الف لام راء (این یکی از 29 آیه متشابه قرآن است، که چون بر اساس قانون زبانِ عرب، این سه حرف ترکیب نشده اند، معنای محکمی ندارد و مانند آیات دیگر این سوره نیست، که محکم باشند، بلکه روی خیال میشود، دهها معانی مشتبه و مشابه ی خوب و یا بد از آن فهمید و بر طبق آیات اول سوره آل عمران، تاویل این آیات را کسی جز الله نمی داند، حتی پیغمبر اسلام نمی دانسته و برای این در قرآن نهاده شده تا آزمایشی باشد، برای شناخت خیال بافان مذهبی کج دل و گمراه کننده. برای شرح بیشتر به اول سوره مریم و یاسین مراجعه شود) آیات قرآن مطالب مستدلی هستند، از آن کتاب لازم الاجرای پرحکمت (یعنی از قرآن) (1) | الر ۚ تِلكَ آياتُ الكِتابِ الحَكيمِ | 10:1 |
آیا این مردمِ منکرِ پیغمبری محمد تعجب میکنند که ما بسوی مردی از ایشان، از طریق وحی پیغام رسانده ایم؟ و به او گفته ایم به مردم خطرهای آخرت را اعلام کن و به ایمان آورندگان مژده بده که با قدم های صحیحی به پیشگاه پروردگارشان خواهند رسید، تعجب در سخن این کفران کنندگانست که گفته اند: این مرد دروغ پردازِ آشکاریست (2) | أَكانَ لِلنّاسِ عَجَبًا أَن أَوحَينا إِلىٰ رَجُلٍ مِنهُم أَن أَنذِرِ النّاسَ وَبَشِّرِ الَّذينَ آمَنوا أَنَّ لَهُم قَدَمَ صِدقٍ عِندَ رَبِّهِم ۗ قالَ الكافِرونَ إِنَّ هٰذا لَساحِرٌ مُبينٌ | 10:2 |
پرورنده و مصلح شماها به يقين الله است که آن آسمانها و زمین را در شش زمان آفرید (در سوره فصلت شرح این شش زمان یا شش روز داده شده، باینطور که دو دوره برای پیدایش کره زمین ما و اتمسفر زمین ما و یا هر زمین دیگری از منظومه شمسی، که مثل زمین، آسمان با اتمسفر دارد و چهار دوره دیگر، برای پیدایش کوه و آب و نباتات و حیوانات تا پیدایش انسان) از پس این بنیانگذاری، خالق عالم بر مرکز این قدرت نمائی خود که عرش متعلق به آنهاست، قرار گرفت و از آنجاست که امورِ این مخلوقات را اداره میکند (روی قوانین طبیعی ای که نهاده) چنین پر قدرت وسیعی برای کارهای مردم و یا بخشش گناههای ایشان، شفیعی قرار نداده (پارتی ای قرار نداده) مگر شفیع و واسطه هائی که بعد از اجازه او واسطه هستند (خورشید واسطه نور شده، و آب و آذوقه و کار واسطه زندگی و پیغمبران واسطه رساندن پیغام و امامان و استادان واسطه تعلیم به دانش جویان) آن یگانه صاحب اختیار شما (یگانه خدای شما) چنین کسی است که مصلح دینی شماست، پس اطاعتِ بنده وار فقط از دستورات او بکنید، پس چرا توجه ندارید؟ (3) | إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ في سِتَّةِ أَيّامٍ ثُمَّ استَوىٰ عَلَى العَرشِ ۖ يُدَبِّرُ الأَمرَ ۖ ما مِن شَفيعٍ إِلّا مِن بَعدِ إِذنِهِ ۚ ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُم فَاعبُدوهُ ۚ أَفَلا تَذَكَّرونَ | 10:3 |
باز گشتِ تمامی شما بسوی اوست (بسوی زمین آخرت) این وعده ایست، از الله که بس سزاوار است، زیرا اوست که هر خلقت را از مرکز قدرت خودش شروع کرده و آنرا دوباره بسوی آن مرکز بر میگرداند (زمین جدا شده از خورشید، متلاشی میشود و جزء خورشید میگردد که از آن جدا شده و همینطور خورشید جزء آن مرکز دیگری میگردد که از آن جدا شده و بهمین طور پس از بازگشت ارواح بشر به آن مکانی که از آن روح اولیه آدم آمده زندگی دوباره بشرها در زمین آخرت پدید خواهد آمد) تا در آنجا از روی عدالت به کسانی که به این پیغامها ایمان آوردند و کارهای خوب چنین مکتبی را انجام دادند، پاداش دهد و برای کفران کنندگان به پاداشِ کفرانی که نسبت به این راه رستگاری کرده اند، نوشابه ای از یک آب سوزان و عذابی دردناک باشد (4) | إِلَيهِ مَرجِعُكُم جَميعًا ۖ وَعدَ اللَّهِ حَقًّا ۚ إِنَّهُ يَبدَأُ الخَلقَ ثُمَّ يُعيدُهُ لِيَجزِيَ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ بِالقِسطِ ۚ وَالَّذينَ كَفَروا لَهُم شَرابٌ مِن حَميمٍ وَعَذابٌ أَليمٌ بِما كانوا يَكفُرونَ | 10:4 |
او کسی است که خورشید را چراغی نور پاش و ماه را به روشنی ای در آورد و برای اینکه شما انسانها، عددِ سالها و پایه های حساب گری خود را بدانید، ماه را در منزلهائی مقرر کرد (یعنی برای ماه نسبت به دید بشرها مقرر کرد، که بصورت بدر و هلالهای کوچک و بزرگ و منظمی در آید و تقویمی آسان و ثابت و طبیعی که تقویم تمام پیغمبران بوده است در اختیار بشر قرار داد) اینها را الله جز روی آن هدف سزاواری که داشت نیافرید (آن هدف تکامل و تربیت انسانهای دنیا برای زندگی آخرت و حساب اعمال ایشان بود، برای کارهای مناسب آخرت) این مطالب مستدل را الله برای قومی که بخواهد بداند شرح میدهد (5) | هُوَ الَّذي جَعَلَ الشَّمسَ ضِياءً وَالقَمَرَ نورًا وَقَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعلَموا عَدَدَ السِّنينَ وَالحِسابَ ۚ ما خَلَقَ اللَّهُ ذٰلِكَ إِلّا بِالحَقِّ ۚ يُفَصِّلُ الآياتِ لِقَومٍ يَعلَمونَ | 10:5 |
در اختلاف شب و روز و در تمام چیزهای مختلفی که الله در آسمانها و زمین آفریده نشانه های مستدلی است برای قومی که بخواهند تمیزِ خوب و بد دهند و از بد گریزان گردند (فقط این افراد پرهیز کار و متقی اسلامی هستند ) (6) | إِنَّ فِي اختِلافِ اللَّيلِ وَالنَّهارِ وَما خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَالأَرضِ لَآياتٍ لِقَومٍ يَتَّقونَ | 10:6 |
به يقين آنان که امید ملاقات ما را در آخرت ندارند و به زندگی دنیا راضی شدند و بدان دل بستند (این افراد خود خواهان فریبکار اجتماعی میباشند) و کسانیکه از مطالب مستدل ما خود را به غفلت زدند (7) | إِنَّ الَّذينَ لا يَرجونَ لِقاءَنا وَرَضوا بِالحَياةِ الدُّنيا وَاطمَأَنّوا بِها وَالَّذينَ هُم عَن آياتِنا غافِلونَ | 10:7 |
بواسطه نتیجه گیری هائی که از این راه خود گرفتند، جایگاهشان آن آتش معروف خواهد بود (8) | أُولٰئِكَ مَأواهُمُ النّارُ بِما كانوا يَكسِبونَ | 10:8 |
و کسانی که این پیغامها را پذیرفتند (با تحقیق ایمان آوردند) و آن خوب های مقرره را کردند، پروردگارشان بوسیله ایمانشان، ایشان را به باغهائی پر نعمت راهنمائی میکند که در کف آنها جویبارها روان است (9) | إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ يَهديهِم رَبُّهُم بِإيمانِهِم ۖ تَجري مِن تَحتِهِمُ الأَنهارُ في جَنّاتِ النَّعيمِ | 10:9 |
در آنجا در خواندنشان گویند: ای خدای من، تو از آنچه دیگران درباره تو میگفتند، پاک میباشی و به یکدیگر شادباش میگویند و پس از دیدن نعمتهای الله، به الله میگویند، آن مدح و ثنای مخصوص، مخصوصِ الله است، که پرورنده همه چیز جهانیان میباشد (10) | دَعواهُم فيها سُبحانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُم فيها سَلامٌ ۚ وَآخِرُ دَعواهُم أَنِ الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمينَ | 10:10 |
و اگر الله آنطور که خوبی ها را زود زود، به بشر میرساند، بخواهد بدی را زود زود برساند، عمر تمامی ایشان زود بسر خواهد آمد و لذا ما آنان را که امیدی به ملاقات ما ندارند، در سرکشی های خودشان، بطور سرگردان، رها مینمائیم (11) | وَلَو يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنّاسِ الشَّرَّ استِعجالَهُم بِالخَيرِ لَقُضِيَ إِلَيهِم أَجَلُهُم ۖ فَنَذَرُ الَّذينَ لا يَرجونَ لِقاءَنا في طُغيانِهِم يَعمَهونَ | 10:11 |
و چون به انسان خود خواه ضرری برسد، چه به پهلو و چه نشسته و چه ایستاده، ما را میخواند (دین و خدا را برای منافع شخصی میخواهد) پس وقتی ما آن ضرر را از او برداشتیم، از ما در میگذرد، گوئی ما را برای رفع ضرر خویش نخوانده بوده، و برای اینگونه زیاده روی کنندگان، اعمالشان چنین آرایش یافته (12) | وَإِذا مَسَّ الإِنسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنبِهِ أَو قاعِدًا أَو قائِمًا فَلَمّا كَشَفنا عَنهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَم يَدعُنا إِلىٰ ضُرٍّ مَسَّهُ ۚ كَذٰلِكَ زُيِّنَ لِلمُسرِفينَ ما كانوا يَعمَلونَ | 10:12 |
و ای بشر ما بودیم که وقتی گذشتگانِ دور شما ستم کردند، پس از مدتی، دسته دسته هلاکشان کردیم و پیغام آوران ایشان با آن دلایل روشن برای ایشان آمدند، لیکن آنان نخواستند ایمان آورند، زیرا گناهکار بودند و اینگونه گناهکاران را اینطور مجازات میکنیم (13) | وَلَقَد أَهلَكنَا القُرونَ مِن قَبلِكُم لَمّا ظَلَموا ۙ وَجاءَتهُم رُسُلُهُم بِالبَيِّناتِ وَما كانوا لِيُؤمِنوا ۚ كَذٰلِكَ نَجزِي القَومَ المُجرِمينَ | 10:13 |
سپس شما را بعد از ایشان، در زمین وارث هائی کردیم، تا ببینیم شما چه میکنید (تا پرونده های شماها برای آخرت معلوم گردد) (14) | ثُمَّ جَعَلناكُم خَلائِفَ فِي الأَرضِ مِن بَعدِهِم لِنَنظُرَ كَيفَ تَعمَلونَ | 10:14 |
و هنگامیکه بر ایشان نشانه های مستدل و روشن ما خوانده میشود، آنانکه امید ملاقات ما را ندارند میگویند، خواندنی ای غیر از قرآنِ فعلی بیاور یا مطالب این قرآن را تغيير ده (تمام پیغمبران بارها گفته اند که انسانهای مطيعِ دستوراتِ الله، در زمانی که دوباره در زمین آخرت، که مکان آدم و حوای اول بود، زنده میشوند به ملاقات پروردگارشان میرسند و پروردگار عالم یعنی تجلی مخصوصی از او را «نه تمام او را » با چشمی که دارند و غیر از چشم کوتاه بین دنیائی است، در فاصله زیادی، مانند دیدن ابر، مشاهده میکنند و از این دیدن بسیار شاد میگردند و از او مژده رفتن به بهشت را میشنوند، ولی انسانهای کفران کننده چشمشان کور است، با اینکه میدانند، دیگران الله را می بینند) بگو سزاوار من نیست که آنرا از پیش خودم تغيير دهم، بلکه من فقط تابع آن میباشم که به من وحی میشود و اگر من نافرمانی کنم، از عذاب روزی بس بزرگ میترسم (15) | وَإِذا تُتلىٰ عَلَيهِم آياتُنا بَيِّناتٍ ۙ قالَ الَّذينَ لا يَرجونَ لِقاءَنَا ائتِ بِقُرآنٍ غَيرِ هٰذا أَو بَدِّلهُ ۚ قُل ما يَكونُ لي أَن أُبَدِّلَهُ مِن تِلقاءِ نَفسي ۖ إِن أَتَّبِعُ إِلّا ما يوحىٰ إِلَيَّ ۖ إِنّي أَخافُ إِن عَصَيتُ رَبّي عَذابَ يَومٍ عَظيمٍ | 10:15 |
بگو اگر الله نخواسته بود، من مطالب این قرآن را بر شما نمیخواندم و او شما را بدان مطلع نمی کرد، همانطور که عمر درازی از خود را پیش از وحی قرآن، در میان شما بودم (چهل سال پیغمبر اسلام قبل از نزول قرآن در میان مردم مکه بود، بدون آنکه سخنی از اینگونه مطالب گفته باشد، یا خودش و یا کسی دیگر بداند که او پیغمبر الله خواهد شد و این بزرگترین دلیل است بر پیغمبری پیغمبر اسلام، زیرا اگر قرآن ساخته فکر پیغمبر اسلام بود، باید از زمانی که به فهم رسیده، آثار مقدماتی آنرا نشان میداد، نه آنکه در سن چهل سالگی که سن شروع رکورد فکری است، نه تحرک فکری، که ناگهان از زندگی مرفه خود دست بکشد و به این پیغام رسانیها بپردازد و وای بر مسلمانانی که در اثر دخالت دشمنان اسلام در روایات اسلامی به طرزی موهوم معتقد شده اند، که پیغمبر اسلام از روز تولدش آثاری پی در پی نشان میداد که دلیل پیغمبری او بود) پس شما چرا عقل خود را بکار نمی اندازید؟ (16) | قُل لَو شاءَ اللَّهُ ما تَلَوتُهُ عَلَيكُم وَلا أَدراكُم بِهِ ۖ فَقَد لَبِثتُ فيكُم عُمُرًا مِن قَبلِهِ ۚ أَفَلا تَعقِلونَ | 10:16 |
و ستمکار تر از کسی که بر الله دروغی را ببندد، یا مطالب مستدل او را دروغ بداند، چه کسی خواهد بود، به يقين، اینگونه گناهکاران رستگار نخواهند شد (در دنیا نیز تمام پیغمبران دروغی نزد دانشمندان و مردم دنیا بدنام شده اند، نه پیغمبر اسلام و حتی برای اینکه موهوماتی در دین موسی و عیسی و دیگران داخل کرده اند، فقط از طریق قرآن پیغمبران راستِ دیگر ممکن است نزد دانشمندانِ خوش نام جلوه گر شوند و این خوشنامی غیر از رستگاری پیغمبران راست، در آخر کارشان در دنیا و از پس مرگشان در آخرت است) (17) | فَمَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَرىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَو كَذَّبَ بِآياتِهِ ۚ إِنَّهُ لا يُفلِحُ المُجرِمونَ | 10:17 |
و دنیا خواهانِ فوق، غير از الله خود را بنده چیزهائی نشان میدهند که نه ضرری بایشان میرسانند و نه فایده ای و میگویند، اینها نزد الله واسطه و پارتی ما می شوند، بگو آیا شما به الله چیزی را خبر میدهید، که چنین چیزی را خودش، نه در آسمانها می شناسد و نه در زمین؟! (تعجب است با اینکه در هیچیک از کتابهای آسمانی و وحی پیغمبران نیست، که الله کسی را پارتی گناه قرار داده باشد، با اینحال اکثر مذهب داران دنیا به مانند بت پرستان مکه، که خود را طرفدار مذهب ابراهیم و اسماعیل میدانستند، مرده گان خود را پارتی و واسطه برای خود، نزد الله تصور میکنند) الله از واسطه و پارتی بازی پاک است و برتر از آن است که چنین شریکانی برای او قرار دهند (18) | وَيَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُم وَلا يَنفَعُهُم وَيَقولونَ هٰؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِندَ اللَّهِ ۚ قُل أَتُنَبِّئونَ اللَّهَ بِما لا يَعلَمُ فِي السَّماواتِ وَلا فِي الأَرضِ ۚ سُبحانَهُ وَتَعالىٰ عَمّا يُشرِكونَ | 10:18 |
مردم جز یک دسته واحد، از حيث عقیده نبودند، پس با یکدیگر اختلاف کردند (در آیات دیگر قرآن تشریح شده که انسانها وقتی در ابتدا کم بودند، اختلافی با هم نداشتند، همانطور که هر پیغمبری بیاید، طرفداران اولیه او با هم متحد هستند و کم کم اختلاف منافع و حس برتری جویی در عده ای سوء استفاده چی، باعث شد که عقیده ساده و منطقی و سالم مردم دچار اختلاف گردد، تا هر یک از سوء استفاده چیان به بهانه ای بتوانند، بر دسته ای مسلط شوند و تکرار پیغمبران برای تکرار اتمام حجت الله به مردم است که فریب مفت خوران را نخورند که هم در دنیا بدبخت میشوند و هم در آخرت، همراه با فریبنده گانِ خود دچار عذاب دوزخ میشوند) و اگر در ابتدای خلقتِ انسان، سخنی از پروردگارت صادر نشده بود، فورا از طرف الله، در آنچه اختلاف میکردند، میان ایشان حکم میشد (یعنی اگر خالق عالم مقرر نکرده بود که دنیا آزمایشی برای بشرهای مختلف باشد و فرصت و مهلتی در دنیا به مردم نداده بود تا برای آخرت تربیت شوند، فورا هر کس که بد می کرد، از جانب الله مجازات میدید و بدون آنکه احتیاجی به آخرت باشد، همه مردم در دنیا مجبور میشدند که سالم زندگی کنند) (19) | وَما كانَ النّاسُ إِلّا أُمَّةً واحِدَةً فَاختَلَفوا ۚ وَلَولا كَلِمَةٌ سَبَقَت مِن رَبِّكَ لَقُضِيَ بَينَهُم فيما فيهِ يَختَلِفونَ | 10:19 |
و تو در جواب آنانکه میگویند، چرا الله به پشتیبانی از پیغمبرش نشانه ای قدرت نما فرو نمی فرستد، بگو این را من نمی دانم و در اختيار الله است و هر زمان صلاح بداند می فرستد و شما منتظر آن باشید و من نیز با شما منتظرم (این انتظار، بدون آنکه صورتِ زور بخود بگیرد، پس از هجرت پیغمبر اسلام از مکه به پایان رسید و از شروع جنگ بدر تا فتح مکه به وقوع پیوست، یعنی معجزه آسا مسلمین بر تمام مردم عربستان مسلط شدند و حتی بعد از آن بسیاری از ممالک خارج عربستان هم تحت نفوذ حکومت اسلام در آمد) (20) | وَيَقولونَ لَولا أُنزِلَ عَلَيهِ آيَةٌ مِن رَبِّهِ ۖ فَقُل إِنَّمَا الغَيبُ لِلَّهِ فَانتَظِروا إِنّي مَعَكُم مِنَ المُنتَظِرينَ | 10:20 |
وقتی به این انسانها که خواهان عذاب هستند، بعد از عذابی که به ایشان رسید، رحمتی را بچشانیم، در مقابل این عذاب و رحمت که نشانه های ماست، حیله ای نشان میدهند (یعنی پس از رفع عذابهای موقت میگویند، هم آن عذاب تصادفی و طبیعی بود و هم این رحمت، با اینکه موقع دیدن عذاب توبه میکردند و سخت تقاضای رفع عذاب می نمودند) بگو حيله ی الله سریعتر است و مامورین غیبی ما مکرهای شما را در پرونده شما می نویسند (سرعت مجازات الله در مقابل فریب کاریهای بشر بسیار زیاد است، لیکن به تناسب کم بودن زمان زندگی دنیا در مقابل زندگی بسیار طولانی از پس مرگ و آخرت) (21) | وَإِذا أَذَقنَا النّاسَ رَحمَةً مِن بَعدِ ضَرّاءَ مَسَّتهُم إِذا لَهُم مَكرٌ في آياتِنا ۚ قُلِ اللَّهُ أَسرَعُ مَكرًا ۚ إِنَّ رُسُلَنا يَكتُبونَ ما تَمكُرونَ | 10:21 |
او کسی است که شما را بوسیله قوانینش در دریا و خشکی گردش میدهد، حتی زمانی که در کشتیها قرار میگیرید، وقتی سوارانِ کشتی ها، بوسیله بادی مفید، کشتی خود را در حرکت می بینند، خوشحال میشوند، بدون آنکه الله را به یاد آورند، ناگهان بادی شدید به آن رسد و از هر طرف موج بزرگی بسوی ایشان آید، بطوری که گمان کنند، در آن گرفتار شده اند، در آن زمان فقط الله را میخوانند و دین خود را برای او پاک میکنند (بت پرستان مکه در خطر های سخت دریا ، کاری به پارتی ها و واسطه های دینی خود نداشتند و فقط الله را میخواندند، یعنی از بسیاری از دینداران امروزه که در خطرهای بزرگ نیز متوسل به غير الله میشوند، یکتا پرست تر بودند) و با تضرع به الله میگویند، اگر از این خطر ما را نجات دهی، همیشه سپاس گزارِ تو خواهیم بود (22) | هُوَ الَّذي يُسَيِّرُكُم فِي البَرِّ وَالبَحرِ ۖ حَتّىٰ إِذا كُنتُم فِي الفُلكِ وَجَرَينَ بِهِم بِريحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحوا بِها جاءَتها ريحٌ عاصِفٌ وَجاءَهُمُ المَوجُ مِن كُلِّ مَكانٍ وَظَنّوا أَنَّهُم أُحيطَ بِهِم ۙ دَعَوُا اللَّهَ مُخلِصينَ لَهُ الدّينَ لَئِن أَنجَيتَنا مِن هٰذِهِ لَنَكونَنَّ مِنَ الشّاكِرينَ | 10:22 |
پس وقتی خالقِ ایشان، آنان را نجات داد، در زمین، به ناحق ستمکاری میکنند (بزرگترین ستم که سرچشمه ستمهاست این است، که انسان عقیده به واسطه بازی و پارتی بازی چه در امور دینی و چه دنیائی داشته باشد و لذا می بینیم، بدترین حکومتها، آنهائی میباشند که در آنها پارتی بازی دخالت دارد) ای مردم ستمکاریهای شما حتما به ضرر شما خواهد بود، اگر چه باعث برخورداری شما در زندگی دنیا باشد و چیزی نمی گذرد که بسوی ما باز میگردید (یعنی بسوی مرکز قدرتی از الله که گرداننده منظومه شمسی است و نزدیک آن زمین آخرت میباشد برمیگردید) پس در آنجا که زمین آخرت است، آنچه را میکردید، به شما خبر خواهیم داد (این عبارات و دهها آیات مختلفی که در قرآن است و در آن گاه الله را حاضر و زمانی غایب و هنگامی مفرد و وقتی جمع معرفی میکند، اشاره به فلسفه ی وحدتِ وجودِ متصلِ قرآن است که الله را واحدی معرفی میکند که شامل تمام مخلوقات میگردد، به اینطور که قدرتهای کوچکش در همه جاست و هر چه از محیط خلقت بسوی مرکز خلقت میرود قدرتمند تر میشود و اگر فلسفه ای غیر از این می بود صحیح نبود که خالق عالم که در همه جا است بگوید، بشر بسوى الله باز میگردد) (23) | فَلَمّا أَنجاهُم إِذا هُم يَبغونَ فِي الأَرضِ بِغَيرِ الحَقِّ ۗ يا أَيُّهَا النّاسُ إِنَّما بَغيُكُم عَلىٰ أَنفُسِكُم ۖ مَتاعَ الحَياةِ الدُّنيا ۖ ثُمَّ إِلَينا مَرجِعُكُم فَنُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم تَعمَلونَ | 10:23 |
به يقين، شباهت زندگی دنیا، چون بهار کوتاهی است برای گیاهانِ صاحبانِ زمینی زراعتی که چگونه روی قوانین ما، آبی از آسمان فرو میریزد و گیاهان آن زمین، آب را با خود همراه میگیرند و از این نباتات، مردم و چارپایان میخورند و چنان میشود که تمام زمین، بوسيله گلها و سبزه ها به طرز بس زیبائی پوشیده میگردد و این قانون ما، صاحبان آنرا فریب میدهد که تصور میکنند، قدرت بر همه چیز آن دارند و از منافع آن همه کاری میتوانند بکنند، ناگهان فرمان ما در شب یا روزی بر آن میآید (یعنی بادی سوزان یا تگرگی بر آن زمین میوزد) پس بوسیله ما، آن زمینِ بس خرم، چون زمینی درو شده میشود، گوئی دیروز نیز چیز مفیدی نداشت و این مطالب مستدل را برای قومی که فکر میکنند، این چنین بیان می نمائیم (افسوس که اکثر انسانها به گل و سبزه زود گذر دنیا، دلخوش کرده اند و برای بدست آوردن میوهای صحیح از این زیبائیها کوشش نمی کنند و چیزی نمی گذرد که پس از مرگ روح خود را بسیار پلید و بی فایده، برای زندگی آخرت خواهند یافت زیرا کوشش برای سفر آخرتِ خود، بر طبق پیغام الله نکرده اند) (24) | إِنَّما مَثَلُ الحَياةِ الدُّنيا كَماءٍ أَنزَلناهُ مِنَ السَّماءِ فَاختَلَطَ بِهِ نَباتُ الأَرضِ مِمّا يَأكُلُ النّاسُ وَالأَنعامُ حَتّىٰ إِذا أَخَذَتِ الأَرضُ زُخرُفَها وَازَّيَّنَت وَظَنَّ أَهلُها أَنَّهُم قادِرونَ عَلَيها أَتاها أَمرُنا لَيلًا أَو نَهارًا فَجَعَلناها حَصيدًا كَأَن لَم تَغنَ بِالأَمسِ ۚ كَذٰلِكَ نُفَصِّلُ الآياتِ لِقَومٍ يَتَفَكَّرونَ | 10:24 |
و آن یگانه صاحب اختیار، شما را بسوی آن خانه پر سلامت میخواند و کسی را به راهی مستقیم هدایت میکند که میخواهد (یعنی کسی سزاوار آن راه است که روی قوانین الله لياقت آن را داشته باشد) (25) | وَاللَّهُ يَدعو إِلىٰ دارِ السَّلامِ وَيَهدي مَن يَشاءُ إِلىٰ صِراطٍ مُستَقيمٍ | 10:25 |
برای آنان که نیکوکاری کردند، آن جایگاه نیکوتر خواهد بود و زیاده هائی از خوشی و به صورت های ایشان نه کدورتی میرسد، و نه ذلتی، و ایشان بهشتیانند، که در آن همیشه هستند (26) | لِلَّذينَ أَحسَنُوا الحُسنىٰ وَزِيادَةٌ ۖ وَلا يَرهَقُ وُجوهَهُم قَتَرٌ وَلا ذِلَّةٌ ۚ أُولٰئِكَ أَصحابُ الجَنَّةِ ۖ هُم فيها خالِدونَ | 10:26 |
و کسانی که آن بدیهای ذکر شده، در پیغام الله را کردند، به اندازه ای که بد کردند، بد میبینند و ایشان را ذلتی فرا میگیرد و کسی نخواهد بود که جلوی عذاب الله را بر ایشان بگیرد و چنان صورتِ گرفته ای دارند که گوئی تکه ای از شبِ تاریک، صورت آنان را پوشانده، اینان اهل آن آتشند که در آن همیشه خواهند ماند (بر طبق آیات دیگری که در سوره هود میباشد هم بهشتی و هم جهنمی تا مدتی همیشه میمانند که زمین آخرت و آسمانهای آن دوام داشته باشد) (27) | وَالَّذينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثلِها وَتَرهَقُهُم ذِلَّةٌ ۖ ما لَهُم مِنَ اللَّهِ مِن عاصِمٍ ۖ كَأَنَّما أُغشِيَت وُجوهُهُم قِطَعًا مِنَ اللَّيلِ مُظلِمًا ۚ أُولٰئِكَ أَصحابُ النّارِ ۖ هُم فيها خالِدونَ | 10:27 |
و زمانی که همه را در زمیں آخرت جمع آوری کنیم، بعد از آن، برای آنان که مقدسین را در صاحب اختیاری و شفاعت، شریک الله قرار دادند، خواهیم گفت: جای شما اینجا و جای شریکان خیالی شما آنجاست و می بینید، که میان ایشان را جدائی افکنده ایم و آن مقدسین به ایشان میگویند، شما به دروغ میگفتید که اطاعتِ بنده وار از ما میکنید (زیرا اگر دستورات ما را اطاعت میکردید مطيع دستورات كتاب الله می بودید و ما را واسطه و پارتی خود نمی دانستید و دچار دوزخ نمی شدید) (28) | وَيَومَ نَحشُرُهُم جَميعًا ثُمَّ نَقولُ لِلَّذينَ أَشرَكوا مَكانَكُم أَنتُم وَشُرَكاؤُكُم ۚ فَزَيَّلنا بَينَهُم ۖ وَقالَ شُرَكاؤُهُم ما كُنتُم إِيّانا تَعبُدونَ | 10:28 |
و الله، میان ما و شما گواه است که ما از اظهار بندگی شما، نسبت به خودمان، تا این زمان اطلاعی نداشتیم (این گواهی الله در تمام کتابهای آسمانی بطور مکرر هست که اعلام شده مقدسینِ حقیقی پس از مرگ روحشان به بهشت برده میشود و خبر ندارند که مردم دنیا آنها را واسطه و پارتی و یا کار راه انداز خود میدانستند) (29) | فَكَفىٰ بِاللَّهِ شَهيدًا بَينَنا وَبَينَكُم إِن كُنّا عَن عِبادَتِكُم لَغافِلينَ | 10:29 |
آری، در آنجاست که هر کس دچارِ کارهای گذشته خود و نتایج آن میشود و در آنجاست که بسوی آن مولای حقیقی خود الله باز گردانده میشوند و می بینند آنچه را افترا می زدند، از ایشان گم شده است (30) | هُنالِكَ تَبلو كُلُّ نَفسٍ ما أَسلَفَت ۚ وَرُدّوا إِلَى اللَّهِ مَولاهُمُ الحَقِّ ۖ وَضَلَّ عَنهُم ما كانوا يَفتَرونَ | 10:30 |
بگو از آسمان و زمین، چه کسی است که شما را روزی میدهد و چه کسی، اختیار گوش ها و چشم ها را دارد و چه کسی زنده را از مرده بیرون آورد؟ (الله بوسيله قوانینی که نهاده، در زمین مرده، زندگی را بوجود آورد و از غذاهای مرده، این همه زنده ها را پی در پی پدید می آورد) و چه کسی است که از زنده ها مرده هائی خارج میسازد؟ (مانند چرک و ناخن و سلولهای مرده که از انسان زنده پدید می آید) و کیست که تمام امور خلقتِ بس وسیع را تدبیر میکند؟ با اندک فکری، خودشان خواهند گفت، الله است، پس بایشان بگو، چرا از چنین خدائی نمی ترسید؟ (31) | قُل مَن يَرزُقُكُم مِنَ السَّماءِ وَالأَرضِ أَمَّن يَملِكُ السَّمعَ وَالأَبصارَ وَمَن يُخرِجُ الحَيَّ مِنَ المَيِّتِ وَيُخرِجُ المَيِّتَ مِنَ الحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الأَمرَ ۚ فَسَيَقولونَ اللَّهُ ۚ فَقُل أَفَلا تَتَّقونَ | 10:31 |
آن یگانه صاحب اختیار برای شما، چنین قدرتمندی میباشد که پروردگار حقیقی شماست، پس آیا بعد از چنین حقیقتی، جز گمراهی چیز دیگر است؟ پس شما را، از چنین حقیقتی، به کجاها برگردانده اند؟ (32) | فَذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الحَقُّ ۖ فَماذا بَعدَ الحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ ۖ فَأَنّىٰ تُصرَفونَ | 10:32 |
به این دلایل است که پرورنده تو گفته است، تجاوز کاران ایمان نخواهند آورد، راست میباشد (33) | كَذٰلِكَ حَقَّت كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذينَ فَسَقوا أَنَّهُم لا يُؤمِنونَ | 10:33 |
بگو، آیا از میان شفيع هائی که آنها را شریک الله قرار داده اید (تمام بت پرستان، بت های خود را شریک در صاحب اختیاری و خدائی و اطاعت بنده وار برای الله قرار میدادند، نه شریک در خلق کردن و متاسفانه، بیشتر دینداران امروز دنیا نیز، از مقدسین، چنین شریکانی برای الله قرار داده اند و تمام تفرقه های دینی آنان و بدنامی های ایشان روی همین انحرافات ایشان است) کسی هست که آن خلقت ها را شروع کند و دوباره به شکلِ اولش برگرداند؟ بگو فقط آن یگانه صاحب اختیار است (یگانه خداست که هر چه را آفریده) پس از مدتی دوباره بصورت اولش برمیگرداند (تمام خلقت ها به مانند گردش خون، گردش هایی دارند که چون بوجود آیند، آماده میشوند که دوباره بصورت اول برگردند و باینطریق است که لازم است تمام افراد بشر روحشان به جائی که از آنجا، روح آدم و حوا به زمین آمده است، بصورت کاملتری بر گردند) پس شما چگونه تحت تأثير دروغ ها بنام واسطه و خدایان و اولياء الله و امثال اینها قرار میگیرید؟ (34) | قُل هَل مِن شُرَكائِكُم مَن يَبدَأُ الخَلقَ ثُمَّ يُعيدُهُ ۚ قُلِ اللَّهُ يَبدَأُ الخَلقَ ثُمَّ يُعيدُهُ ۖ فَأَنّىٰ تُؤفَكونَ | 10:34 |
بگو آیا از این شریکان که شما قرار داده اید، آیا کسی هست که بتواند از خودش، مردم را به آن حقیقت هدایت کند؟ بگو فقط الله است که مردم را برای آن حقیقت هدایت میکند، پس آیا کسی که مردم را بسوی آن حقیقتِ مربوط به راهنمائی های الله میخواند (هدایت شدگان حقیقی به اسلام حقیقی) سزاوارتر، برای تبعیت کردن مردم از اوست، یا کسی که خود، راه حق را نیافته، مگر آنکه دیگران هدایتش کنند، پس شما را چه شده که قضاوت های ناصحیح میکنید؟ (اکثر پیشوایان مذهبی جز آنهائی که فقط مردم را به متن كتاب الله می خوانند، خودشان گمراهی خود را با گفتن اینکه راهی جز گمان نداریم، اعلام میکنند و با اینحال مردم از آنها تبعیت میکنند و از متن کتاب الله بسوی موهومات آنان متمایلند) (35) | قُل هَل مِن شُرَكائِكُم مَن يَهدي إِلَى الحَقِّ ۚ قُلِ اللَّهُ يَهدي لِلحَقِّ ۗ أَفَمَن يَهدي إِلَى الحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لا يَهِدّي إِلّا أَن يُهدىٰ ۖ فَما لَكُم كَيفَ تَحكُمونَ | 10:35 |
و بیشتر مردم، جز از گمانها تبعیت نمی کنند و گمان، هرگز چیزی از حقیقت را نصیبِ کسی نمی کند و الله می داند که چرا این مردم چنین می کنند (چون بهترین راه فساد و فریبکاری ها، خیالبافی های دروغ میباشد، بیشتر مردم از خیال و گمان خوششان می آید و میگویند، حقیقتی ثابت وجود ندارد و همه چیز نسبی و نظریست و هر کس بقدر فهمش می فهمد، پس مدعا را باید، عقاید هر کس را برای خودش محترم شمرد، در صورتیکه کتابهای الله و پیغمبران راست و همچنین دانشمندان حقیقی همیشه اعلام خطر کرده اند، هر چیزی حسابی دارد و کسی که حساب هر چیزی را نخواست پیدا کند، گمراه است و از نظر راهنمائی دینی، فقط متن پیغامهای الله راهنما بسوی رستگاریست و آنانکه بجای متن کتاب الله به روایاتی مختلف پایبند میشوند و یا به اشخاص مختلف کورانه اعتماد میکنند، جز بسوی دوزخ کشانده نمی شوند) (36) | وَما يَتَّبِعُ أَكثَرُهُم إِلّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغني مِنَ الحَقِّ شَيئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِما يَفعَلونَ | 10:36 |
و این قرآن (این خواندنی) بر خلافِ گمانهای آنانکه تصور می کنند، از افکار محمد است، نمی تواند چیزی باشد که از غير الله باشد و بر الله دروغ بسته باشد، بلکه بر خلاف ساخته های متفکرین که تغییر و تکامل فکری در آنها دیده میشود، آنچه بعد نازل میگردد، تصدیق کننده مطالب قبل است و همه اش شرح و بسط یک مکتب صد در صد مربوط و کامل است و این صفات قرآن میرساند که شک نیست که آن از پروردگار مردمِ دنیا، برای تربیت مردم دنیاست (این مطالب میرسانند که کسی میتواند قرآن را خوب ترجمه و تفسیر نماید که مبهمات قرآن را از خود قرآن بتواند برطرف کند، نه از طریق روایات مختلفِ منسوب به پیغمبر و امام، مگر آنکه آن روایات، ما را راهنمائی به طريقه تفسیر قرآن به قرآن نمایند و در آنها موهومات و خلاف قرآن نباشد) (37) | وَما كانَ هٰذَا القُرآنُ أَن يُفتَرىٰ مِن دونِ اللَّهِ وَلٰكِن تَصديقَ الَّذي بَينَ يَدَيهِ وَتَفصيلَ الكِتابِ لا رَيبَ فيهِ مِن رَبِّ العالَمينَ | 10:37 |
آیا میگویند، محمد قرآن را از خودش ساخته و به الله افترا زده، بگو اگر راست گفته اید، یک سوره مانند آنرا، شما از خود بسازید و بیاورید و حتی حق دارید، جز استفاده از الله (یعنی استفاده از پیغام الله) از هر کس بتوانید، کمک بگیرید (همانطور که در سوره قبل، یعنی سورہ بنی اسرائیل گفته شد، منظور از آوردن یک سوره مانند سوره های قرآن، سوره هائی است که در آن از مکتب اسلام و موضوعات تربیتی اسلام بحث شده است، نه سوره ای مانند سوره ابی لهب و یا سورۂ کوثر و چون این سوره های اخیر، در تمام قرآن به ده سوره نمی رسد، می بینیم که برای رفع سوء استفاده ی مجادلین که میگفتند، شبیه این سوره ها را میتوانیم بیاوریم، در سوره بعد یعنی سوره هود گفته شده، اگر میتوانید مانندِ ده سوره از سوره های کوچک را آورید) (38) | أَم يَقولونَ افتَراهُ ۖ قُل فَأتوا بِسورَةٍ مِثلِهِ وَادعوا مَنِ استَطَعتُم مِن دونِ اللَّهِ إِن كُنتُم صادِقينَ | 10:38 |
و حقیقت این است، که چیزی را دروغ تصور کرده اند، که احاطه علمی بدان نداشته اند و معنا و حقیقت آن هنوز به ایشان نیامده (یعنی نخواسته اند در آن دقت کنند، تا آنرا خوب بفهمند) و مردم پیش از ایشان نیز، پیغام های الله را همینطور دروغ میدانستند (متاسفانه مدتهاست که حتی تعدادی از علمای ظاهراً طرفدارِ اسلام و قرآن نیز روی استفاده هایی که از نشر خرافات برده و می برند، نخواسته اند قرآن مجید را خوب بفهمند و لذا در تفسیر یک آیه از قرآن دهها تفسیرِ مختلف و موهوم آورده اند که هر حقیقت جوی غیر وارد به متن قرآن را از قرآن دور میسازد) پس تو با دقت ببین که آن ستمکاران، عاقبتِ کارشان به کجا انجامید؟ (39) | بَل كَذَّبوا بِما لَم يُحيطوا بِعِلمِهِ وَلَمّا يَأتِهِم تَأويلُهُ ۚ كَذٰلِكَ كَذَّبَ الَّذينَ مِن قَبلِهِم ۖ فَانظُر كَيفَ كانَ عاقِبَةُ الظّالِمينَ | 10:39 |
آری، همیشه چنین بوده و هست که بعضی از مردم به پیغام الله ایمان می آورند و بعضی از ایشان ایمان نمی آورند و پرورنده تو فساد کاران را بهتر می شناسد (یعنی آنانکه ایمان نمی آورند، برای این است که میخواهند فساد کنند) (40) | وَمِنهُم مَن يُؤمِنُ بِهِ وَمِنهُم مَن لا يُؤمِنُ بِهِ ۚ وَرَبُّكَ أَعلَمُ بِالمُفسِدينَ | 10:40 |
و اگر پیغمبری تو را دروغ دانستند، به ایشان بگو، کارهای من برای خودم باشد و کارهای شما برای خودتان، شما از آنچه من میکنم، بیزار باشید و من نیز از آنچه شما میکنید، بیزارم (41) | وَإِن كَذَّبوكَ فَقُل لي عَمَلي وَلَكُم عَمَلُكُم ۖ أَنتُم بَريئونَ مِمّا أَعمَلُ وَأَنا بَريءٌ مِمّا تَعمَلونَ | 10:41 |
و گروهی از ایشان، ظاهراً بسوی تو گوش می دهند، ولی آیا تو میتوانی کر را شنوا کنی، بهمین طور اینان اگر تعقل نکنند، درست نخواهند شنید (42) | وَمِنهُم مَن يَستَمِعونَ إِلَيكَ ۚ أَفَأَنتَ تُسمِعُ الصُّمَّ وَلَو كانوا لا يَعقِلونَ | 10:42 |
و پاره ای از ایشان اگر چه تو را میبینند، لیكن آیا تو این کوران حقیقی را میتوانی راهنمایی کنی، وقتی آنان نمی خواهند، بینش خود را بکار اندازند؟ (43) | وَمِنهُم مَن يَنظُرُ إِلَيكَ ۚ أَفَأَنتَ تَهدِي العُميَ وَلَو كانوا لا يُبصِرونَ | 10:43 |
الله هرگز چیزی به مردم ستم نمی کند، ولی بیشتر مردم به خودشان ستم می نمایند (44) | إِنَّ اللَّهَ لا يَظلِمُ النّاسَ شَيئًا وَلٰكِنَّ النّاسَ أَنفُسَهُم يَظلِمونَ | 10:44 |
و زمانی که الله تمامی مردم را در زمین آخرت گرد آورد، چنان تصور می کنند که در دنیا جز ساعتی از روز، درنگ نکرده بودند و نسبت بهم، به مانند دنیا، اظهار شناسائی خواهند کرد در آن زمان، کسانیکه دیدار الله را انکار میکردند و به هدایت پیغام الله هدایت نشده بودند، زیان خواهند دید (45) | وَيَومَ يَحشُرُهُم كَأَن لَم يَلبَثوا إِلّا ساعَةً مِنَ النَّهارِ يَتَعارَفونَ بَينَهُم ۚ قَد خَسِرَ الَّذينَ كَذَّبوا بِلِقاءِ اللَّهِ وَما كانوا مُهتَدينَ | 10:45 |
درست است که ما به این انکار کنندگانِ نبوت تو وعده عذاب هائی در دنیا داده ایم، لیكن چه بعضی از این وعده ها را به تو بنمایانیم و چه جان تو را بگیریم، مهم آن است که بازگشت همه ایشان بسوی ماست و الله بر آنچه ایشان میکنند، گواه میباشد (این مطالب به پیغمبر اسلام از آنرو گفته شده که چون خالق عالم در قرآن قبلا اعلام کرده بود که مخالفین پیغمبر اسلام دچار عذابهای مختلف میشوند و عاقبت مسلمین پیروز میگردند، پیغمبر اسلام از الله میخواست این وعده هر چه زودتر عملی گردد و لذا خالق عالم به پیغمبرش می گوید : که این آنقدرها مهم نیست که او اینقدر توقع آن را دارد) (46) | وَإِمّا نُرِيَنَّكَ بَعضَ الَّذي نَعِدُهُم أَو نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَينا مَرجِعُهُم ثُمَّ اللَّهُ شَهيدٌ عَلىٰ ما يَفعَلونَ | 10:46 |
و برای هر گروه اعتقادی، پیغام آوری خواهد بود، پس وقتی پیغام آورِ ایشان آید، روی آن پیغام، میان آن گروه از روی عدالت قضاوت خواهد شد و ستمی به کسی نمی شود (چون اصلِ موضوع رسیدنِ پیغام الله است، هر گروه اعتقادی در آخرت روی پیغام الله که به او رسیده محاکمه میشود، چه آن پیغام بطور مستقیم از پیغمبر به ملتی برسد و چه غیر مستقیم، بوسیله مؤمنین حقیقی) (47) | وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَسولٌ ۖ فَإِذا جاءَ رَسولُهُم قُضِيَ بَينَهُم بِالقِسطِ وَهُم لا يُظلَمونَ | 10:47 |
و میپرسند، اگر شما طرفداران قرآن راست میگوئید، این وعده چه زمان خواهد بود؟ (یعنی چه وقتی ما مخالفين شما دچار عذاب و شکست میشویم و شماها پیروز می گردید) (48) | وَيَقولونَ مَتىٰ هٰذَا الوَعدُ إِن كُنتُم صادِقينَ | 10:48 |
بگو، من حتی اختیارِ ضرر و نفعی را برای خود ندارم و آن جز به خواستِ الله نیست و برای هر گروه اعتقادی مدتی است که چون مدتِ ایشان بسر رسد، روی حسابی که برای آنان هست، ساعتی نه کارشان به عقب می افتد و نه می توانند آنرا به جلو اندازند (یعنی هر حادثه ای نتیجه علت هانی میباشد که برای آن حادثه بکار می افتد و اگر آن حادثه مستقیما روی خواست و مصلحت الله باشد، بسیار دقیقتر زمان آن معلوم است و به هر حال چیزی در دستگاه الله بی حساب نیست که مثلا بشود مردم مکه زودتر از موقع معینِ خود دچار بدبختی شوند) (49) | قُل لا أَملِكُ لِنَفسي ضَرًّا وَلا نَفعًا إِلّا ما شاءَ اللَّهُ ۗ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۚ إِذا جاءَ أَجَلُهُم فَلا يَستَأخِرونَ ساعَةً ۖ وَلا يَستَقدِمونَ | 10:49 |
بگو آیا هیچ دقت کرده اید، اگر عذاب الله در آخر شب و یا روزی، به شما آید، آن گناهکارانی که باید دچار عذاب شوند، از آن عذاب، چگونه توانند جلو زنند؟ (50) | قُل أَرَأَيتُم إِن أَتاكُم عَذابُهُ بَياتًا أَو نَهارًا ماذا يَستَعجِلُ مِنهُ المُجرِمونَ | 10:50 |
آیا وقتی آن عذاب واقع شد، به قرآن ایمان می آورید؟ در صورتی که شما کسی هستید که حالا که هنوز عذاب نیامده میگوئید، چرا زودتر آن عذاب نمی آید (51) | أَثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنتُم بِهِ ۚ آلآنَ وَقَد كُنتُم بِهِ تَستَعجِلونَ | 10:51 |
و بدانید که پس از عذاب دنیایی که به هلاکت شما تمام میشود، درباره کسانی که ستم کردند، گفته میشود، آن عذاب همیشگی را بچشید، آیا جز آنچه در پرونده خود بدست آورده اید پاداش می بینید؟ (52) | ثُمَّ قيلَ لِلَّذينَ ظَلَموا ذوقوا عَذابَ الخُلدِ هَل تُجزَونَ إِلّا بِما كُنتُم تَكسِبونَ | 10:52 |
و از تو درباره این نبوتها می پرسند، که آیا آنها راست است؟ بگو اگر خوب فکر کنید، متوجه میشوید که به شهادت اینکه مرا الله، برای پیغمبری پرورده، آن حتما حق است و شما جلوی آن را نتوانید بگیرید (حقیقتا اگر از پس مرگ خبری نبود، هرگز ممکن نبود، کسی مانند پیغمبر اسلام، پس از چهل سالگی، از آرامش زندگی و رفاه و خوش نامی خود در میان مردم مکه ناگهان دست بکشد و اعلام نماید که پیغمبر الله است و سخت بر ضد عقاید مردم قيام کند و خود را به خطر شدید و بدنامی چنین راهی اندازد و این روش در تمام پیغمبران حقیقی الله دیده میشد و هیچ پیغمبر دروغگوئی چنین وضعی نداشته است) (53) | وَيَستَنبِئونَكَ أَحَقٌّ هُوَ ۖ قُل إي وَرَبّي إِنَّهُ لَحَقٌّ ۖ وَما أَنتُم بِمُعجِزينَ | 10:53 |
و وقتی زمان عذاب آخرت رسید، کسی که در دنیا ستمکاری کرده، اگر تمام چیزهای با ارزش زمین را برای جلوگیری از عذاب داشته باشد، ذرّه ای از عذابش کم نخواهد شد و وقتی آن عذاب را دید، در دل پشیمان خواهد بود و میان مردم با آن قانون عادلانه ای که در قرآن است، قضاوت خواهد شد و به ایشان ستمی نمیشود (54) | وَلَو أَنَّ لِكُلِّ نَفسٍ ظَلَمَت ما فِي الأَرضِ لَافتَدَت بِهِ ۗ وَأَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمّا رَأَوُا العَذابَ ۖ وَقُضِيَ بَينَهُم بِالقِسطِ ۚ وَهُم لا يُظلَمونَ | 10:54 |
بدانید که آنچه در آسمانها و زمین می باشد، در اختیار الله است و بدانید که به یقین وعده الله در مورد آخرت حق است، ولی بیشتر مردم نمی خواهند بدانند (55) | أَلا إِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَالأَرضِ ۗ أَلا إِنَّ وَعدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلٰكِنَّ أَكثَرَهُم لا يَعلَمونَ | 10:55 |
باید متوجه شوید، او کسی است که زندگی و مرگ را بوجود آورده و بسوی او دوباره باز میگردید (در زمین بی روح و بی زندگی، خالق عالم از قوه هائی که در نزد خود و در مرکز قدرتی مخصوص از خود داشته، بنام روح، قوه هائی جهش وار بسوی زمین فرستاده تا در زمین زندگی هائی بوجود آید و از پس یک زندگی مختصر، مرگ هر زنده در رسد و مقرر کرده است که این قوه های که بنام روح، دو حیوان تکامل یافته را تبدیل به دو انسان کرده، دوباره بصورت میلیونها روح که از میلیونها انسانهای مرده جدا میشوند، به مکانی که از آنجا به زمین آمده اند، برگردند، به صورتی تکامل یافته تر و با عددی بیشتر و آنجا زمینی است که مشابه زمین و خورشید ما، از آنجا جدا شده و تا میلیونها سال پس از متلاشی شدن زمین و خورشید دنیا در آن زمین زندگی مخصوصی ادامه خواهد یافت، آنجاست، زمینِ آخرت و در آنجاست، بهشت و دوزخ شرح داده شده، بوسیله پیغمبران) (5۶) | هُوَ يُحيي وَيُميتُ وَإِلَيهِ تُرجَعونَ | 10:56 |
ای مردم، از پروردگار شما، پندی بزرگ، بصورتِ قرآن برای شما آمده و آن درمانی است، برای بیماریهائی که در روح های شماست و آن برای کسانی راهنما و رحمت است که بدان ایمان آورند (57) | يا أَيُّهَا النّاسُ قَد جاءَتكُم مَوعِظَةٌ مِن رَبِّكُم وَشِفاءٌ لِما فِي الصُّدورِ وَهُدًى وَرَحمَةٌ لِلمُؤمِنينَ | 10:57 |
و به کسانی که خوشحالی را در جمع کردنِ مال دنیا می دانند، بگو، بهتر آن است که برای بدست آوردن فضل و رحمت الله خوشحالی کنند (58) | قُل بِفَضلِ اللَّهِ وَبِرَحمَتِهِ فَبِذٰلِكَ فَليَفرَحوا هُوَ خَيرٌ مِمّا يَجمَعونَ | 10:58 |
ای محمد به مردم بگو، آیا در کار بدِ خود دقت کرده اید، که چگونه روزیهائی را که الله برای شما فرو فرستاده، تا برای شما حلال باشد، شما بعضی را حرام میکنید و برخی را حلال؟ آیا این قرارداد های شما را الله به شما اجازه داده، یا اینکه بر الله افترا میزنید؟ (با اینکه مردم مکه خود را طرفدارِ دین ابراهیم و اسمعیل میدانستند بر طبق آنچه در آیات 138 تا 148 از سوره انعام نوشته شده، بعضی از حیوانات حلال گوشت خود را با شرایطی به نفع بعضی پیشوایان سوء استفاده چی خود، بنام بتان خود، حرام میدانستند و در این باره متکی به روایاتی مذهبی بودند که جز ساخته خيال پیشینیان ایشان نبود و شبیه اینگونه حرامهای روایتی که بر خلاف متن قرآن است، متاسفانه در میان بعضی فرقه های اسلام نیز میباشد) (59) | قُل أَرَأَيتُم ما أَنزَلَ اللَّهُ لَكُم مِن رِزقٍ فَجَعَلتُم مِنهُ حَرامًا وَحَلالًا قُل آللَّهُ أَذِنَ لَكُم ۖ أَم عَلَى اللَّهِ تَفتَرونَ | 10:59 |
و کسانی که اینگونه دروغ ها را به الله افترا می زنند، در روز قیامت چه گمانهائی خواهند کرد؟ به يقين الله بر مردم بخشش هائی دارد، ولی بیشتر مردم سپاس او نمی گزارند (یعنی بر ضرر خودشان حلال او را حرام میکنند و حرامش را حلال) (60) | وَما ظَنُّ الَّذينَ يَفتَرونَ عَلَى اللَّهِ الكَذِبَ يَومَ القِيامَةِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَذو فَضلٍ عَلَى النّاسِ وَلٰكِنَّ أَكثَرَهُم لا يَشكُرونَ | 10:60 |
و تو ای پیغام رسانِ ما، در هیچ وضعی نیستی و خواندنی ای از الله نمیخوانی (یعنی چیزی از قرآن را نمی خوانی) و شما نیز ای مردم کاری نخواهید کرد، مگر آنکه در همان زمان که بدان میپردازید، ما بر شما گواه میباشیم و از پرورنده ی تو، وزن ذره ای، نه در زمین و نه در آسمان پنهان نمی ماند و از ذره کوچکتر و یا بزرگتر نیز هر جا باشد، در کتابی روشن وجود دارد (این آیه اعلام میکند که اولا از کوچکترین ذره ایکه در قدیم آنرا اتم یا جزء لا يتجزی میدانستند، کوچکتر هم هست و ثانیا کوچکتر از ذره نیز که تصور نمی کردند، وزنی داشته باشد، وزن دارد، ثالثا چنین وزن کوچکی هر کجا باشد، در کتاب علم الله که یک کتاب رقیق منتشری در تمام جهان میباشد، معلوم و روشن برای الله است ) (61) | وَما تَكونُ في شَأنٍ وَما تَتلو مِنهُ مِن قُرآنٍ وَلا تَعمَلونَ مِن عَمَلٍ إِلّا كُنّا عَلَيكُم شُهودًا إِذ تُفيضونَ فيهِ ۚ وَما يَعزُبُ عَن رَبِّكَ مِن مِثقالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرضِ وَلا فِي السَّماءِ وَلا أَصغَرَ مِن ذٰلِكَ وَلا أَكبَرَ إِلّا في كِتابٍ مُبينٍ | 10:61 |
بدانید، که اولياء الله (در اینجا اولياء الله يعنی مطيعانِ حقیقی الله) نه ترسی بر ایشان باشد و نه اندوهگین خواهند شد (زیرا به آخرت خود اطمینان دارند و در دنیا نیز هر ناکامی را حاضرند، برای رضای الله برخود بخرند) (62) | أَلا إِنَّ أَولِياءَ اللَّهِ لا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ | 10:62 |
و آنان کسانی هستند، که حقیقتا ایمان به پیغام الله آورده اند و روی ترس از الله، از انحراف از قوانین دین پرهیز میکنند (63) | الَّذينَ آمَنوا وَكانوا يَتَّقونَ | 10:63 |
برای اینگونه اشخاص، هم در زندگی دنیا، آن بشارت رستگاری است و هم در آخرت و برای سخنان الله تبدیلی نیست و آن رستگاری بزرگ همین میباشد (64) | لَهُمُ البُشرىٰ فِي الحَياةِ الدُّنيا وَفِي الآخِرَةِ ۚ لا تَبديلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ۚ ذٰلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظيمُ | 10:64 |
و در مقابل این سخنان، مبادا سخن کافران تو را اندوهگین کند، زیرا تمام عزت ها در اختيار الله است و او آن شنوای جهانی و آن دانای معروف میباشد (این مطالب حاکی است که اولا تمام شاگردان اولیه پیغمبر اسلام که در این زمان در مکه به پیغمبر اسلام گرویده بودند و بعد معروف به مهاجران شدند، اولياء الله بودند، یعنی دوستان حقیقى الله و از پس آنان تا روز قیامت نیز هر کس حقیقتا به قرآن ایمان داشته باشد و خود را از انحراف به دور نگهدارد، با شرط اینکه بخواهد معنای حقیقی قرآن را بفهمد، نه آنکه ناقل اقوال دیگران باشد، از دوستان الله خواهد بود) (65) | وَلا يَحزُنكَ قَولُهُم ۘ إِنَّ العِزَّةَ لِلَّهِ جَميعًا ۚ هُوَ السَّميعُ العَليمُ | 10:65 |
بدانید که هر کسی در آسمانها باشد و یا در زمین (چه خوب و چه بد) در اختيار الله است و آنانکه علاوه بر الله چیزهای دیگری را بصورتِ شریک الله و رفع حاجات خود میخوانند، فقط دنبال گمان و خیال هستند و آنان جز اینکه دروغهائی میگویند به راهی صحیح نمی باشند (66) | أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَن فِي السَّماواتِ وَمَن فِي الأَرضِ ۗ وَما يَتَّبِعُ الَّذينَ يَدعونَ مِن دونِ اللَّهِ شُرَكاءَ ۚ إِن يَتَّبِعونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِن هُم إِلّا يَخرُصونَ | 10:66 |
الله کسی است که برای شما انسانها شب را قرار داد، تا در آن آرام گیرید و روز را نهاد، تا باعث بینش شما شود (تا چون آنانکه در تاریکی هستند روی خیال عمل نکنید) در این برای قومی که گوش شنوا داشته باشد، نشانه هایی میباشد (67) | هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيلَ لِتَسكُنوا فيهِ وَالنَّهارَ مُبصِرًا ۚ إِنَّ في ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَومٍ يَسمَعونَ | 10:67 |
و منحرفين گفتند، الله فرزندی برای خود گرفته (هر کس در هر مذهبی که باشد، اگر معتقد شود، کسی فرزند الله یا دست و وزیر و وکیل و مظهر الله است، از منحرفين از حقیقت محسوب میشود) او از گرفتن چنین چیزهائی برای خود پاک است، زیرا او آن بی نیازیست که هر چه در آسمانها و آنچه در زمین است، در اختیار اوست و شما گویندگان چنین سخنان، هیچ دلیلی نزد خود بر اینها ندارید، آیا سزاوار است که بر الله چیزی را که نمی دانید بگوئيد؟ (68) | قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا ۗ سُبحانَهُ ۖ هُوَ الغَنِيُّ ۖ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَما فِي الأَرضِ ۚ إِن عِندَكُم مِن سُلطانٍ بِهٰذا ۚ أَتَقولونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعلَمونَ | 10:68 |
بگو کسانیکه بر الله اینگونه دروغها را می بندند، هرگز رستگار نمی شوند (69) | قُل إِنَّ الَّذينَ يَفتَرونَ عَلَى اللَّهِ الكَذِبَ لا يُفلِحونَ | 10:69 |
البته در دنیا بوسیله ی نشرِ این عقایدِ باطل بهره هائی میبرند (اشاره به عوام فریبان می باشد) ولی باز گشت ایشان بسوی ماست (بسوی قدرتی مخصوص از الله در زمین آخرت) که پس از این بازگشت، بواسطه کفران هائی که کرده بودند، آن عذابِ بس شدید را به ایشان میچشانیم (70) | مَتاعٌ فِي الدُّنيا ثُمَّ إِلَينا مَرجِعُهُم ثُمَّ نُذيقُهُمُ العَذابَ الشَّديدَ بِما كانوا يَكفُرونَ | 10:70 |
و تو ای پیغمبر ما، بر این مردم وضعیتِ نوح را بصورتی که ما میگوئیم بخوان، او برای قوم خود گفت، ای قوم من اگر پیغمبری من و یاد آوری های من به مطالبِ مستدلی که از الله است، بر شما گران میاید و مرا تهدید میکنید، بدانید که من به الله توکل کرده ام، پس شما به کمک شریکان خیالی خود هر کاری میتوانید، دسته جمعی بکنید و مواظب باشید که کارهای شما بر علیه شما اندوهی به بار نیاورد و تصمیم خود را نسبت به من اجرا نمائید و به من هیچ مهلت ندهید (71) | وَاتلُ عَلَيهِم نَبَأَ نوحٍ إِذ قالَ لِقَومِهِ يا قَومِ إِن كانَ كَبُرَ عَلَيكُم مَقامي وَتَذكيري بِآياتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلتُ فَأَجمِعوا أَمرَكُم وَشُرَكاءَكُم ثُمَّ لا يَكُن أَمرُكُم عَلَيكُم غُمَّةً ثُمَّ اقضوا إِلَيَّ وَلا تُنظِرونِ | 10:71 |
و اگر به من رو نیاوردید، من از شما مزدی نخواستم، بلکه مزد من، فقط بر الله است و خودِ من نیز مامورم که یکی از تسلیم شدگان به پیغام الله باشم (72) | فَإِن تَوَلَّيتُم فَما سَأَلتُكُم مِن أَجرٍ ۖ إِن أَجرِيَ إِلّا عَلَى اللَّهِ ۖ وَأُمِرتُ أَن أَكونَ مِنَ المُسلِمينَ | 10:72 |
پس مردم نوح را دروغگو دانستند و ما او و هر کس را که با او بود، در آن کشتی معروف نجات دادیم و جانشین دیگرانشان کردیم و آن منکرانِ پیغامهای روشن ِخود را غرق کردیم، پس تو دقت نما که عاقبت هر کس که مورد اعلام خطرهای ما قرار میگیرد، چه میشود (73) | فَكَذَّبوهُ فَنَجَّيناهُ وَمَن مَعَهُ فِي الفُلكِ وَجَعَلناهُم خَلائِفَ وَأَغرَقنَا الَّذينَ كَذَّبوا بِآياتِنا ۖ فَانظُر كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُنذَرينَ | 10:73 |
آری، از پس نوح، باز هم پیغمبرانی بسوی قوم هاشان فرستادیم، هر یک نزد قوم خود با آن مطالب روشن آمدند (آن مطالب روشن که پیغام تمام پیغمبران حق بوده و هست، فقط دور شدن از پارتی بازی و اطاعت نکردن بنده وار از اشخاص مختلف است و رو آوردن به قوانین موجود در متن پیغام الله که متاسفانه، همیشه اکثر مردم دنیا خلاف این را عمل میکنند) پس مردم حاضر نشدند که آنچه را مردم قبل انکار کردند، اینها بپذیرند، زیرا میخواستند به یکدیگر تجاوز کنند و قانون ما نیز بر این میباشد که در دلهای تجاوزکاران، راهی برای قبول حقیقت نباشد (74) | ثُمَّ بَعَثنا مِن بَعدِهِ رُسُلًا إِلىٰ قَومِهِم فَجاءوهُم بِالبَيِّناتِ فَما كانوا لِيُؤمِنوا بِما كَذَّبوا بِهِ مِن قَبلُ ۚ كَذٰلِكَ نَطبَعُ عَلىٰ قُلوبِ المُعتَدينَ | 10:74 |
پس از پیغمبرانی که از پس نوح آمدند، ما موسی و هارون را بسوی فرعون و اطرافیانش، با مطالب مستدل خود فرستادیم، پس آنها سرکشی و غرور نشان دادند و قومی گناهکار شدند (چنانکه بارها گفته ایم، این فرعون نامش آآکنن رع یا آپوفیس بوده و آخرین پادشاه جبار از سلسله پادشاهان غاصبِ مصر شمالی است که به هیکسس ها معروفند) (75) | ثُمَّ بَعَثنا مِن بَعدِهِم موسىٰ وَهارونَ إِلىٰ فِرعَونَ وَمَلَئِهِ بِآياتِنا فَاستَكبَروا وَكانوا قَومًا مُجرِمينَ | 10:75 |
پس وقتی آن پیغامِ سزاوار از نزد ما به ایشان، بوسیله موسی آمد، گفتند، این دروغی آشکار است (76) | فَلَمّا جاءَهُمُ الحَقُّ مِن عِندِنا قالوا إِنَّ هٰذا لَسِحرٌ مُبينٌ | 10:76 |
موسی گفت: آیا هر زمان چیز سزاواری برای اصلاح شما آید، نسبت دروغ به آن میدهید؟ این چگونه ممکن است دروغ باشد و حال آنکه دروغ سازان دینی (پیغمبران دروغین) پیروز نمی گردند (77) | قالَ موسىٰ أَتَقولونَ لِلحَقِّ لَمّا جاءَكُم ۖ أَسِحرٌ هٰذا وَلا يُفلِحُ السّاحِرونَ | 10:77 |
آنان گفتند: تو نزد ما آمده ای، تا ما را از عقایدی که پدران خود را بر آن دیده ایم، برگردانی و در زمین مصر ریاست بزرگی را برای خود و برادرت بوجود آوری و ما ایمان آورندگان به شما دو تا نخواهیم بود (چون موسی با پیغام خود قدرت مار شدن عصا را نیز همراه داشت) (78) | قالوا أَجِئتَنا لِتَلفِتَنا عَمّا وَجَدنا عَلَيهِ آباءَنا وَتَكونَ لَكُمَا الكِبرِياءُ فِي الأَرضِ وَما نَحنُ لَكُما بِمُؤمِنينَ | 10:78 |
فرعون به مامورین خود گفت: تمام جادوگران دانا را نزد من آورید (79) | وَقالَ فِرعَونُ ائتوني بِكُلِّ ساحِرٍ عَليمٍ | 10:79 |
پس وقتی جادوگران در محل موعود، برای شکست موسی آمدند، موسی به ایشان گفت: آنچه را میخواهید بیفکنید، بیفکنید (80) | فَلَمّا جاءَ السَّحَرَةُ قالَ لَهُم موسىٰ أَلقوا ما أَنتُم مُلقونَ | 10:80 |
پس وقتی چوب و ریسمانهای خود را برای جادو افکندند، موسی به ایشان گفت: شما جادو کرده اید (جادو یعنی ظاهر سازی و دروغی را راست جلوه دادن) و خواهید دید که الله جادوی شما را باطل خواهد نمود زیرا الله هرگز کار چنین فساد کارانی را در مقابل پیغمبرش، صحیح جلوه نخواهد داد (81) | فَلَمّا أَلقَوا قالَ موسىٰ ما جِئتُم بِهِ السِّحرُ ۖ إِنَّ اللَّهَ سَيُبطِلُهُ ۖ إِنَّ اللَّهَ لا يُصلِحُ عَمَلَ المُفسِدينَ | 10:81 |
و الله بوسیله اراده های خودش، آن حقیقتی را که خودش خواسته، پا برجا خواهد نمود، اگر چه گناهکاران ناراحت شوند (82) | وَيُحِقُّ اللَّهُ الحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَلَو كَرِهَ المُجرِمونَ | 10:82 |
پس به نفع موسی، هیچکس ایمان نیاورد، مگر جوانانی از قوم بنی اسرائیل، آنان نیز با ترس از فرعون و بزرگانی از بنی اسرائیل که طرفدار فرعون بودند (مانند قارون) ایمان آوردند، چون میترسیدند که آنان، اینان را دچار زحمت کنند و به يقين فرعون در آن سرزمین سخت به خود بالنده بود و او از اسراف کنندگان بود (83) | فَما آمَنَ لِموسىٰ إِلّا ذُرِّيَّةٌ مِن قَومِهِ عَلىٰ خَوفٍ مِن فِرعَونَ وَمَلَئِهِم أَن يَفتِنَهُم ۚ وَإِنَّ فِرعَونَ لَعالٍ فِي الأَرضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ المُسرِفينَ | 10:83 |
و موسی به مؤمنینِ به خود، گفت: ای قوم من، اگر حقیقتا به الله ایمان آورده اید و اگر کاملا تسليم دستورات او هستید، بر او توکل نمائید (یعنی از دشمن نترسید) (84) | وَقالَ موسىٰ يا قَومِ إِن كُنتُم آمَنتُم بِاللَّهِ فَعَلَيهِ تَوَكَّلوا إِن كُنتُم مُسلِمينَ | 10:84 |
آنان پاسخ دادند، به الله توکل کرده ایم و به پروردگار خود گفتند، پروردگارا ما را به نفع این قوم ستمکار به فتنه ای دچار نکن (85) | فَقالوا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلنا رَبَّنا لا تَجعَلنا فِتنَةً لِلقَومِ الظّالِمينَ | 10:85 |
و روی رحمت خودت، ما را از این قوم کفران کننده، نجات ده (86) | وَنَجِّنا بِرَحمَتِكَ مِنَ القَومِ الكافِرينَ | 10:86 |
و به موسی و برادرش وحی کردیم، برای قوم خودتان در مصر خانه هائی بسازید و این خانه های خود را برای رو آوردن به آنها قرار دهید (در هر محلی که گروهی از بنی اسرائیل ساکن بودند، با فعالیت موسی و هارون خانه ای برای نماز و تبلیغات ساخته شد و در آن نماز مقرره را بخوانید (به جماعت) و مؤمنین را مژده دهید (یعنی در وعظ و تبلیغ خود مؤمنین را به بهشت و راه رستگاری و هم پیروزی در دنیا مژده دهید) (87) | وَأَوحَينا إِلىٰ موسىٰ وَأَخيهِ أَن تَبَوَّآ لِقَومِكُما بِمِصرَ بُيوتًا وَاجعَلوا بُيوتَكُم قِبلَةً وَأَقيمُوا الصَّلاةَ ۗ وَبَشِّرِ المُؤمِنينَ | 10:87 |
و موسی گفت: پروردگارا به فرعون و اطرافیانش، آیا در زندگی دنیا زیورها و مالهائی داده ای، تا مردم را از راهت به گمراهی برند؟ ای پروردگار ما، بر اموال ایشان تباهی افکن و دلشان را تنگ کن، که ایمان نیاورند، تا آن عذاب دردناک را ببینند (موسی میخواست حالا که فرعون و اطرافیانش حرف حساب او را نشنیده اند و مجبور شده اند مقداری آزادی عمل به موسی و هارون بدهند، طوری نشود که از ترسِ عذاب فورا به موسی ایمان آورند) (88) | وَقالَ موسىٰ رَبَّنا إِنَّكَ آتَيتَ فِرعَونَ وَمَلَأَهُ زينَةً وَأَموالًا فِي الحَياةِ الدُّنيا رَبَّنا لِيُضِلّوا عَن سَبيلِكَ ۖ رَبَّنَا اطمِس عَلىٰ أَموالِهِم وَاشدُد عَلىٰ قُلوبِهِم فَلا يُؤمِنوا حَتّىٰ يَرَوُا العَذابَ الأَليمَ | 10:88 |
خالق عالم به او گفت: اینکه با هارون چنین تقاضاهائی را از من کردید، پذیرفتم و شرط آن این است که شما دو تا از دیر رسیدن پیروزی شل نشوید و تحت تاثير نادانان قرار نگیرید (بواسطه همین دعای موسی بود که معجزات نه گانه موسی که باعث اذیت طرفداران فرعون میشد، فشار اذیت آنها کم و زود گذر بود، به طوریکه فرعونيان تصور میکردند، میتوانند زیر قول خود نسبت به خروج بنی اسرائیل بزنند و همین باعث شد که چندین سال نزاع فرعون و موسی طول بکشد، تا ضمنا معلوم گردد، مؤمنین پا فشار چه کسانی هستند و دنیا خواهان عجول چه نفراتی میباشند و همچنین در آنانکه مصری بودند و مایل نبودند، جدی به موسی ایمان آورند، آثار افکار دینی موسی بماند و در آینده نتیجه دهد، چنانکه بعد از رفتن موسی از مصر تحولی در افکار مصریان پیش آمد و پادشاهانی از مصر چون آختاتون راه موسی را به صورتی که صورت مصری داشته باشد، در مذهب پذیرفتند) (89) | قالَ قَد أُجيبَت دَعوَتُكُما فَاستَقيما وَلا تَتَّبِعانِّ سَبيلَ الَّذينَ لا يَعلَمونَ | 10:89 |
و بنی اسرائیل را از آن دریا عبور دادیم (از دریاچه تمساح که بالای دریای سوئز بود عبور داد) و فرعون و لشگریانش به خیال اینکه میتوانند بنی اسرائیل را در بیراه هایکه رفته اند، نابود کنند، به دنبال بنی اسرائیل افتادند، تا کارشان به غرق در دریا به صورتی معجزه آسا رسید و چون فرعون دریافت که میخواهد غرق شود گفت: پذیرفتم که خدایی نیست جز آن کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردند (خدا به معنای صاحب اختیار است نه خالق) و من از مسلمانان می باشم (یعنی از تسلیم شدگان به دین موسی میباشم) (90) | وَجاوَزنا بِبَني إِسرائيلَ البَحرَ فَأَتبَعَهُم فِرعَونُ وَجُنودُهُ بَغيًا وَعَدوًا ۖ حَتّىٰ إِذا أَدرَكَهُ الغَرَقُ قالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلٰهَ إِلَّا الَّذي آمَنَت بِهِ بَنو إِسرائيلَ وَأَنا مِنَ المُسلِمينَ | 10:90 |
در آن حالت غرق، صدائی از غیب شنید، که حالا دیگر دیر شده است و تو قبلا که خطر جدی نبود، نافرمانی کردی و از فساد کاران بودی (91) | آلآنَ وَقَد عَصَيتَ قَبلُ وَكُنتَ مِنَ المُفسِدينَ | 10:91 |
پس امروز ما بدن تو را به جائی بلند از ساحل میاندازیم، تا برای کسی که جانشین تو میشود، نشانه ای باشد (اگر این فرعون غرق شده بصورتی غیر قابل تردید در میان فراعنه مومیایی شده باشد یا پیدا شود، ممکن است آیه را مختص جانشینش ندانیم) و به یقین بسیاری از مردم از نشانه های ما غافلند (92) | فَاليَومَ نُنَجّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكونَ لِمَن خَلفَكَ آيَةً ۚ وَإِنَّ كَثيرًا مِنَ النّاسِ عَن آياتِنا لَغافِلونَ | 10:92 |
و بنی اسرائیل را درست به همانجا جا دادیم که قبلا گفته بودیم و لازم بود (قبلا بوسیله ابراهيم و يوسف و موسی، الله گفته بود که آنان را از ذلت در مصر به کنعان می رساند) و از فراوانی های آن مکان به ایشان روزی دادیم، پس آنان با اینکه راه اتحاد خود را میدانستند و با اینکه نتیجه اختلاف خود را قبلا بوسیله مطالب تورات در فصل مربوط به برکت و لعنت (در سفر تثنیه) می شناختند، اختلاف کردند (زیرا دنیا خواه و خودخواه شدند نه دین خواه) به يقين پرورنده تو، در روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف میکردند، داوری خواهد نمود (93) | وَلَقَد بَوَّأنا بَني إِسرائيلَ مُبَوَّأَ صِدقٍ وَرَزَقناهُم مِنَ الطَّيِّباتِ فَمَا اختَلَفوا حَتّىٰ جاءَهُمُ العِلمُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ يَقضي بَينَهُم يَومَ القِيامَةِ فيما كانوا فيهِ يَختَلِفونَ | 10:93 |
پس تو ای محمد، اگر در این سخنان که ما بسوی تو نازل کردیم، در شکی میباشی، از کسانی بپرس که کتاب آسمانی قبل از تو را میخوانند (موضوعی که مورد شک پیغمبر اسلام بود، لزوم ایمان نیاوردن اکثر مردم و بزرگان مردم به پیغمبری پیغمبران بود که در داستان موسی به طرز روشنی بیان شده و پیغمبر اسلام از زمان نزول سوره قبل یعنی سورہ بنی اسرائیل تا مدتها بعد از آن یعنی در حدود زمان نزول ده سوره قرآن که سوره یونس سوره دوم است، پی در پی از الله میخواست که چرا قدرتی نشان نمی دهد که بزرگان مکه ایمان آورند و یا مسلمین از بدبختی و ذلت زودتر نجات یابند و همیشه وسوسه ای در پیغمبر اسلام بود، که مبادا وعده هائی که از طریق وحی برای پیروزی او داده میشود، عملی نگردد و یا مبادا این وحی ها واقعا از جانب الله نباشد و خوانندگان این ترجمه و تفسیر در سوره های آینده وجود این شک و وسوسه را در پیغمبر اسلام میبینند که گاهی منجر به توبیخ و تهديد الله نسبت به او میشود و اینها همه میرسانند که حضرت محمد (ص) مطالب قرآن را از خودش نساخته و اختیاری در ساختن مطالب قرآن نداشته، بلکه ماموری مجبور بود که در این ماموریت بسیاری چیزها خلاف دلخواه خودش به او وحی میرسیده) یقین بدان که آن چیز حق (قرآن) از پروردگارت برای تو آمده، پس از شک کنندگان نباش (94) | فَإِن كُنتَ في شَكٍّ مِمّا أَنزَلنا إِلَيكَ فَاسأَلِ الَّذينَ يَقرَءونَ الكِتابَ مِن قَبلِكَ ۚ لَقَد جاءَكَ الحَقُّ مِن رَبِّكَ فَلا تَكونَنَّ مِنَ المُمتَرينَ | 10:94 |
و از آنان ثباش که نشانه های الله را انکار کردند، زیرا از زیان دیدگان خواهی شد (95) | وَلا تَكونَنَّ مِنَ الَّذينَ كَذَّبوا بِآياتِ اللَّهِ فَتَكونَ مِنَ الخاسِرينَ | 10:95 |
و کسانی با دیدن هر نشانه ای ایمان نمی آورند که بر ایشان کلام پرورنده تو سزاوار شده (96) | إِنَّ الَّذينَ حَقَّت عَلَيهِم كَلِمَتُ رَبِّكَ لا يُؤمِنونَ | 10:96 |
که باید آن عذاب دردناک را ببینند (کلام الله، قانون الله است که در ابتدای خلقت بشر مقرر داشته که دنیا خواهان نزدیک بین، چشم حق بینشان کور است و سزاوار عذاب دنیا و از آن مهمتر عذاب دوزخ اند) (97) | وَلَو جاءَتهُم كُلُّ آيَةٍ حَتّىٰ يَرَوُا العَذابَ الأَليمَ | 10:97 |
پس چه شد، که هیچ شهری که پیغمبری برای آن آمد، مردمش نخواستند ایمان آورند، تا از ایمان، برای زندگی بهتر در شهر خود سود ببرند و فقط قوم يونس بود که وقتی ایمان آوردند، هم در زندگی دنیا آن عذاب پست کننده را از ایشان برداشتیم (یکی از قوانين الله این است که هر پیغمبری بیاید، منکرین پیغام او عاقبت، مغلوب و بد بخت و معذب میشوند) و هم آنان را تا زمانی در زندگی برخوردار کردیم (98) | فَلَولا كانَت قَريَةٌ آمَنَت فَنَفَعَها إيمانُها إِلّا قَومَ يونُسَ لَمّا آمَنوا كَشَفنا عَنهُم عَذابَ الخِزيِ فِي الحَياةِ الدُّنيا وَمَتَّعناهُم إِلىٰ حينٍ | 10:98 |
اگر آنکس که تو را برای پیغمبری پرورده، میخواست، تمام کسانی که در زمین اند، ایمان میآوردند، آیا با اینحال تو میخواهی مردم بزور ایمان آورند؟ (99) | وَلَو شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الأَرضِ كُلُّهُم جَميعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكرِهُ النّاسَ حَتّىٰ يَكونوا مُؤمِنينَ | 10:99 |
و سزاوار کسی نیست که ایمان آورد، مگر به اذن الله (یعنی روی قانون استعدادی که الله نهاده و به شرطی که ایمان آورنده دنیا را بر آخرت ترجیح ندهد) و الله بر کسانیکه عقل خود را بکار نمی اندازند، پلیدی میگذارد (متاسفانه مبلغین سوء استفاده کننده از دین کوشا هستند که ظاهر سازیها کنند، تا هر چه بیشتر نادانان ایمان آورند، نه به دین حقیقی و حقیقت، بلکه به ساخته هائی جاهلانه به نام دین و مذهب و انتشار داده اند که بیشتر بهشتیان نادانند، در صورتیکه متن قرآن حاکی است که بهشت فقط جای مؤمنینی است که از روی تعقل به چیز صحیحی ایمان آورده باشند و نادانان همیشه در جائی زندگی میکنند که سزاوار نادانانست) (100) | وَما كانَ لِنَفسٍ أَن تُؤمِنَ إِلّا بِإِذنِ اللَّهِ ۚ وَيَجعَلُ الرِّجسَ عَلَى الَّذينَ لا يَعقِلونَ | 10:100 |
بگو، چشمِ وسیع بین داشته باشید، تا ببینید در آسمانها و زمین، آیا چیزی غیر متناسب هست؟ آری بر این اساس است که آنانکه نمی خواهند به چیز صحیحی ایمان آورند (101) | قُلِ انظُروا ماذا فِي السَّماواتِ وَالأَرضِ ۚ وَما تُغنِي الآياتُ وَالنُّذُرُ عَن قَومٍ لا يُؤمِنونَ | 10:101 |
هیچ دلیل و اعلام خطر کننده ای در آنان مؤثر نیست، آیا این مردم از پیغمبر اسلام انتظار چیزی، جز مانند آنچه پیغمبران گذشته نشان دادند را، دارند؟ بگو شما منتظر خيال خود باشید و من نیز منتظر چیزی می باشم که پیغمبرانِ مانند من، منتظر بودند ( آنانکه انتظار دارند در آخر زمان با زور و قدرتی از جانب الله همه مسلمان شوند و یک عدالت عالی، بوسیله زور جهان را بگیرد، در این آیات دقت بیشتری بکنند) (102) | فَهَل يَنتَظِرونَ إِلّا مِثلَ أَيّامِ الَّذينَ خَلَوا مِن قَبلِهِم ۚ قُل فَانتَظِروا إِنّي مَعَكُم مِنَ المُنتَظِرينَ | 10:102 |
آری حقیقت این است که پس از مدتی تبلیغ و رنج و زحمت که پیغمبران ما و مؤمنین حقیقی آنان ببینند، ما آنان را پیروز میگردانیم و تنها به این طریق است که بر گردن ماست که مؤمنین حقیقی را نجات خواهیم داد (103) | ثُمَّ نُنَجّي رُسُلَنا وَالَّذينَ آمَنوا ۚ كَذٰلِكَ حَقًّا عَلَينا نُنجِ المُؤمِنينَ | 10:103 |
بگو ای مردم اگر در راستی دین، من که از الله باشد، شک و تردیدی دارید، یقین بدانید که من جز الله بندگی کسانی را نمی کنم که شما بندگی ایشان را میکنید، بلکه فقط از آن خدائی اطاعت بنده وار خواهم کرد که شما را خواهد میراند و بمن امر شده که در ایمان به مانند یکی از این مؤمنین باشم که به پیغمبری من ایمان آورده اند (104) | قُل يا أَيُّهَا النّاسُ إِن كُنتُم في شَكٍّ مِن ديني فَلا أَعبُدُ الَّذينَ تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ وَلٰكِن أَعبُدُ اللَّهَ الَّذي يَتَوَفّاكُم ۖ وَأُمِرتُ أَن أَكونَ مِنَ المُؤمِنينَ | 10:104 |
و بمن گفته شده که روی من، بطور حنیف همیشه متوجه چنین دینی باشد (دین اسلام که دین تمام پیغمبران بر اساس لزوم اطاعت بنده وار، فقط از دستورات الله است و حنیف در لغت عرب یعنی، مستقیم و بی واسطه و بدون شفيع و پارتی، پس آنانکه میگویند، کورانه از مجتهدان تقلید نمائید و قرآن و سنت پیغمبر اسلام نامعلوم و اجتهادی است، دینی غیر حنیف و دینی با واسطه دارند که خلاف دین اسلام حقیقی است و نباید از مشرکین باشم ( پس هر کس دین غیر حنیف داشته باشد مشرک است) (105) | وَأَن أَقِم وَجهَكَ لِلدّينِ حَنيفًا وَلا تَكونَنَّ مِنَ المُشرِكينَ | 10:105 |
همچنین به من امر شده که نباید جز الله چیزی را بخوانی که نه نفعی به تو میرساند و نه ضرری، پس اگر چنین کردی، از ستمکاران خواهی بود (همه باید مثلا از پزشک که موجود است و برای درمان بیماران زحمت کشیده، رفع بیماری و مرض خود را بخواهیم، نه از چیزهائی خیالی مانند ورد و جادو و دعا و توسل های خیالی به غير الله) (106) | وَلا تَدعُ مِن دونِ اللَّهِ ما لا يَنفَعُكَ وَلا يَضُرُّكَ ۖ فَإِن فَعَلتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظّالِمينَ | 10:106 |
و اگر الله به تو اذیتی رساند، جز او و قانون او، هیچ چیز دیگری برطرف کننده آن اذیت نیست و اگر او بخواهد خیری به تو رساند، هیچ قدرتی دیگر فضل او را برطرف نخواهد کرد و او فضل خود را به هر کس از بنده گانش بخواهد میرساند (روی قوانینی که نهاده و مصلحتی که در آن می بیند) و اوست آن آمرزنده (یعنی جلو گیرنده خطرهائی که از قانونش پدید می آید) و رحیم (رحیم یعنی کسیکه روی مهربانی از طریق نظر خصوصی، حتی بر خلاف قوانین معمولی طبیعی فضل خود را میرساند) (107) | وَإِن يَمسَسكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلّا هُوَ ۖ وَإِن يُرِدكَ بِخَيرٍ فَلا رادَّ لِفَضلِهِ ۚ يُصيبُ بِهِ مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ۚ وَهُوَ الغَفورُ الرَّحيمُ | 10:107 |
بگو ای مردم، آن دین راست از پروردگار شما، برای تربیت شما آمده، پس هر کس بدان مهتدی شد، به نفع خودش مهتدی شده و هر کس از آن گم شد، بر ضرر خودش به گمراهی افتاده و من با اینکه پیغمبر هستم، بر شما وکیل نیستم (108) | قُل يا أَيُّهَا النّاسُ قَد جاءَكُمُ الحَقُّ مِن رَبِّكُم ۖ فَمَنِ اهتَدىٰ فَإِنَّما يَهتَدي لِنَفسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيها ۖ وَما أَنا عَلَيكُم بِوَكيلٍ | 10:108 |
و تو ای محمد، خودت از چیزی تبعیت کن که به تو وحی میشود و صبور باش، تا وقتی که الله فرمان خودش را صادر کند (برای پیروزی تو) و او بهترین قضاوت کننده میباشد (109) | وَاتَّبِع ما يوحىٰ إِلَيكَ وَاصبِر حَتّىٰ يَحكُمَ اللَّهُ ۚ وَهُوَ خَيرُ الحاكِمينَ | 10:109 |