61 زمر

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
سوره زمر که در قرآنهای معمولی سوره سی و نهم میباشد دارای 75 آیه است و در آن ابتدا اعلام گردیده، کتابهای آسمانی برای این نازل شده اند که به مردم بگویند، دین صحیح آنست که طرفداران آن فقط الله را ولی یعنی صاحب اختیار خود بدانند و نگویند کسانی واسطه و شفيع ما هستند تا اگر خود را بنده ایشان نشان دهیم باعث تقرب ما به الله میشود و صاحب اختیار همه، کسی است که خلقت همه چیز و اختیار خورشید و ماه و جهان و قوانین طبیعت بدست اوست و او مقرر داشته که پس از مرگ همه بسوی او یعنی بسوی زمین آخرت که مکان اوليه آدم و حوا بوده است بصورت زندگی جدیدی برگردند همانطوریکه در شکم مادر از خلقتی به خلقت دیگری چندین بار عوض میشوند. در زندگی آخرت هر کس بر اساس افکار و اعمالی که در دنیا برای خود اختیار کرده به نسبت اندازه اطاعتش از متن پیغام های الله زندگی جدیدی خواهد داشت و کسی شفیع گناه کسی نمی شود و بدبخت کسی است که برای زندگی اندک دنیا، در اطاعت بنده وار، کسانی دیگر را، که نسبت به دستورات الله طغیانگرند، شریک الله در امور مذهبی و اجتماعی خود قرار میدهد، اینگونه اشخاص مردمی بی منطق و غير دور اندیش و ستمکار و بی خردند که از پذیرفتن پیغامهای الله سرپیچی می کنند و گمراهی را بر راهنمائی ترجیح میدهند ولی کسانی که از مقررات الله میترسند بوسیله نوری از پروردگار خود هدایت می شوند و آن نور پیغامهای الله است که ایشان را متوجه قو انین خلقت و فراز و نشیب آن میکند و از ستمکاریها باز میدارد و از هر ستمکاری، ستمکار تر کسی است که به الله و دین او دروغ ببندد و عقاید باطل دینی رایج سازد، ایشان پس از مرگ حتما دچار سخت ترین عذاب میشوند و در دنیا نیز به عذاب رسوائی گرفتار خواهند شد، هر بد کار و یا گمراهی تا موقعی که زنده است فرصت دارد که توبه کند و از پیغامهای الله اطاعت نماید ولی پس از مرگ اگر تمام دارائیهای دنیا را ببخشد چیزی از عذابش کم نخواهد شد و انسانها باید بدانند زمانی میرسد که مشیت پروردگار بر نابود کردن زمین تعلق میگیرد (زمان هزار ساله آخر زندگی زمین که زمان خرابی زمین است) آنزمان قیامت اول است ( که قیامهای بزرگی بر علیه ظلم میشود) در انتهای آن ، زمین متلاشی میگردد و ارواح مرده گان که در زندگی برزخی بودند بیهوش میشوند تا به مرگ دومشان برسند. پس از مدتی که از این بیهوشی گذشت این ارواح به زمین آخرت برده میشوند و در آنجا دو مرتبه زنده میگردند و در پیشگاه الله معلوم خواهد شد چه کسی باید به سوی زندگی بسیار خوش بهشتی برود و چه کسی بسوی زندگی پر عذاب دوزخی خواهد رفت و اینک پس از این خلاصه به ترجمه و تفسیر متن آیات میپردازیم:
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
فرو فرستادن کتاب (کتاب یعنی مطالب صد در صد درست و محکم) از الله میباشد که آن پر قدرت با حکمت است (این آیه که در قرآن بسیار تکرار شده میرساند که اگر مطالبی را به الله نسبت دهند که با حقیقت جور نباشد از الله نیست و به الله دروغ بسته اند و بر این اساس است که باید در آنچه نمی دانیم، اگر تذکری در قرآن دیدیم، حقیقت آن را يقين کنیم و منتظر باشیم تا کشفیات علمی آینده بدان پی ببرد ) (1)تَنزيلُ الكِتابِ مِنَ اللَّهِ العَزيزِ الحَكيمِ39:1
و این کتاب که قرآن باشد را بر همین اساس حق گوئی بسوی تو فرو فرستادیم پس فقط الله را اطاعت بنده وار نما و دین را برای او بدان (2)إِنّا أَنزَلنا إِلَيكَ الكِتابَ بِالحَقِّ فَاعبُدِ اللَّهَ مُخلِصًا لَهُ الدّينَ39:2
و متوجه باش که دین الله، دین غیر آلوده است و کسانی که غیر از الله برای خود ولی هائی گرفته اند و میگویند از آنرو ما اینان را بندگی میکنیم که آنان مقرب درگاه الله هستند و ما را به طرزی که میگوئیم به الله نزدیک میکنند (این طرز همان اعتقاد به شفاعت آنهاست که درباره آنها میگویند اگر ما خود را بنده و غلام ایشان جلوه دهیم و آنان را بزرگ شماریم آنان شفیع گناه ما نزد الله میشوند ) الله در آنچه آنان در آن اختلاف مینمایند میان ایشان قضاوت خواهد نمود و به یقین الله هیچ دروغگوی کفران کننده را راهنمایی نخواهد کرد (این آیات میگویند وقتی افراد جامعه ای بجای اطاعت کامل از متن پیغام الله که با کنجکاوی و فهم صحیح آن پیغام توام باشد گفتند ما نادانیم و وقت کنجکاوی نداریم و هر چه پیشوای ما درباره تفسیر پیغام الله بگوید از او کورانه تقلید میکنیم پیشوایان سوء استفاده چی مختلفی پیدا میشوند و هر یک دسته ای را با ظاهر سازی می فریبند و دین پاک الله را با تفسیرهای مختلفی که در پیغامهای الله میکنند به مذاهب مختلف تقسیم مینمایند و نتیجه اختلافات مذهبی جز رواج فساد و ستمگریها نخواهد بود و تمام اینها در آخرت باعث محکومیت طرفداران اطاعت کورانه پیشوایان مذهبی میشود ، آیا وقتی پیغامهای الله کم باشد و مثلا تمام قرآن مجموعه ای باشد از مطالب مكرره ای که خلاصه آنها سورۂ الحمد است و وضع این پیغامها طوری باشد که بتواند به اندک مدتی حتی بیسوادان را دانا نماید آیا سزاوار است که این راه بسیار ساده و آسان را بگذاریم و راه بعضی از پیشوایان مذهبی را برویم که میگویند قرآن هفتاد بطن دارد و کسی آنرا نمی تواند بفهمد و باید مقلد کسانی بود که مبلغ موهوماتند و آنقدر دین را مشکل کرده اند که برای شکیات نماز کتابی ضخیم و غیر قابل فهم نوشته اند؟) (3)أَلا لِلَّهِ الدّينُ الخالِصُ ۚ وَالَّذينَ اتَّخَذوا مِن دونِهِ أَولِياءَ ما نَعبُدُهُم إِلّا لِيُقَرِّبونا إِلَى اللَّهِ زُلفىٰ إِنَّ اللَّهَ يَحكُمُ بَينَهُم في ما هُم فيهِ يَختَلِفونَ ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يَهدي مَن هُوَ كاذِبٌ كَفّارٌ39:3
اگر الله میخواست که برای خود فرزندی بگیرد از مخلوقات بسیار خود فرزندان بیشماری را انتخاب میکرد او از اینگونه کارها پاک است و او آن خدای (خدا یعنی صاحب اختیار ) یکتای پر غلبه است (این آیه با در نظر گرفتن آیات قبل میخواهد بگوید اگر الله میخواست برای خود فرزند یا ولی بمعنای صاحب اختیار و یا شفيع و یا آنچه شبیه اینها صاحبان مذاهب باطل درباره شخصیت پیشوایان خود میگویند بگیرد غیر از پیشوایان خصوصی ایشان خیلی مخلوقات هستند که می شود این نسبتها را داد مثلا چرا عیسویان فقط عیسی را همه کاره خود و یا پسر الله می دانند و سایر پیغمبران را فراموش کرده اند مگر نزد الله مقرب درگاه کم است یا چرا فرقه های اسلام پیغمبرشان را فراموش کرده اند و بغير او متوسل میگردند؟! و حال آنکه به هر کس این نسبتها را بدهند دروغ است و فقط الله و قوانین طبیعی اوست که بدون این واسطه ها همه کاره میباشد ) (4)لَو أَرادَ اللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصطَفىٰ مِمّا يَخلُقُ ما يَشاءُ ۚ سُبحانَهُ ۖ هُوَ اللَّهُ الواحِدُ القَهّارُ39:4
آسمانها و زمین را سزاوار بود که آفرید (منظور هفت آسمان و زمین نفوس دار منظومه شمسی و مشابه آنهاست) شب را بر روز میگذارد و روز را بر شب می نهد و خورشید و ماه را اسير قانون خویش کرده بطوریکه هر یک برای انتهائی معلوم به گردش خود ادامه میدهند بدانید که او آن پر قدرت آمرزنده میباشد ( آمرزند؛ کسانیکه از گناه خود توبه کنند و مطيع متن پیغام او شوند ) (5)خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِالحَقِّ ۖ يُكَوِّرُ اللَّيلَ عَلَى النَّهارِ وَيُكَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّيلِ ۖ وَسَخَّرَ الشَّمسَ وَالقَمَرَ ۖ كُلٌّ يَجري لِأَجَلٍ مُسَمًّى ۗ أَلا هُوَ العَزيزُ الغَفّارُ39:5
شما را از یک شخصیت مؤنث آفرید (با توجه به آیه 189 از سوره اعراف شخصیت اول انسان که اول آدم باشد مؤنث است و این یکی از معجزات علمی قرآن مجید است و علم نیز اولین پدیده موجودات زنده را مؤنث میداند و بنابراین اول روح حوا آفریده شد و جزئی از روح حوا روح همسرش گردید و از آن مؤنث بود که جفت نر او را ساخت) و مخصوص خوراک شما هشت نوع از آن چارپایان خوراکی را برای شما فرو آورد (این هشت نوع در سوره انعام توضیح داده شده که بز و گوسفند و گاو و شتر هستند از هر یک دو نوع یکی نر و یکی ماده و اینها را قبل از اینکه بوسیله انسانها از حالت وحشی بودن بصورت اهلی در آیند خالق عالم برای همین کار ساخته بوده و نیز روی قواعدی طبیعی به انسان یاد داده که چگونه اینها را از زندگی در کوهها بسوی شهرهای خود فرود آورند و برای خوراک خود آنها را تربیت کنند) الله شما انسانها را در شکمهای مادرانتان بصورت خلقتی پس از خلقت دیگر می آفریند در تاریکیهای سه گانه (تاریکی اول تخمدان است و تاریکی دوم فاصله بین تخمدان و رحم و تاریکی سوم رحم است و پس از اینکه در رحم نطفه نر و نطفه ماده بهم پیوست چندین صورت و خلقت عوض میکند تا بصورت یک بچه که از رحم بیرون می آید در می آید و تازه از پس تولد نیز تغییراتی در خلقت بچه نمودار میگردد تا به رشد و قدرت فکری برسد و انسان فهیم با دیدن این تغییرات طبیعی در خلقت خودش نباید منکر تغییرش از پس مرگ برای خلقت جدید آخرت گردد) الله چنین پروردگاریست برای شما و فرمانروائی جهان در اختیار اوست و خدائی جز او نیست (خدا یعنی صاحب اختیار ) پس چرا می گذارید شما را به جاهائی دیگر برگردانند؟ (6)خَلَقَكُم مِن نَفسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنها زَوجَها وَأَنزَلَ لَكُم مِنَ الأَنعامِ ثَمانِيَةَ أَزواجٍ ۚ يَخلُقُكُم في بُطونِ أُمَّهاتِكُم خَلقًا مِن بَعدِ خَلقٍ في ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ۚ ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُم لَهُ المُلكُ ۖ لا إِلٰهَ إِلّا هُوَ ۖ فَأَنّىٰ تُصرَفونَ39:6
اگر همه کاره بودن الله را کفران کنید الله از شما بی نیاز است و برای بندگان خود کفران را خوش ندارد و برای شما سپاسگزاری را می پسندد و هر کس را که تصور کنید (چه پیغمبر و امام و چه هر کس که با اعمال خوب خود مقرب درگاه الله میشود) زیر بار وظیفه خودش میباشد و حاضر نیست که بار دیگری را بردارد (یعنی کسی مسئولیت گناه کسی را بگردن نمیگیرد و شفیع گناه کسی نمیشود) عاقبت باز گشت شما بسوی پروردگار شماست تا شما را خبر دهد که چه کارهایی میکردید و او به آنچه در سینه هاست داناست (اصل انسان روح اوست که از آن به سینه روحی تعبیر شده است و بدن حیوانی او لباسی است برای او که ابتدا از روح انسان اول که مؤنث بود روح مذکر جدا شد و این دو روح مؤنث و مذکر از زمین آخرت و از بهشت به زمین دنیا افکنده شدند و در دو حیوان تکامل یافته وارد شدند یعنی لباس حیوانی را پوشیدند حوا در لباس حیوانی ماده و آدم در لباس حیوانی نر وارد شدند و باینطریق انسان زمینی و نسلهای آنها پدید آمدند تا در این مکان و در این لباس بوسیله آموزگارانی که پیغمبران باشند تربیت شوند و پس از مرگ و جدائی روح از بدن سزاوار زندگی عالم برزخ و آخرت گردند ) (7)إِن تَكفُروا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُم ۖ وَلا يَرضىٰ لِعِبادِهِ الكُفرَ ۖ وَإِن تَشكُروا يَرضَهُ لَكُم ۗ وَلا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخرىٰ ۗ ثُمَّ إِلىٰ رَبِّكُم مَرجِعُكُم فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم تَعمَلونَ ۚ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدورِ39:7
و هنگامیکه اذیتی به انسان برسد پروردگار خود را میخواند و بسوی او باز میگردد و چون پس از آن پروردگارش نعمتی از خودش به او بدهد در خوشی فراموش میکند که چگونه قبلا الله را خوانده بود و برای الله شریکانی قرار میدهد تا از راه الله گمراه شود بگو اندک زمانی در این کفران خودت برخوردار باش که تو از یاران آتش دوزخ میباشی (این آیه درباره کسانی است که رفع بد بختی خود را از الله میخواهند و الله در دل ایشان میاندازد که بوسیله کدامیک از قوانین الله بدبختی خود را بر طرف کنند ولی پس از اینکه به کمکهای غیبی و طبيعی الله بدبختی ایشان به خوشی بدل شد میگویند هم الله و هم فلان مرده نیکو کار و مقدس مرا از بدبختی نجات داد ) (8)وَإِذا مَسَّ الإِنسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنيبًا إِلَيهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعمَةً مِنهُ نَسِيَ ما كانَ يَدعو إِلَيهِ مِن قَبلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندادًا لِيُضِلَّ عَن سَبيلِهِ ۚ قُل تَمَتَّع بِكُفرِكَ قَليلًا ۖ إِنَّكَ مِن أَصحابِ النّارِ39:8
آیا شما فساد کاران نادان درست میگوئید یا آن کسانیکه مقداری از شب را که همه خفته اند و برمیخیزند و برای الله با زبان و سر بر زمین نهادن فروتنی نشان میدهند (حداقل نماز شب که باید مورد عمل مطيعان كامل الله قرار گیرد بر طبق آیه 79 از سورۂ بنی اسرائیل به اندازه نماز صبح است) و آنان از آخرت میترسند و روی کوششهای خود امیدوار به رحمت پروردگار خود میباشند؟ (تعجب اینجاست که این مردان مقدس زمانی که زنده بوده اند پی در پی مردم را به اطاعت بنده وار از الله و مخالفت با شفاعت بزرگان دینی خوانده اند و خود همیشه اقرار به گناه خود میکردند ولی حال که بر طبق آیات قرآنی و مشاهدات خود مردم در دنیا نیستند و در بهشتند و کاری به مردم دنیا ندارند عده ای سوء استفاده چی به مردم تلقین میکنند که اگر مثلا شما به آنان توجه کردید و بنام آنان به ما پول و مال دادید، آنها در دنیا به شما کمک میکنند و در آخرت شفیع گناه شما میشوند ) بگو آیا این دانایانی که الله را همه کاره میدانند و شریکی در صاحب اختیاری برای الله قبول ندارند با آن فساد کارانی که نمیخواهند چیزی بدانند یکسانند؟ حقیقت این است که فقط خردمندان حقیقی هستند که این پندها را در یاد میگیرند (9)أَمَّن هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيلِ ساجِدًا وَقائِمًا يَحذَرُ الآخِرَةَ وَيَرجو رَحمَةَ رَبِّهِ ۗ قُل هَل يَستَوِي الَّذينَ يَعلَمونَ وَالَّذينَ لا يَعلَمونَ ۗ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُو الأَلبابِ39:9
بگو ای بندگانی که ایمان آوردید از پروردگار خود بترسید و بدانید که هر کس در این دنیا کار خوبی کند برایش پاداشی خوب خواهد بود و زمین الله وسیع میباشد (یعنی اگر در جائی نتوانستید خوبی کنید بجای دیگر بروید که بتوانید) و بدانید که آن نیکوکاران پر تحمل مزدی بی حساب خواهند گرفت (10)قُل يا عِبادِ الَّذينَ آمَنُوا اتَّقوا رَبَّكُم ۚ لِلَّذينَ أَحسَنوا في هٰذِهِ الدُّنيا حَسَنَةٌ ۗ وَأَرضُ اللَّهِ واسِعَةٌ ۗ إِنَّما يُوَفَّى الصّابِرونَ أَجرَهُم بِغَيرِ حِسابٍ39:10
بگو مؤكدأ به من امر شده که در اطاعت های دینی فقط از الله اطاعت بنده وار کنم و دین را برای او بدانم (11)قُل إِنّي أُمِرتُ أَن أَعبُدَ اللَّهَ مُخلِصًا لَهُ الدّينَ39:11
و به من امر شده که خودم اول کس باشم که تسلیم متن دستورات اوست (مسلم و مسلمان یعنی کسی که تسلیم متن دستورات الله باشد و لازمه این آن است که فریب تفسیرهای مختلف مفسرین و راویان مختلف را نخورد و مذهب خود را بنام اشخاصی جز پیغمبر الله نخواند و البته چنین مسلمانی با کسانی که فقط اسم خودشان و پدر و مادرشان مسلمان است و کورانه خود را وابسته به مذهب این و آن معرفی میکنند فرق بسیار دارد ) (12)وَأُمِرتُ لِأَن أَكونَ أَوَّلَ المُسلِمينَ39:12
بگو من که خودم پیغمبرم اگر نافرمانی پروردگارم را نمایم از عذاب دوران بس بزرگی میترسم (13)قُل إِنّي أَخافُ إِن عَصَيتُ رَبّي عَذابَ يَومٍ عَظيمٍ39:13
و بگو فقط اطاعت بنده وار از الله میکنم با پاک کردن دینم برای او (14)قُلِ اللَّهَ أَعبُدُ مُخلِصًا لَهُ ديني39:14
با این حال شما آزاد هستید از هر کس غير او که میخواهید اطاعت بنده وار کنید (تقلید از اطاعت بنده وار بدتر است زیرا مقلد قلاده و افساری را نیز به گردن خود انداخته و مقام حیوانی دارد نه مقام انسانی نوکر و غلام) و بدانید که راه شما آن راه زیانکاری آشکار است و اینگونه زیانکاران کسانی هستند که در روز قیامت متوجه میشوند که هم به خود و هم به کسان خود ضرر زده اند (15)فَاعبُدوا ما شِئتُم مِن دونِهِ ۗ قُل إِنَّ الخاسِرينَ الَّذينَ خَسِروا أَنفُسَهُم وَأَهليهِم يَومَ القِيامَةِ ۗ أَلا ذٰلِكَ هُوَ الخُسرانُ المُبينُ39:15
برای ایشان از بالای ایشان سایه افکنی است از آتش و از زیر ایشان نیز سایه افکنی میباشد (این عبارت میرساند که زندگی دوزخیان در زمین آخرت طوریست که میتوانند در فضای دوزخی زندگی کنند بطوریکه هم زیر ایشان شعله هائی از آتش باشد و هم بالای ایشان) و اینها چیزهائیست که آن یگانه خدا بندگان خودش را به آنها میترساند و شما ای بندگان من از چنین روزگاری که من برای آینده مقرر داشته ام بترسید (16)لَهُم مِن فَوقِهِم ظُلَلٌ مِنَ النّارِ وَمِن تَحتِهِم ظُلَلٌ ۚ ذٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ ۚ يا عِبادِ فَاتَّقونِ39:16
و کسانی که از اطاعت بنده وار آن فریبکاران دینی (مقصود تمام فریبکاران مذاهب باطل میباشد ) اجتناب نمودند و بسوى الله باز گشتند بجای این اعلام خطر، آن مژده عالی برای ایشانست ( آن مژده، زندگی بهشتی است که در چند آیه بعد شمه ای از آن ذکر میشود) (17)وَالَّذينَ اجتَنَبُوا الطّاغوتَ أَن يَعبُدوها وَأَنابوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ البُشرىٰ ۚ فَبَشِّر عِبادِ39:17
پس تو ای پیغمبر به بندگانی از من که به هر نوع راهنمائی گوش میدهند و از بهترین آنها پیروی میکنند مژده بده آن کسانیکه الله راهنمائیشان کرده اینان اند و خردمندان نیز اینها می باشند (18)الَّذينَ يَستَمِعونَ القَولَ فَيَتَّبِعونَ أَحسَنَهُ ۚ أُولٰئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولٰئِكَ هُم أُولُو الأَلبابِ39:18
آیا کسی که سخن الله درباره عذاب آخرت بر او سزاوار گشته تو جرئت میکنی او را از آن آتش بیرون آوری؟ (با بودن چنین آیات صریحی در قرآن راجع به عدم امکان دخالت پیغمبر اسلام در عذاب گناهکاران وای بر آنانکه تصور میکنند کسان و بستگان و بازماندگان پیغمبر اسلام شفیع گناه گناهکاران میشوند ) (19)أَفَمَن حَقَّ عَلَيهِ كَلِمَةُ العَذابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النّارِ39:19
لیکن آنانکه از پروردگار خود ترسیدند برای ایشان کاخهائی چند طبقه خواهد بود که از پای آنها جویبارها روان میباشد و این وعده الله است و الله خلف وعده نخواهد کرد (20)لٰكِنِ الَّذينَ اتَّقَوا رَبَّهُم لَهُم غُرَفٌ مِن فَوقِها غُرَفٌ مَبنِيَّةٌ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ ۖ وَعدَ اللَّهِ ۖ لا يُخلِفُ اللَّهُ الميعادَ39:20
آیا دقت نکرده ای که الله از یک آب بارانی که از آسمان فرو میریزاند در زمین منبع هائی از آب درست میکند و بوسیله آن کشت و زرع هائی رنگارنگ از زمین بیرون می آورد؟ از پس آن آنها که رو به خشکی میروند و می بینی که زرد شده اند و سپس الله آنها را کاهی خورد شونده میکند در این تغییرات برای خردمندان توجهی میباشد (از این تغییرات خردمندان متوجه میشوند که بدن انسان چون شاخ و برگ درخت است که عاقبت خشک و بی مصرف میشود و اصل انسان روح اوست که مانند تخم و میوه گیاه است که با ارزش میماند و پس از مرگ نیز ممکن است روح انسان به زندگی دیگری خود نمائی کند و سخن پیغمبران در مورد زنده شدن مردم در عالم برزخ راست است) (21)أَلَم تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابيعَ فِي الأَرضِ ثُمَّ يُخرِجُ بِهِ زَرعًا مُختَلِفًا أَلوانُهُ ثُمَّ يَهيجُ فَتَراهُ مُصفَرًّا ثُمَّ يَجعَلُهُ حُطامًا ۚ إِنَّ في ذٰلِكَ لَذِكرىٰ لِأُولِي الأَلبابِ39:21
پس درباره کسی که الله سينه او را برای پذیرفتن روش تسلیم دستورات پروردگارش (روش اسلام) باز کرده و او بوسیله نوری از پروردگار خود هدایت میشود (بر نور هدایت قرآن) چه فکر میکنید؟ (اینان که در دنیا یک اقلیت ممتازی هستند باید آخرتی باشد که آنان نتیجه کردار نیک خود را در بهشت ببینند) و وای بر آنها که دلهاشان از پذیرفتن پندهای الله سخت است، اینان در گمراهی آشکاری میباشند ( 22)أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدرَهُ لِلإِسلامِ فَهُوَ عَلىٰ نورٍ مِن رَبِّهِ ۚ فَوَيلٌ لِلقاسِيَةِ قُلوبُهُم مِن ذِكرِ اللَّهِ ۚ أُولٰئِكَ في ضَلالٍ مُبينٍ39:22
الله نیکوترین مطالب را بصورت کتابی فرو فرستاد (کتاب یعنی مطالب واجب و لازم و ثابت چه از حيث الفاظ و قافيه و چه از حيث معنا و پیغامهای الله از این هر دو جهت بخصوص جهت دوم به کتاب معروف شده اند نه از لحاظ اینکه در جائی نوشته شده باشند ) که تمامش به طرز مخصوصی متشابه است (متشابه یعنی شبیه به هم و آن بر چند نوع است یک وقت از حيث الفاظ و قافیه و سبک شبیه بهم میباشند مانند ظاهر آیات قرآنی و سوره های قرآن و یک زمان از حیث معنا شبیه بهم میباشند و معنی آیات و سوره های قرآن از این حیث نیز متشابهند زیرا سوره های قرآن مکرراتی هستند برای تکرار معانی مختلف که گویای راهنمائیهای قرآن است و نوع سوم تشابه آیات قرآنی که این آیه درباره آنست، تشابه از حیث تاثیر است که در گروه خدا ترسان خردمند تاثیر بسیار مفید دارد و در گروه هوسران و دنیا خواه تاثیر گمراهی و مخالفت بیشتر و لج بازی و تمسخر، غیر از این سه نوع متشابه یکنوع متشابه دیگر در آیات قرآنی هست که فقط درباره 29 آیه رمز مانند فواتح سور صدق میکند و آنها را از اینجهت خالق عالم متشابه خوانده که از آن خیالات مختلف و تفسیرهای غلط شبیه بهم که باعث اشتباه اندازی و مشتبه کردن امور بر انسان میشود بدست میآید و یک مفسر خوب و پرهیز کار در فهم آیاتی که در آنها لفظ متشابه گنجانده شده دچار اشتباه در تشخیص این موارد مختلف نمیشود) و مجموعه ایست از پیچ و خمهائی که از آن پوستهای کسانی که از پروردگار خود میترسند منقبض میگردد و از پس آن هم پوستهای ایشان و هم جانهایشان بسوی یاد آوریهای الله نرم و آرام میشود (ما لغت مثانی را مجموعه ای از پیچ و خم ها ترجمه کرده ایم زیرا مثانی جمع مثنی بر وزن معنا میباشد و مثنی برای پیچ و خمی مانند پیچ و خم زانو و بازو و جاده کوهستانی استعمال میگردد و خالق عالم آیات قرآن را مجموعه ای از پیچ و خم ها معرفی فرموده تا بدانیم فهم بیشتر آیات قرآنی مشکل و پیچ و خم دار است و ما تا به پیچ و خم آن آگاه نباشیم نمی توانیم درست آنها را تفسیر کنیم و حل پیچ و خم آنها نیز در خود قرآن است یعنی برای فهم آیات مشكله قرآن باید متوجه شویم توضیح آن در کدام سوره و آیه دیگر است و باید هم به پس و پیش هر آیه ای توجه داشته باشیم و هم به موقعیت زمان و مکان نزول آن و هم به هر آیه دیگری که در آن زمینه در سوره های دیگر است که اگر این شرایط را مراعات نمائیم روی قانون اینکه بعضی از قرآن بعض دیگر را تفسیر میکند حتما به تفسیر حقیقی و روشن تمام آیات مشكله قرآن آگاه خواهیم شد مگر آیاتی که درباره بعضی از اعمال دینی است که پس از اطلاع کامل از سنت پیغمبر اسلام آنها را هم به روشنی خواهیم فهمید، متاسفانه بسیاری از مفسرین مثانی را مکرر معنا کرده اند که هیچ نه با معنای لغوی مثانی جور است و نه با معنای جمله مربوطه تطبيق میکند و اینکه نوشته شده پوست خداترسان از معنای حقیقی آیات قرآنی منقبض میشود از آنروست که سخت تحت تاثير آنها قرار میگیرند زیرا یقین میکنند آنچه را روی دقت فهمیده اند عین حقیقت است و توجه نکردن به آن آینده خطرناکی را در پی دارد و وقتی آنها را پذیرفتند و اعمال خود را با آنها تطبيق کردند در خود شادی و آرامش حس میکنند و به آرامش روح ایشان پوست و جسم ایشان نیز از حالت ناراحتی و انقباض خارج میگردد و حال آنکه این آیات در روح فساد کاران دنیا خواه بی اثر است) راهنمائي الله که هر کس را بخواهد بدان هدایت میکند چنین است و هر کس را الله از چنین راهی گم کند برای او هیچ راهنمای صحیحی نخواهد بود (خواست الله برای راهنمائی و یا گمراهی قراردادهای اجتماعی الله است که باعث راهنمائی و یا گمراهی میشوند و شرط اصلی آنها خواستن و کوشش کردن انسانها برای رسیدن به آنهاست) (23)اللَّهُ نَزَّلَ أَحسَنَ الحَديثِ كِتابًا مُتَشابِهًا مَثانِيَ تَقشَعِرُّ مِنهُ جُلودُ الَّذينَ يَخشَونَ رَبَّهُم ثُمَّ تَلينُ جُلودُهُم وَقُلوبُهُم إِلىٰ ذِكرِ اللَّهِ ۚ ذٰلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهدي بِهِ مَن يَشاءُ ۚ وَمَن يُضلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِن هادٍ39:23
پس آیا وضع کسی که میخواهد در روز قیامت اثر بد آن عذاب را با صورت خودش کنار زند چه خواهد بود؟ برای چنین ستمکارانی گفته میشود نتیجه آنچه را کرده بودید بچشید (24)أَفَمَن يَتَّقي بِوَجهِهِ سوءَ العَذابِ يَومَ القِيامَةِ ۚ وَقيلَ لِلظّالِمينَ ذوقوا ما كُنتُم تَكسِبونَ39:24
یک دلیل بر راستی آنچه گفته شد این است که مانند این مردم مکه که این سخنان را دروغ می پندارند مردم پیش از ایشان نیز سخنان سایر پیغمبران را دروغ پنداشتند (مقصود مردم زمان موسی و ابراهيم و لوط و هود و شعیب است که پس از مخالفت مدتی نگذشت که دچار عذاب آسمانی پیشگوئی شده شدند) و نتیجه کار ایشان این شد که از جائی که تصور نمیکردند آن عذاب برای ایشان آمد (25)كَذَّبَ الَّذينَ مِن قَبلِهِم فَأَتاهُمُ العَذابُ مِن حَيثُ لا يَشعُرونَ39:25
و الله در زندگی دنیا آن رسوائی را به ایشان چشانید و عذاب آخرت بسی بزرگتر است و افسوس که نه آنان و نه اینان نمیخواهند بدانند (ما که پس از چهارده قرن این مطالب قرآن را که بصورت تهدید و پیشگوئی برای مردم مکه گفته شده میخوانیم می بینیم مردم مکه نیز چیزی نگذشت که از جائی که نمیدانستند دچار عذاب هائی از الله شدند عذابهائی که کافران مکه را رسوا و ذلیل و دچار شکستهائی از جانب مسلمين نمود و راست آمدن این پیشگوئیها دلیل بر آن است که آنچه درباره جهنم و بهشت در پیغام پیغمبران است راست میباشد ) (26)فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الخِزيَ فِي الحَياةِ الدُّنيا ۖ وَلَعَذابُ الآخِرَةِ أَكبَرُ ۚ لَو كانوا يَعلَمونَ39:26
و ما برای مردم در این قرآن از هر مثلی زده ایم شاید آنان متوجه این حقایق شوند (27)وَلَقَد ضَرَبنا لِلنّاسِ في هٰذَا القُرآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُم يَتَذَكَّرونَ39:27
و این قرآن خواندنی ای میباشد به زبان عربی که هیچ کجی ندارد تا آنان از اعلام خطرهای آن بترسند (28)قُرآنًا عَرَبِيًّا غَيرَ ذي عِوَجٍ لَعَلَّهُم يَتَّقونَ39:28
الله دو مرد را مثل زده یکی از آن دو، مستخدم چند شریک مخالف هم و دومی مستخدم برای یک نفر آیا چگونگی این دو یکی میباشد؟ (مرد اول مانند مردمی میباشد که معتقد به صاحب اختیاران متعددی هستند مثل مسیحیان که هم الله هم عیسی و هم مریم و هم سایر مقدسان مرده خود را صاحب اختیار خود میدانند و به روایات مختلفی که از بزرگان مختلف خود نقل میکنند پایبندند و مرد دوم مانند مسلمانان هدایت شده به قرآن است که تنها الله را صاحب اختیار خود دانسته و فقط اطاعت بنده وار از متن پیغام الله میکنند ) تمام بزرگیها در الله است ولی بیشتر مردم نمی دانند (یعنی بیشتر مردم روی فساد خواهی نمی خواهند بدانند که فقط باید از الله و متن پیغامهايش اطاعت بنده وار کنند) (29)ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَل يَستَوِيانِ مَثَلًا ۚ الحَمدُ لِلَّهِ ۚ بَل أَكثَرُهُم لا يَعلَمونَ39:29
به یقین هم تو خواهی مرد و هم آنان می میرند (30)إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَيِّتونَ39:30
و چیزی از آن نمی گذرد که تمامی شما در روز قیامت (قیامت دوم) نزد پروردگارتان با یکدیگر چون و چرا می کنید (31)ثُمَّ إِنَّكُم يَومَ القِيامَةِ عِندَ رَبِّكُم تَختَصِمونَ39:31
پس ستمكارتر از کسی که بر الله دروغ گفت (دروغ سازان مذهبی) و یا آن راست را که برایش آمد انکار کرد چه کسی میباشد؟ (مانند آنانکه استدلال محکم پیغمبران راست را میشنوند و پیغامشان را انکار میکنند یا مانند مخالفان ظاهری پیغمبران که صریحا انکار میکنند و یا آنانکه ظاهرا خود را طرفدار پیغامهای الله جلوه میدهند ولی در باطن روی بی ایمانی و فریبکاری از طریق نشر روایات دروغ، تفسیرهای غلطی برای پیغامهای الله منتشر میسازند) آیا در دوزخ جایگاهی برای این کفران کنندگان نیست؟ (32)فَمَن أَظلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدقِ إِذ جاءَهُ ۚ أَلَيسَ في جَهَنَّمَ مَثوًى لِلكافِرينَ39:32
و کسانی که آن پیغام راست را برای مدرک پیش آوردند و آنرا تصدیق کردند، آنان تقواداران حقیقی میباشند (33)وَالَّذي جاءَ بِالصِّدقِ وَصَدَّقَ بِهِ ۙ أُولٰئِكَ هُمُ المُتَّقونَ39:33
برای ایشان هر چه بخواهند نزد پروردگارشان موجود است پاداش این نیکوکاران همین است (34)لَهُم ما يَشاءونَ عِندَ رَبِّهِم ۚ ذٰلِكَ جَزاءُ المُحسِنينَ39:34
اینان این راه را از آنرو انتخاب کرده اند که الله بدترین کاری را که کرده بودند از ایشان پاک کند و روی بهترین کاری که کرده اند به ایشان پاداش دهد (35)لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنهُم أَسوَأَ الَّذي عَمِلوا وَيَجزِيَهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ الَّذي كانوا يَعمَلونَ39:35
آیا کسی که فقط اطاعت بنده وار از الله کرد، الله برایش کافی نیست؟ و این مردم بدبخت تو را از کسانی میترسانند که غیر از الله اند (مردم مکه حضرت محمد را تهدید میکردند که گرفتار غضب بتها و صاحب اختیاران خیالی آنان خواهد شد همانطور که امروزه نیز مذهبی های منحرف از قرآن، مسلمانان هدایت شده به قرآن را از غضب صاحب اختیاران خیالی خود میترسانند و حال آنکه هر کس را الله گمراه کند برایش رهبر صحیحی نخواهد بود (کسی که روی قوانین گمراهی مقرر شده از جانب الله گمراه شده مانند آن است که الله او را گمراه کرده) (36)أَلَيسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبدَهُ ۖ وَيُخَوِّفونَكَ بِالَّذينَ مِن دونِهِ ۚ وَمَن يُضلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِن هادٍ39:36
و هر که را الله هدایت نماید کسی نمی تواند او را گمراه کند (این درباره کسی است که بوسیله پیغام الله هدایت شده است) آیا الله پر قدرتی مجازات کننده نیست؟ (37)وَمَن يَهدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِن مُضِلٍّ ۗ أَلَيسَ اللَّهُ بِعَزيزٍ ذِي انتِقامٍ39:37
و اگر از این مردم که جز الله صاحب اختیارانی دیگر گرفته اند بپرسی آسمانها و زمین را چه کسی آفرید، گویند الله بگو پس آیا اگر الله بخواهد به من ضرری برساند آیا آنهائی که شما پی در پی علاوه بر الله صداشان میزنید میتوانند چیزی از ضرر الله را بردارند؟ آیا اگر الله رحمتی برای من بخواهد آیا آنان میتوانند جلوی رحمت او را بگیرند؟ بگو فقط الله در حساب من است و هر کسی میخواهد وکیل مطمئنی بگیرد لازم است که بر الله توکل کند (38)وَلَئِن سَأَلتَهُم مَن خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ لَيَقولُنَّ اللَّهُ ۚ قُل أَفَرَأَيتُم ما تَدعونَ مِن دونِ اللَّهِ إِن أَرادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَل هُنَّ كاشِفاتُ ضُرِّهِ أَو أَرادَني بِرَحمَةٍ هَل هُنَّ مُمسِكاتُ رَحمَتِهِ ۚ قُل حَسبِيَ اللَّهُ ۖ عَلَيهِ يَتَوَكَّلُ المُتَوَكِّلونَ39:38
بگو ای قوم من بر هر چه توانایی دارید عمل کنید و من نیز کار خود را میکنم و بزودی خواهید دانست (39)قُل يا قَومِ اعمَلوا عَلىٰ مَكانَتِكُم إِنّي عامِلٌ ۖ فَسَوفَ تَعلَمونَ39:39
عذابی که بتواند رسوا کند در این دنیا به چه کسی میرسد و در آخرت نیز عذاب پایدار بر چه کسی فرود خواهد آمد (مخالفين زورمند پیغمبر اسلام که این سخنان را چند سال قبل از هجرت پیغمبر اسلام شنیدند چنان قدرتی داشتند که توانستند بعد از چند سال حضرت محمد و یاران فداکارش را از مکه مجبور به فرار و هجرت نمایند و نمی دانستند همین فرار باعث میشود که پس از کمتر از دو سال در جنگ بدر شکست و کشتار سختی از جانب مسلمین نصيب آنان گردد و پس از هفت سال مکه و بیشتر شهرهای عربستان تحت حکومت حضرت محمد خواهد آمد) (40)مَن يَأتيهِ عَذابٌ يُخزيهِ وَيَحِلُّ عَلَيهِ عَذابٌ مُقيمٌ39:40
این کتاب را روی سزاواری ما بر تو فرو فرستادیم تا برای هدایت مردم باشد پس هر کس بدان هدایت شد به نفع خودش هدایت شده و هر کس گمراه گردید بر ضرر خودش گمراه میشود و تو بر ایشان وکیل نشده ای (41)إِنّا أَنزَلنا عَلَيكَ الكِتابَ لِلنّاسِ بِالحَقِّ ۖ فَمَنِ اهتَدىٰ فَلِنَفسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيها ۖ وَما أَنتَ عَلَيهِم بِوَكيلٍ39:41
الله روحهای اشخاص را هم هنگام مرگشان، از فعالیت میاندازد و هم در هنگام خواب که نمرده اند (یعنی قوانین تعیین شده از جانب الله چنین میکنند) پس روح کسی را که بر او مرگ را مقرر کرده از جریان در بدن نگه میدارد و آن دگر روح را، تا مدتی که معلوم است برای بیدار شدن و کار کردن مامور میکند (باتوجه به آیه 4 از سوره نوح متوجه میشویم که عمر هر کس نزد الله روی علت و معلولهائی دقیقا معلوم است) به يقين در این مطلب نشانه هائی است برای قومی که فکر خود را بکار میاندازند (افسوس که این مطالب بدست عوام فریبانی افتاده که بجای تشویق مسلمانان به تفکر و علم و دانش، آنان را بنام روایات دروغی که در تفسیر قرآن به پیغمبر اسلام و امامان بسته اند به موهوم پرستی و خرافات میکشانند و اختيارداران آنان نیز کمتر میخواهند مردم روی ایمان صحیح دینی به چنین تفکراتی که باعث ترقی همه جانبه جامعه شان میشود تربیت شوند) (42)اللَّهُ يَتَوَفَّى الأَنفُسَ حينَ مَوتِها وَالَّتي لَم تَمُت في مَنامِها ۖ فَيُمسِكُ الَّتي قَضىٰ عَلَيهَا المَوتَ وَيُرسِلُ الأُخرىٰ إِلىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ۚ إِنَّ في ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَومٍ يَتَفَكَّرونَ39:42
آیا جز الله برای خود شفيع هائی گرفته اند؟ بگو با اینکه می بینید این شفيع ها بواسطه اینکه مرده اند نه اختیار چیزی را دارند و نه میتوانند تعقل کنند؟ (43)أَمِ اتَّخَذوا مِن دونِ اللَّهِ شُفَعاءَ ۚ قُل أَوَلَو كانوا لا يَملِكونَ شَيئًا وَلا يَعقِلونَ39:43
بگو هر نوع شفاعتی در اختيار الله است (یعنی اوست که میتواند روی قوانینی که در طبیعت گذاشته و با اختیار و قدرت استثنائی و مستقیمی که دارد هر نوع شفیع و واسطه و وسیله ای را در اختیار هر کس بگذارد چنان که پیغمبران را وسیله رساندن پیغام خود کرده و قرآن را شفیع کسی که بدان عمل نماید و طبیب و دارو را وسیله شفا قرار داده و اگر از او تقاضا کنیم امکان دارد بجای دکتر و داروی بد ما را بسوی طبیب و داروئی خوب بدون آنکه خودمان بفهمیم بکشاند و همچنین قوانین او باعث میشود که پیشوایان سوء استفاده چی شفیع و واسطه بدبختی مریدان نادان آنها شوند ) زیرا حکومت آسمانها و زمین در اختیار اوست و تمامی شما بسوی او برگردانده میشوید (44)قُل لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَميعًا ۖ لَهُ مُلكُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ۖ ثُمَّ إِلَيهِ تُرجَعونَ39:44
با این حال وقتي الله بصورت یگانه صاحب اختیار معرفی میشود دلهای کسانیکه به آخرت ایمان نمی آورند ( آخرتی که در آن شفاعت مقدسین ارزش ندارد ) سخت ناراحت میگردد و اگر کسانی به زبان آیند که جز او مورد توجه مردم اند ناگهان شادی میکنند (45)وَإِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَحدَهُ اشمَأَزَّت قُلوبُ الَّذينَ لا يُؤمِنونَ بِالآخِرَةِ ۖ وَإِذا ذُكِرَ الَّذينَ مِن دونِهِ إِذا هُم يَستَبشِرونَ39:45
بگو ای صاحب اختیار من (خدا یعنی صاحب اختیار) که بوجود آورنده آسمانها و زمین و دانا به هر پنهان و آشکاری هستی توئی که در میان بندگانت در آنچه در آن اختلاف میکنند داوری خواهی کرد (مقصود اختلافات مذهبی است که بواسطه عقیده داشتن به صاحب اختیاران مذهبی مختلف بوجود می آید و باعث تمام بدبختیها و گمراهیهای اجتماعی میباشد ) (46)قُلِ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَالأَرضِ عالِمَ الغَيبِ وَالشَّهادَةِ أَنتَ تَحكُمُ بَينَ عِبادِكَ في ما كانوا فيهِ يَختَلِفونَ39:46
و اگر کسانیکه ستم کردند دو برابر دارائیهای زمین را در اختیار داشته باشند و آنها را برای جلوگیری از بدیهای آن عذاب که در روزگار قیامت است بدهند پذیرفته نخواهد شد بلکه برای ایشان از الله چیزهائی ظاهر میشود که گمان آنرا نکرده بودند (انسان ستمکار نمیداند یک ستمی که میکند باعث چه ستمهای دیگری میشود و در آخرت سهمی از تمام این ستمهای فرعی به حساب او خواهد آمد) (47)وَلَو أَنَّ لِلَّذينَ ظَلَموا ما فِي الأَرضِ جَميعًا وَمِثلَهُ مَعَهُ لَافتَدَوا بِهِ مِن سوءِ العَذابِ يَومَ القِيامَةِ ۚ وَبَدا لَهُم مِنَ اللَّهِ ما لَم يَكونوا يَحتَسِبونَ39:47
و برای ایشان بدیهای هر چه بدست آورده اند ظاهر خواهد شد و خطرهائی که در پیغام الله بگوش ایشان میرسید و آنها را مسخره میکردند ایشان را فرا خواهد گرفت (48)وَبَدا لَهُم سَيِّئَاتُ ما كَسَبوا وَحاقَ بِهِم ما كانوا بِهِ يَستَهزِئونَ39:48
و وقتی به چنین انسانی خطری رسد ما را میخواند از پس آن چون از خود نعمتی به او بخشیدیم گوید آنرا بر دانشی که داشتم یافتم در صورتی که آن نعمت وسیله آزمایش بود ولی بیشتر مردم آنرا نمیدانند (یعنی نمیخواهند بدانند که آن علم را نیز الله داده و برای استفاده از علم و رسیدن به نتیجه ای مفید عوامل غیبی الله و قوانین اوست که به کار افتاده چنان که بسیاری از مردم با اینکه میتوانند بدانند در یک لحظه ممکن است فراموش کنند و سالیان درازی بدبخت شوند) (49)فَإِذا مَسَّ الإِنسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلناهُ نِعمَةً مِنّا قالَ إِنَّما أوتيتُهُ عَلىٰ عِلمٍ ۚ بَل هِيَ فِتنَةٌ وَلٰكِنَّ أَكثَرَهُم لا يَعلَمونَ39:49
این سخن را مردم پیش از ایشان نیز گفته اند ولی کوششهای آنان رفع خطری از ایشان نکرد (50)قَد قالَهَا الَّذينَ مِن قَبلِهِم فَما أَغنىٰ عَنهُم ما كانوا يَكسِبونَ39:50
و بدیهای اعمالشان گریبانشان را گرفت (پس انسان نباید به عمل و قدرت خود مغرور باشد و قدرت غيبي الله و قوانین وسیع او را در نظر نگیرد و نباید از موفقیتی که از یکی دو بار غرور نصیب او میشود همیشه فقط به کوششهای خود متکی شود و از توکل به خالق و مربی حقیقی خود سرباز زند (و از این مردم مغرور مکه آنانکه ستم کردند بزودی به بدیهای اعمالشان دچار خواهند شد و نخواهند توانست اراده الله را که بر پیروزی طرفداران دینش میباشد ضعیف گرداند (51)فَأَصابَهُم سَيِّئَاتُ ما كَسَبوا ۚ وَالَّذينَ ظَلَموا مِن هٰؤُلاءِ سَيُصيبُهُم سَيِّئَاتُ ما كَسَبوا وَما هُم بِمُعجِزينَ39:51
آیا ندانسته اند که الله برای هر کس بخواهد روزی را گشاده و یا تنگ میکند؟ همانا در این برای قومی که این راهنمائیها را میپذیرند نشانه هایی میباشد (مؤمنین حقیقی به قرآن که از روی دانش به مطالب قرآن ایمان آورده اند ميدانند که در عین حال که بیشتر امور روی علم و اراده و داشتن وسائل عمل کنندگان است استثناهائی هم خلاف این میباشد که دلیل وجود قدرتهای مرموزی از الله است و لذا تربیت شدگان دین صحیح هم به قدرت و علم خود و قوانین ظاهری طبیعت که از الله است متکی هستند و هم به خالق و مربی خود برای موفقیت بیشتر توکل دارند و برای جلب رضای الله از ظلم به دیگران دوری میکنند و بلکه بر آنند که به جامعه و مخصوصا ناتوانان خدمت های بیشتری کنند) (52)أَوَلَم يَعلَموا أَنَّ اللَّهَ يَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن يَشاءُ وَيَقدِرُ ۚ إِنَّ في ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَومٍ يُؤمِنونَ39:52
به بندگانی از من که قبلا زیاده روی هائی بر علیه رستگاری خود کردند بگو از رحمت الله نا امید نشوید و بدانید که الله تمام آن گناهان را میبخشد و او آمرزنده ایست مهربان (53)قُل يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسرَفوا عَلىٰ أَنفُسِهِم لا تَقنَطوا مِن رَحمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغفِرُ الذُّنوبَ جَميعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الغَفورُ الرَّحيمُ39:53
بشرطی که بسوی پروردگار خود باز گردید و تسلیم پیغامهای او شوید پیش از آنکه آن عذاب پیشگوئی شده به شما آید که اگر چنین فرصتی را از دست بدهید دیگر به شما کمکی نخواهد شد (با بودن چنین قانون توبه ای که در دین الله است وای بر آنانکه میگویند ما چون گناهکاریم نمیتوانیم مستقیما از الله آمرزش بخواهیم لذا دیگران را واسطه خود قرار میدهند با اینکه میدانند الله از رگ گردن نزدیکتر است و بر طبق پیغامهای الله مقربين الله که مرده اند روحشان از کره زمین دور و در بهشتند و حتی صدای مردم زمین را نمیشنوند که واسطه شوند و بعلاوه جرات ندارند که نزد خالق عالم که مردم را بهتر میشناسد از کسی طلب بخشایش کنند) (54)وَأَنيبوا إِلىٰ رَبِّكُم وَأَسلِموا لَهُ مِن قَبلِ أَن يَأتِيَكُمُ العَذابُ ثُمَّ لا تُنصَرونَ39:54
از بهترین تذکراتی که از سوی پروردگارتان بسوی شما نازل شده پیروی نمائید پیش از آنکه ناگهان آن عذاب پیشگوئی شده به شما آید در حالیکه هیچ آنرا حس نمیکردید (55)وَاتَّبِعوا أَحسَنَ ما أُنزِلَ إِلَيكُم مِن رَبِّكُم مِن قَبلِ أَن يَأتِيَكُمُ العَذابُ بَغتَةً وَأَنتُم لا تَشعُرونَ39:55
و پیش از آنکه روح بد کار شما بگوید افسوس بر من که با اینکه بسیار نزدیک الله بودم چه کوتاهی هائی کردم واقعا چرا با آن مسخره کنندگان، دین الله را مسخره میکردم (56)أَن تَقولَ نَفسٌ يا حَسرَتىٰ عَلىٰ ما فَرَّطتُ في جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السّاخِرينَ39:56
یا بگوید اگر الله بوسیله پیغامش مرا هدایت کرده بود من نیز جزء این پرهیزکاران بهشتی بودم (57)أَو تَقولَ لَو أَنَّ اللَّهَ هَداني لَكُنتُ مِنَ المُتَّقينَ39:57
یا هنگامیکه آن عذاب را میبیند بگوید کاش باز گشت دوباره ای برای من به زندگی دنیا بود و من از نیکوکاران میشدم (58)أَو تَقولَ حينَ تَرَى العَذابَ لَو أَنَّ لي كَرَّةً فَأَكونَ مِنَ المُحسِنينَ39:58
در آن زمان به او خواهم گفت (خالق عالم میگوید) تو کسی بودی که مطالب مستدل و روشن من برای تو آمد و تو آنرا انکار کردی و خود را بزرگتر از آن میدانستی که آنها را بپذیری و از کفران کنند گان شدی (انکار کنندگان دين الله به محض اینکه بمیرند در عالم برزخ دچار چنین عذاب و چنین گفت و شنودی روحی میشوند و این غیر از عذاب شديد آخرت است) (59)بَلىٰ قَد جاءَتكَ آياتي فَكَذَّبتَ بِها وَاستَكبَرتَ وَكُنتَ مِنَ الكافِرينَ39:59
و در روز قیامت تو ای پیغمبر کسانی را که بر الله دروغ بستند خواهی دید صورتهاشان بطرز مخصوصی سیاه شده، آیا در دوزخ برای چنین تکبر کنندگانی جائی نیست؟ (این دروغ گویان بر الله کسانی هستند که بنام روایات مطالب موهومی به نفع خود و گناهکاریهاشان میگویند و به طلب بخشایش کردن و واسطه شدن مقربين الله دل خوشند و یا میگویند خالق عالم اگر ما را دوست نمیداشت به ما ثروت و نفوذ و قدرت نمیداد) (60)وَيَومَ القِيامَةِ تَرَى الَّذينَ كَذَبوا عَلَى اللَّهِ وُجوهُهُم مُسوَدَّةٌ ۚ أَلَيسَ في جَهَنَّمَ مَثوًى لِلمُتَكَبِّرينَ39:60
و الله کسانی را که پرهیز کاری کردند بواسطة آنچه بدان پناه بردند نجات میدهد (پرهیزکاران به الله و پیغامهای الله و اعمال خوبشان پناه بردند و آن عذابها به ایشان نمیرسد و اندوهگین نخواهند شد (61)وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذينَ اتَّقَوا بِمَفازَتِهِم لا يَمَسُّهُمُ السّوءُ وَلا هُم يَحزَنونَ39:61
خالق هر چیز الله است و اوست نگهبان بر هر چیز (62)اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيءٍ ۖ وَهُوَ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ وَكيلٌ39:62
کلیدهای گنج های آسمانها و زمین در اختیار اوست و کسانیکه به راهنمائیهای روشن الله كفران کردند ضرربینندگان حقیقی میباشند (۶3)لَهُ مَقاليدُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ۗ وَالَّذينَ كَفَروا بِآياتِ اللَّهِ أُولٰئِكَ هُمُ الخاسِرونَ39:63
بگو آیا شما به من دستور میدهید بندگی غير الله را کنم ای نادانان؟ ( حقیقتا چقدر نادان میباشند کسانیکه از هدایت شدگان به قرآن که میگویند واسطه بازی را موقوف کنید و از موهومات بپرهیزید و فقط از متن دستورات الله پیروی کنید توقع دارند که بسوی عقیده موهوم و جاهلانه ایشان برگردند ) (64)قُل أَفَغَيرَ اللَّهِ تَأمُرونّي أَعبُدُ أَيُّهَا الجاهِلونَ39:64
و حال آنکه هم به تو و هم پیغمبران پیش از تو وحی شده اگر کسی را در صاحب اختیاری شریک الله قرار دهی هر کار خوبی هم که کرده باشی پوچ میشود و از ضرر بینندگان حقیقی خواهی بود (65)وَلَقَد أوحِيَ إِلَيكَ وَإِلَى الَّذينَ مِن قَبلِكَ لَئِن أَشرَكتَ لَيَحبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكونَنَّ مِنَ الخاسِرينَ39:65
بلکه فقط اطاعت بنده وار از الله کن و از سپاسگزاران الله باش (66)بَلِ اللَّهَ فَاعبُد وَكُن مِنَ الشّاكِرينَ39:66
و مردم آنطور که شایسته است ارزش الله را در نظر نگرفتند با اینکه زمین ایشان تماما در روز قیامت در مشت او قرار خواهد گرفت (یعنی اگر کره زمین پس از آفرینش تا به امروز به زندگی و گردش خود بر طبق قوانین طبیعی نهاده شده از جانب الله ادامه میدهد و انسانها بر روی آن اختیاراتی دارند، در هزاره آخر عمر زمین که زمان قیام ملتهای اسیر بر علیه زور گویان خوداند و هم زمانی است که دین حق و دین حقیقی پیغمبران قيام خواهد نمود این قوانین به اراده الله کم کم سست میگردد و زمین گرفتار سرپنجه قدرتی از الله که میخواهد زمین را به زودی متلاشی کند میشود و بر طبق نشانه هائی که در قرآن داده شده ما در حدود پنجاه سال از این هزار سال را گذرانده ایم و این هزار سال هزاره ایست که در قرآن و تورات و انجیل و کتب سایر پیغمبران از آن بسیار یاد شده و به قیامت اول معروف است و یکی از علامات آن اشغال اورشلیم بوسیله یهودیان است که انجام شده و بعلاوه این هزاره بنام دوران پیشرفت علوم در کتابهای آسمانی مشهور شده است) و علاوه بر زمین طومار آسمانهای هفت گانه نیز بوسیله دست راست الله پیچیده میگردد (دست راست الله قوانین طبیعی ای میباشد که الله در خلقت نهاده و دست چپ الله قدرتهای نسبتا غیر طبیعی و استثنائی و کنترل کننده الله است و این دو نوع دست از آیه 64 از سوره مائده فهمیده میشود و این اشاره به این است که قبل از متلاشی شدن زمین بشر خواهد دید که شش آسمان و زمین ماه دار منظومه شمسی و آسمان ما که آسمان هفتم است یکی پس از دیگری خراب خواهد شد تا نوبت به زمین ما برسد و این در آیه 5 از سوره شوری نیز میباشد) چنین خالقی که زندگی همه چیز بدست اوست از موهوماتی که سوء استفاده چیان مذهبی به او نسبت میدهند پاک است و بسی برتر از آن است که کسی را شریک در صاحب اختیاری او قرار دهند (67)وَما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدرِهِ وَالأَرضُ جَميعًا قَبضَتُهُ يَومَ القِيامَةِ وَالسَّماواتُ مَطوِيّاتٌ بِيَمينِهِ ۚ سُبحانَهُ وَتَعالىٰ عَمّا يُشرِكونَ39:67
و در آن بلند گوی جهانی دمیده خواهد شد و از صدای مهیب آن هر کس در آسمانهای هفتگانه و در زمین باشد بیهوش میگردد مگر عده ای که الله بیهوشی آنها را نخواسته باشد (این صدای مهیب صدائی است که در تمام منظومه شمسی شنیده خواهد شد و بوسیله آن ابتدا نفوس سيارات ماه دار دیگر منظومه شمسی با نظم معینی بیهوش میشوند و آخر به نفوس زمین میرسد و این نفوس هم نفوس زنده را شامل میشود که میمیرند و هم ارواح تمام مردگان گذشته هر یک از این سیارات را که در عالم برزخ ذخیره شده بودند و یک زندگی محدودی داشتند و این بیهوشی برای آن است که پس از متلاشی شدن زمین تمام ارواح را بسوی زمین آخرت ببرد و عده ای از این ارواح که نیکوکاران درجه یک هستند جزء این بیهوش شدگان نخواهند بود بلکه به بهشت برده میشوند تا زمان زندگی دوباره ایشان در آخرت فرا رسد) پس از مدتی که از این حادثه گذشت در بلند گوی مهیب جهانی دیگری دمیده خواهد شد و از آن صدای مهیب تمام مردگان در زمین آخرت برمی خیزند و با چشمان خود می بینند (این برخاستن و دیدن اشاره به قیامت دوم است که در زمین آخرت مانند زمین دنیا زنده میشوند و فاصله میان این دو قیامت و این دو صدای مهیب بر طبق آیات اول سوره معارج هزار سال قیامت اول منهای پنجاه هزار سال است یعنی 49 هزار سال که چون مردگان همه بیهوش اند برای آنان بیش از یک لحظه محسوب نمیگردد ) (68)وَنُفِخَ فِي الصّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّماواتِ وَمَن فِي الأَرضِ إِلّا مَن شاءَ اللَّهُ ۖ ثُمَّ نُفِخَ فيهِ أُخرىٰ فَإِذا هُم قِيامٌ يَنظُرونَ39:68
و زمین آخرت به نور پرورنده اش روشن خواهد شد (یعنی نور تجلی او برای داوری آن زمین را نورانی میکند همانطور که خورشید ما منظومه شمسی و زمین ما را روشن میسازد) و در آنزمان آن کتابی که پرونده هر کس جزئی از آن است در پیش مردم گذاشته میشود و تمام پیغمبران و انواع گواهانی را که گواه اعمال مردم نیکو کار و بد کار بوده اند می آورند و میان تمامی مردم روی قوانین سزاواری که بوسیله کتاب های آسمانی به بشر گوشزد شده بوده قضاوت و داوری خواهد شد و به کسی ستم نمیشود (69)وَأَشرَقَتِ الأَرضُ بِنورِ رَبِّها وَوُضِعَ الكِتابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيّينَ وَالشُّهَداءِ وَقُضِيَ بَينَهُم بِالحَقِّ وَهُم لا يُظلَمونَ39:69
و هر کس نتیجه کاملی از اعمال خود را خواهد گرفت و الله به هر چه مردم در دنیا میکنند داناتر از هر کس میباشد (70)وَوُفِّيَت كُلُّ نَفسٍ ما عَمِلَت وَهُوَ أَعلَمُ بِما يَفعَلونَ39:70
و کفران کنندگان پیغامهای الله را گروه گروه به نسبت مذاهب مختلف و درجات گناهی که دارند بسوی جهنم میرانند تا وقتی که به دوزخ برسند در آن زمان درهای دوزخ باز میگردد و نگهبانان دوزخ به ایشان خواهند گفت آیا پیغمبرانی از میان خودتان برای شما نیامدند و راهنمائی های مستدل و روشن پروردگارتان را بر شما نخواندند و شما را از ملاقات چنین روزتان اعلام خطر نکردند؟ جواب خواهند داد آری ولی چون ما کفران کردیم سزاوار ما عذابی بود که پیغام الله بوسیله پیغمبران به ما گفته بود (71)وَسيقَ الَّذينَ كَفَروا إِلىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًا ۖ حَتّىٰ إِذا جاءوها فُتِحَت أَبوابُها وَقالَ لَهُم خَزَنَتُها أَلَم يَأتِكُم رُسُلٌ مِنكُم يَتلونَ عَلَيكُم آياتِ رَبِّكُم وَيُنذِرونَكُم لِقاءَ يَومِكُم هٰذا ۚ قالوا بَلىٰ وَلٰكِن حَقَّت كَلِمَةُ العَذابِ عَلَى الكافِرينَ39:71
پس از این گفتگو نگهبانان به ایشان میگویند از این درها داخل دوزخ شوید و همیشه در آن باشید که جایگاه کسانیکه نسبت به الله تكبر نشان میدهند چنین جای بسیار بدی است. (72)قيلَ ادخُلوا أَبوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها ۖ فَبِئسَ مَثوَى المُتَكَبِّرينَ39:72
همچنین کسانی را که از پروردگار خود ترسیدند دسته دسته بسوی بهشت راهنمائی میکنند تا وقتی همه به بهشت برسند درهای بهشت باز کرده شود و نگهبانان آن خواهند گفت: سلام و رستگاری بر شما باد، خوش و خوشحال باشید پس برای همیشه داخل بهشت شوید (از عبارت بالا معلوم میشود که زمین آخرت بسیار وسیع است بطوریکه قسمتی خارج بهشت و دوزخ است و قسمتی بهشت میباشد و قسمت دیگر دوزخ و از سوره ها و آیات دیگر قرآن می فهمیم که در دوزخ هم کارهای بسیار سخت و رنج دهنده هست و هم محیط پر دود و پر آتش و هم خوراک و پوشاک و آب سوزان و عذاب دهنده که خواهی نخواهی باید بدون آنکه هلاک شوند تا زمین و آسمان آنجا دوام دارد بسوزند و بسازند و همچنین در بهشت نیز کارهای ریاست مآبانه و زندگی هائی خوش هست بطور جاوید و همیشگی نسبی تا زمانی که زمین و آسمان آخرت برپاست و حکومت زمین آخرت بدست بهشتیان است و آنان بدون آنکه بسوزند میتوانند با دوزخيان نیز تماس حاصل کنند ) (73)وَسيقَ الَّذينَ اتَّقَوا رَبَّهُم إِلَى الجَنَّةِ زُمَرًا ۖ حَتّىٰ إِذا جاءوها وَفُتِحَت أَبوابُها وَقالَ لَهُم خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيكُم طِبتُم فَادخُلوها خالِدينَ39:73
و بهشتیان خواهند گفت آن مدح و ثناها برای آن یگانه صاحب اختیاریست که وعده خودش را که بوسیله پیغمبرانش گفته بود برای ما راست آورد و زمین آخرت را میراث ما قرار داد بطوریکه هر کجای بهشت را بخواهیم محل سکونت خود قرار میدهیم و مزد عمل کنندگان به پیغام الله چه خوب میباشد (74)وَقالُوا الحَمدُ لِلَّهِ الَّذي صَدَقَنا وَعدَهُ وَأَورَثَنَا الأَرضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الجَنَّةِ حَيثُ نَشاءُ ۖ فَنِعمَ أَجرُ العامِلينَ39:74
در آنزمان تو آن ملک ها را می بینی که از اطراف عرش الله حلقه زده اند (شرح این ملکها در آیه 17 از سوره الحاقه میباشد) آنان به مدح و ثنای پروردگارشان مشغولند (یعنی زبان حالشان نشان دهنده بزرگی های الله است) و میان تمام مردم آن زمین آخرت به رسمی که سزاوار است حکومت میشود و زبان حال همه این است که آن مدح و ثناهای مخصوص (ذکر شده در قرآن) سزاوار آن یگانه صاحب اختیار است که پروردگار جهانیان میباشد (75)وَتَرَى المَلائِكَةَ حافّينَ مِن حَولِ العَرشِ يُسَبِّحونَ بِحَمدِ رَبِّهِم ۖ وَقُضِيَ بَينَهُم بِالحَقِّ وَقيلَ الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمينَ39:75
Nach oben scrollen