11 |
و حال آنکه، قبل از قرآن، کتاب موسی امام و رحمتی بوده و این قرآن نیز کتابی است تصدیق کننده و مؤید آن، به زبان عربی، تا اعلام خطر به کسانی کند که ستم کردند و مژده دهنده ای به نیکوکاران باشد (این آیه میگوید که کتابهای آسمانی همه امام و رهبری میباشند، برای مردم در تمام زمانهائی که تحریف نشده باشند و قرآن امام و رحمت برای تمام زمانها و برای تمام مسلمانان حقیقی میباشد) (12) | وَمِن قَبلِهِ كِتابُ موسىٰ إِمامًا وَرَحمَةً ۚ وَهٰذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ لِسانًا عَرَبِيًّا لِيُنذِرَ الَّذينَ ظَلَموا وَبُشرىٰ لِلمُحسِنينَ | 46:12 |
به يقين کسانی که گفتند همه کاره ما الله است و در این سخن استقامت کردند، بر ایشان نه ترسی میباشد و نه اندوهگین خواهند شد (13) | إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا فَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ | 46:13 |
اینگونه اشخاص، یاران بهشتند که در آن همیشه خواهند ماند، به پاداش اعمال خوبی که میکردند (با این که گفتنِ همه کاره فقط الله است، بسیار ساده و آسان بنظر می آید، اکثر فرقه های مذهبی اسلام و مسیحیت و یهودیت و غیر آنان، در دنیا مخالفِ آنند، بلکه مقدسین مرده خود را همه کاره خود تصور میکنند و لذا کمتر کسی است که بتواند در همه کاره بودن فقط الله که توحید حقیقی است، در مقابل این همه مخالف استقامت نماید) (14) | أُولٰئِكَ أَصحابُ الجَنَّةِ خالِدينَ فيها جَزاءً بِما كانوا يَعمَلونَ | 46:14 |
و ما به انسان، در تمام کتابهای آسمانی توصیه نموده ایم که به پدر و مادر خود خوبی کند، زیرا مادر او، او را با زحمت، مدتی در شکم نگهداری کرده و با چه سختی ای او را زائیده مجموع زمان بارداری و شیر دادنش سی ماه بود (با در نظر گرفتنِ آیه دیگری که زمان شیر دادنِ کامل را دو سال معرفی میکند، معلوم میشود که حداقل زمان شیردادن به کودک در صورت توانائی 21 ماه است و حداکثر آن 2۶ ماه است، زیرا دوره آبستنی 9 ماه است) و این زحمت ها برای مادر تا سنی است که فرزند او به رشد خود میرسد و کم کم به استقلال زندگی و چهل سالگی، تا بتواند بگوید، پروردگارا مرا موفق بدار که هم نعمت های تو را که بر من و پدر و مادرم روا داشتی، شکر گویم و هم خودم اعمال خوبی که مورد رضای تو باشد، انجام دهم (یعنی به پدر و مادر خود نیز خدمت و احترام کنم) و همچنین از پروردگار خود بخواهد که فرزندان او را چنان خوب گرداند که به نفع او تمام شود و نیز به پروردگار خود بگوید که از بدیها بسوی تو باز گشته ام و از تسلیم شدگان، نسبت به پیغام های تو شده ام (مسلمان یعنی تسلیم پیغام الله) (15) | وَوَصَّينَا الإِنسانَ بِوالِدَيهِ إِحسانًا ۖ حَمَلَتهُ أُمُّهُ كُرهًا وَوَضَعَتهُ كُرهًا ۖ وَحَملُهُ وَفِصالُهُ ثَلاثونَ شَهرًا ۚ حَتّىٰ إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَربَعينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوزِعني أَن أَشكُرَ نِعمَتَكَ الَّتي أَنعَمتَ عَلَيَّ وَعَلىٰ والِدَيَّ وَأَن أَعمَلَ صالِحًا تَرضاهُ وَأَصلِح لي في ذُرِّيَّتي ۖ إِنّي تُبتُ إِلَيكَ وَإِنّي مِنَ المُسلِمينَ | 46:15 |
اینگونه اشخاص کسانی هستند که ما به نسبتِ بهترین کاری که کرده اند، اعمال ایشان را میپذیریم و از بدیهای ایشان میگذریم و ایشانرا در میان یاران بهشت میبریم و این وعده راستی میباشد که از قدیم به اینگونه اشخاص وعده داده شده (این آیه میرساند که مسلمان حقیقی، هر کس را به نسبت خوبی هائی که از او دیده، سپاس میگزارد، یعنی در درجه اول الله را سپاس میگزارد که همه چیز به او بخشیده و در درجه دوم سپاسگزارِ مادر خود میباشد و در درجه سوم، سپاسگزارِ پدر خود و از پسِ این سه، مربیان و معلمانِ خود را باید سپاسگزارد) (16) | أُولٰئِكَ الَّذينَ نَتَقَبَّلُ عَنهُم أَحسَنَ ما عَمِلوا وَنَتَجاوَزُ عَن سَيِّئَاتِهِم في أَصحابِ الجَنَّةِ ۖ وَعدَ الصِّدقِ الَّذي كانوا يوعَدونَ | 46:16 |
و اما کسی که به پدر و مادرش، با تندی گفت، آیا به من وعده میدهید که پس از مرگ، در زمین آخرت، بوسیله الله زنده میشوم، با اینکه اینهمه مردم قبل از من مرده اند و کسی زنده نشده؟ در حالی که پدر و مادر او، روی محبت به او، از الله خواهش و تمنا میکنند که او را هدایت کند و به او میگویند، وای بر تو، چرا ایمان نمی آوری و یقین بدان که وعده الله در مورد زندگی دوباره آخرت حقّ است، او پاسخ میدهد، اینها سخنانِ پوچِ قدیمی هاست و باید در دنیا خوش بود (17) | وَالَّذي قالَ لِوالِدَيهِ أُفٍّ لَكُما أَتَعِدانِني أَن أُخرَجَ وَقَد خَلَتِ القُرونُ مِن قَبلي وَهُما يَستَغيثانِ اللَّهَ وَيلَكَ آمِن إِنَّ وَعدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقولُ ما هٰذا إِلّا أَساطيرُ الأَوَّلينَ | 46:17 |
اینگونه فرزندان کسانی هستند که آن سخنان مربوط به عذاب آخرت، سزاوار ایشان است و باید در آخرت در گروههائی از جن و انس قرار گیرند که پیش از ایشان مرده بودند و با اینگونه عقاید، به خود ضرر زده بودند (18) | أُولٰئِكَ الَّذينَ حَقَّ عَلَيهِمُ القَولُ في أُمَمٍ قَد خَلَت مِن قَبلِهِم مِنَ الجِنِّ وَالإِنسِ ۖ إِنَّهُم كانوا خاسِرينَ | 46:18 |
در آنجا برای هر کس به نسبت اعمالی که کرده اند، درجه ای خواهد بود، تا نتیجه اعمال خود را بطور کامل ببینند و ستمی به ایشان نخواهد شد (19) | وَلِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمّا عَمِلوا ۖ وَلِيُوَفِّيَهُم أَعمالَهُم وَهُم لا يُظلَمونَ | 46:19 |
و زمانی که کفران کنندگان بر آن آتش سوزان عرضه میشوند، به ایشان گفته میشود که شما در زندگی دنیا، نصیب خود را از خوبیهای دنیائی بردید و بدان بهره مند شدید، پس در این زمان بواسطه بزرگی خواهی هائی که در زمینِ دنیا، به ناحق میکردید، این عذاب توام با خواری را پاداش میگیرید و این عذابها بواسطه گناههائیست که مرتکب میشديد (20) | وَيَومَ يُعرَضُ الَّذينَ كَفَروا عَلَى النّارِ أَذهَبتُم طَيِّباتِكُم في حَياتِكُمُ الدُّنيا وَاستَمتَعتُم بِها فَاليَومَ تُجزَونَ عَذابَ الهونِ بِما كُنتُم تَستَكبِرونَ فِي الأَرضِ بِغَيرِ الحَقِّ وَبِما كُنتُم تَفسُقونَ | 46:20 |
و برادری از قوم عاد را بیاد آور که قوم خود را در آن احقاف (لفظ احقاف که جمع است، یعنی تپه های شنی و پیچ و خم دار و این احقاف در سوریه نزدیک به کوه جودیست، زیرا قوم عاد آرامی های اولیه بودند و اسم احقاف که در جنوب عربستان است، ظاهراً برای غلط کاری در تفسیر قرآن در قرن دوم هجری مرسوم شده) اعلام خطر کرد، در حالی که هم در زمان او در جاهای دیگر پیغمبرانی مانند او، به چنین اعلام خطری پرداخته بودند و گذشتند و هم قبل از زمان او و کلام واحد تمام ایشان این بود که جز از الله، از کسی دیگر اطاعت بنده وار نکنید (همه پیغمبران برای این آمده اند که مردم از پیشوایان مذهبی تقلید نکنند و کورانه خود را به عقاید دینی مختلف تسليم ننمایند و فقط از متن پیغام الله که مردم را به علمی ترین راه هدایت میکند، اطاعت نمایند، تا همه در راهی بی خطر زندگی کنند، ولی مگر سوءاستفاد مچيان مذهبی و سیاسی گذاشتند؟) و پیغمبرِ قوم عاد نیز گفت، اگر چنین نکنید، میترسم دچار عذاب روزی بزرگ شوید (یعنی دچار روزی که عذاب آسمانی تمام شما را هلاک کند) (21) | وَاذكُر أَخا عادٍ إِذ أَنذَرَ قَومَهُ بِالأَحقافِ وَقَد خَلَتِ النُّذُرُ مِن بَينِ يَدَيهِ وَمِن خَلفِهِ أَلّا تَعبُدوا إِلَّا اللَّهَ إِنّي أَخافُ عَلَيكُم عَذابَ يَومٍ عَظيمٍ | 46:21 |
آنان گفتند، آیا تو نزد ما آمده ای، تا ما را از خدایانمان رو گردان سازی (خدایان ایشان مقدسین مرده یا خورشید و ماه و امثال اینها بودند که آنان تصور میکردند، روح ایشان همه جا هست و مرده و زنده ندارند و صاحب اختیاران ایشان از طرف الله هستند و شفیع و پارتی ایشان، که گناهکارند، میشوند، مانند اکثر مسلمانان و مسیحیان که امروزه نیز همین عقاید را دارند) اگر راست میگوئی چنین عذاب را درباره ما عمل کن (22) | قالوا أَجِئتَنا لِتَأفِكَنا عَن آلِهَتِنا فَأتِنا بِما تَعِدُنا إِن كُنتَ مِنَ الصّادِقينَ | 46:22 |
پیغمبرشان پاسخ داد، فقط الله میداند، زمان چنین عذابی چه وقت است و من مامور رساندن پیغام الله به شما میباشم و افسوس که شما را قومی می بینم که خود را به نادانی میزنید (23) | قالَ إِنَّمَا العِلمُ عِندَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُم ما أُرسِلتُ بِهِ وَلٰكِنّي أَراكُم قَومًا تَجهَلونَ | 46:23 |
پس وقتی آنان آن عذاب را بصورت ابری دیدند، که به طرفِ محلِ مسکونی کوهستانی ایشان میآید، بهم گفتند، این ابریست که بسوی ما میآید، میخواهد ما را باران دهد و پیغمبرشان به ایشان گفت، این همان عذابی است که شما عجولانه می خواستید، بدانید که در آن، بادِ بس تندی خواهد بود که عذاب دردناکی برای شما دارد (24) | فَلَمّا رَأَوهُ عارِضًا مُستَقبِلَ أَودِيَتِهِم قالوا هٰذا عارِضٌ مُمطِرُنا ۚ بَل هُوَ مَا استَعجَلتُم بِهِ ۖ ريحٌ فيها عَذابٌ أَليمٌ | 46:24 |
عذابیست که به فرمان پروردگارش، همه چیز را تباه خواهد کرد ،آنان او را نشنیدند و کارشان به جایی رسید که جز مسکنهای ایشان دیده نمیشد، اینگونه گروههای گناهکار را چنین مجازات میکنیم (از این آیات پیداست که پیغمبرِ هر مکانی، یکی از برادران آن مردم است، یعنی یکی از همشهریان آنها که خوب او را می شناسند و پیغمبر قوم عاد که آرامیان قدیم بودند، نامش هود بود و داستان مفصل این پیغمبر که مدتی بعد از نوح بود، در سوره های اعراف و هود و شعرا و قمر و فجر میباشد و بر طبق آیاتی از سوره الحاقه، هفت شب و هشت روز، تند بادِ شدیدِ پرسرمائی ایشان را از پای در آورد و هود پیغمبر و مؤمنین حقیقی او که موضوع را قبلاً میدانستند، خود را در مکان امنی جای دادند و نجات یافتند و فعلاً مکان ایشان زیر شن های تپه های پر پیچ و خم، یعنی احقاف است، که لازم است باستان شناسانِ مسلمان، آنها را از زیر آن شنها بیرون آورند) (25) | تُدَمِّرُ كُلَّ شَيءٍ بِأَمرِ رَبِّها فَأَصبَحوا لا يُرىٰ إِلّا مَساكِنُهُم ۚ كَذٰلِكَ نَجزِي القَومَ المُجرِمينَ | 46:25 |
و ما که خالق شما مردم مکه هستیم، ایشان را قدرتهائی داده بودیم که شما را نداده ایم و برای ایشان گوش و چشم و عقلی نهاده بودیم، امّا گوش و چشم و عقل ایشان، در هنگام عذاب الله کمکی به ایشان نکرد، زیرا آنان نشانه های روشن الله را انکار میکردند و عاقبت، عذابی که وعده اش را مسخره میکردند، به ایشان واقع شد (قوم عاد مردمی فهیم بودند که شهرهائی آباد داشتند و گویند شداد، پادشاه مغرور و خوش گذران ایشان بود) (26) | وَلَقَد مَكَّنّاهُم فيما إِن مَكَّنّاكُم فيهِ وَجَعَلنا لَهُم سَمعًا وَأَبصارًا وَأَفئِدَةً فَما أَغنىٰ عَنهُم سَمعُهُم وَلا أَبصارُهُم وَلا أَفئِدَتُهُم مِن شَيءٍ إِذ كانوا يَجحَدونَ بِآياتِ اللَّهِ وَحاقَ بِهِم ما كانوا بِهِ يَستَهزِئونَ | 46:26 |
و ای مردم مکه، بسیاری از شهرهای آباد اطراف شما را قبلاً به همین گونه، با مردمش ویران کردیم و قبل از عذاب، برای اینکه، شاید از فساد، بسوی پیغامهای پیغمبران خود برگردند، نشانه های مختلفی به ایشان نشان دادیم(27) | وَلَقَد أَهلَكنا ما حَولَكُم مِنَ القُرىٰ وَصَرَّفنَا الآياتِ لَعَلَّهُم يَرجِعونَ | 46:27 |
پس چرا در هنگام عذاب الله، آنچه را میگفتند، واسطه و پارتی ما نزد الله هستند و صاحب اختیارند، کمکی به ایشان نکردند (حتی بسیار دیده ایم، بعضی از این گنبد و بارگاهها و مجسمه ها را مخالفين خراب کردند و اذیتی هم از کسی ندیدند) و حقیقت این بود که همیشه این واسطه های خیالی به واسطه اینکه در هنگام زنده بودن مطيع الله بودند، روحهایشان در بهشت بودند و از ایشان دور بودند و این عقاید، دروغهای مردم به آنها بود و چیزهائی بود که از خود بافته بودند (28) | فَلَولا نَصَرَهُمُ الَّذينَ اتَّخَذوا مِن دونِ اللَّهِ قُربانًا آلِهَةً ۖ بَل ضَلّوا عَنهُم ۚ وَذٰلِكَ إِفكُهُم وَما كانوا يَفتَرونَ | 46:28 |
و ای محمد، بدان که زمانی، گروه اندکی از جنها را بسوی تو متوجه کردیم، تا قرآن را بشنوند، وقتی نزدیک سخنان قرآنی تو شدند، به یکدیگر گفتند، خاموش باشید، چون خواندن قرآن تمام شد، بسوی قوم خود برگشتند و به مانند تو، به اعلام خطرِ ایشان پرداختند (29) | وَإِذ صَرَفنا إِلَيكَ نَفَرًا مِنَ الجِنِّ يَستَمِعونَ القُرآنَ فَلَمّا حَضَروهُ قالوا أَنصِتوا ۖ فَلَمّا قُضِيَ وَلَّوا إِلىٰ قَومِهِم مُنذِرينَ | 46:29 |
و گفتند ای مردم ما، بدانید که ما مطالب صد در صد ثابت و محکم و مفیدی شنیده ایم (اینگونه مطالب و پیغامهای الله را از این جهت کتاب آسمانی می گویند و الا هیچکدام از طرف الله بصورت نوشته بدست کسی نرسید، مگر ده فرمان موسی که خلاصه بسیار کوچکی از تورات بود) کتابی که بعد از موسی از جانب الله فرو فرستاده شده و این کتاب آیاتش طوری میباشد که تصدیق یکدیگر را میکند و میتواند مبهماتِ خود را خودش روشن سازد (اکثر فرقه های اسلام روی تبلیغ پیشوایان سوء خود معتقد شده اند، قرآن به خودی خود فهمیده نمی شود و باید روی روایات مختلف آیات آن را معناهای مختلف کرد و اینکار نیز مخصوصِ مجتهدین آنهاست و مردم حتی حق ندارند، روی قواعد زبان عرب قرآن را بفهمند و باید مقلد مجتهدین خود باشند) و آن مردم را به آنچه سزاوار است، راهنمائی میکند و راهنما به راهی میباشد مستقیم (30) | قالوا يا قَومَنا إِنّا سَمِعنا كِتابًا أُنزِلَ مِن بَعدِ موسىٰ مُصَدِّقًا لِما بَينَ يَدَيهِ يَهدي إِلَى الحَقِّ وَإِلىٰ طَريقٍ مُستَقيمٍ | 46:30 |
ای مردم ما، از چیزی که شما را بسوى الله میخواند و راه الله را بشما نشان میدهد، اطاعت نمائید و بدان ایمان آورید، تا الله گناهان شما را چشم پوشد و از عذابی دردناک شما را برهاند (31) | يا قَومَنا أَجيبوا داعِيَ اللَّهِ وَآمِنوا بِهِ يَغفِر لَكُم مِن ذُنوبِكُم وَيُجِركُم مِن عَذابٍ أَليمٍ | 46:31 |
و کسی که جواب قبول به خواننده الله را ندهد، در زمین نیز هر قدرتی داشته باشد، نمی تواند حق را ناتوان کند و برایش غیر از الله، ولی و کاره ای نخواهد بود و اینگونه اشخاص در سرگردانی آشکاری خواهند بود (تا اینجا نقلِ سخنانِ جنّ های مسلمان شده است که ثابت شده شبه انسانی از جنس ضد ماده میباشند) (32) | وَمَن لا يُجِب داعِيَ اللَّهِ فَلَيسَ بِمُعجِزٍ فِي الأَرضِ وَلَيسَ لَهُ مِن دونِهِ أَولِياءُ ۚ أُولٰئِكَ في ضَلالٍ مُبينٍ | 46:32 |
آیا مردم کفران کننده مکه ندانسته اند، آن یگانه صاحب اختیاری که آسمانها و زمین را آفریده و در خلقت آنها خسته نشد، بر زنده کردن مردگان که بسیار آسانتر است، تواناست؟ آری او بر هر چیزی تواناست (33) | أَوَلَم يَرَوا أَنَّ اللَّهَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ وَلَم يَعيَ بِخَلقِهِنَّ بِقادِرٍ عَلىٰ أَن يُحيِيَ المَوتىٰ ۚ بَلىٰ إِنَّهُ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ | 46:33 |
و زمانی که کفران کنندگانِ پیغامهای الله بر آن آتش عرضه میشوند، الله به ایشان خواهد گفت، آیا این وضعیت راست و سزاوار نبود؟ خواهند گفت، پروردگاری تو نسبت به ما، خود بهترین شاهد است که این اوضاع راست و سزاوار بود و الله خواهد گفت، پس این عذاب را بواسطه کفرانهائی که کرده بودید، بچشید (34) | وَيَومَ يُعرَضُ الَّذينَ كَفَروا عَلَى النّارِ أَلَيسَ هٰذا بِالحَقِّ ۖ قالوا بَلىٰ وَرَبِّنا ۚ قالَ فَذوقُوا العَذابَ بِما كُنتُم تَكفُرونَ | 46:34 |
تو ای محمد، صبور باش، همانطور که پیغمبران با اراده صبور بودند (اینکه میگویند فقط پنج پیغمبر اولوالعزم اند، گویندگان آن، نه معنای اولوالعزم را میدانند که صاحب اراده است و نه از این آیه قرآن خبر دارند و نه از عدم صبر حضرت موسی در میان پیغمبران، بر طبق راهنمائی های قرآن و بنابر این مسلّم است که صدها پیغمبر بودند که با اراده و صبور بودند و بعضی از آنان از پیغمبر اسلام صبورتر، زیرا خالق عالم بواسطه اینکه پیغمبر اسلام کم صبری نسبت به عذاب بر کفار مکه نشان میداد، مورد این توصیه قرار گرفته و بوسیله این تذکرات الله خود را به داشتنِ عزمِ راسخ تربیت نموده) و نسبت به رسیدن عذاب بر مردم مکه، از من شتاب مخواه، زیرا روزی که آن وعده عذاب را ببینند، جز ساعتی از روز زنده نخواهند بود و این یک گوشزد میباشد و آیا جز قوم سرکش، کسی دیگر در چنین مواقعی سزاوار است هلاک شود؟ (یعنی باید آنقدر صبر کنی، تا آنها که زیاد کفران کننده و سرکش نیستند، کم کم به تو ایمان آورند و موقع عذاب جز سرکشان حقیقی عذاب نبینند)(35) | فَاصبِر كَما صَبَرَ أُولُو العَزمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَستَعجِل لَهُم ۚ كَأَنَّهُم يَومَ يَرَونَ ما يوعَدونَ لَم يَلبَثوا إِلّا ساعَةً مِن نَهارٍ ۚ بَلاغٌ ۚ فَهَل يُهلَكُ إِلَّا القَومُ الفاسِقونَ | 46:35 |