Das zweite Buch der Könige führt die Geschichte der getrennten Königreiche Israel und Juda weiter bis zu ihrem von Gott herbeigeführten gewaltsamen Ende. | کتاب دوم پادشاهان تاریخ پادشاهی های جداگانه اسرائیل و یهودا را تا پایان خشونت آمیز آنها توسط خدا ادامه می دهد. |
Zunächst wird vor allem die Geschichte der Könige Israels berichtet bis zum Fall dieses Reiches und der Deportation der 10 Stämme durch das assyrische Reich (Kap. 1-17). | ابتدا تاریخ پادشاهان اسرائیل تا سقوط این امپراتوری و تبعید 10 قبیله توسط امپراتوری آشور گزارش شده است (فصل 1-17). |
Dabei spielt der Dienst des Propheten Elisa, der nach Elias Aufnahme in den Himmel dessen Nachfolger wird, eine wichtige Rolle (Kap. 2-13). | خدمت الیشع نبی که پس از ورود الیاس به بهشت جانشین او می شود، نقش مهمی ایفا می کند (فصل 2-13). |
Der zweite Teil schildert den Niedergang des Königreiches Juda und seinen Fall nach der Belagerung Jerusalems durch Nebukadnezar. | بخش دوم زوال پادشاهی یهودا و سقوط آن پس از محاصره اورشلیم توسط نبوکدنصر را شرح می دهد. |
Das Volk wird in die babylonische Gefangenschaft verschleppt; das davidische Königtum wird seiner Herrschaft beraubt (Kap. 18-25). | مردم به اسارت در بابل برده می شوند. پادشاهی داوود از حکومت خود محروم است (فصل 18-25). |
Auch in diesem Buch wird die Wichtigkeit des Glaubens an den Herrn und des Gehorsams gegenüber seinem Wort betont. | این کتاب همچنین بر اهمیت ایمان به خداوند و اطاعت از کلام او تأکید می کند. |
Die gottesfürchtigen Könige (u.a. Hiskia und Josia) erfahren die Hilfe des Herrn und seinen Segen, während die gottlosen Könige (besonders Ahab, Manasse) das Gericht auf sich bringen und den Ruin des ganzen Volkes beschleunigen. | پادشاهان خداپرست (از جمله حزقیا و یوشیا) کمک و برکت خداوند را تجربه میکنند، در حالی که پادشاهان بی خدا (به ویژه آخاب، منسی) بر خود داوری میکنند و نابودی کل مردم را تسریع میکنند. |
Der Leser findet im Dienst Elisas eine Vorschattung auf den Herrn Jesus und in der Heilung Naemans ein Vorbild auf die Gnadenzeit, wo Heiden durch den Glauben gerettet werden. | خواننده در خدمت الیشع پیشگویی از خداوند عیسی و در شفای نعمان الگویی از زمان فیض می یابد که غیریهودیان از طریق ایمان نجات خواهند یافت. |
منزه است آنى كه شبانه برد بنده خويش را از مسجد حرام بسوى مسجد اقصى آنى كه بركت نهاديم پيرامونش تا بنمايانيمش از آيتهاى ما همانا او است شنواى بينا | سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ | 17:1 |
کسی که توانست بنده خود محمد را در شبی از شبها از مسجد الحرام ( که در مکه است) بسوی آن دورترین مسجد (یعنی مسجد آسمانی که در سوره نجم به سدرة المنتهی بواسطه خرّمی آن معرفی شده) ببرد از آنچه موهوم پرستان به الله نسبت میدهند پاک است، آن دور ترین مسجد (که به غلط مفسران قرآن آنرا مسجد الاقصای نزدیک بیت المقدس دانسته اند) جائی است که اطراف آنرا ما پربرکت کرده ایم (گوینده الله است) و محمد را به آنجا بردیم تا مقداری از نشانه های قدرت خود را به او بنمایانیم (مطالب سوره نجم هم از حيث لفظ و هم از حیث معنی شبیه به این مطالب است و در نظر گرفتن این هر دو مطالب ثابت میکند که داستان مفصل معراج و براق و نردبان و غیره و غیره همه موهوماتی هستند که بوسیله دشمنان الله به قرآن بسته شده و در تفسیرهای قرآن سنی و شیعه آورده شده و باید دانست که بر طبق مطالب صریح آیه ۱۱ از سوره نجم و آیه 60 از همین سوره روح پیغمبر اسلام به مسجد آسمانی برده شده نه جسم پیغمبر اسلام بلکه جسم پیغمبر اسلام بصورت خواب در مسجد الحرام افتاده بوده و روح او بوسیله ملائکهای از الله که آنها نیز روحهای مخصوصی بوده اند که چگونگی آن بر ما مکتوم است یا از طریق کشش روحی و یا وسائل متصله روحی از زمین ما به زمین آخرت که همان سدرة المنتهی یا مسجد الاقصای آسمانی باشد برده شده است تا پیغمبر اسلام بر تشکیلات خلقت مطلع شود باندازه ایکه اگر در قرآن مطالبی درباره کرات آسمانی گفته میشود محمد زیاد بیخبر نباشد شرح مفصل و مستدل این موضوع در کتاب معجزات علمی قرآنست) و چنین پر قدرتی همان شنوا و بینای معروف جهان است (1) | ||
و داديم به موسى كتاب را و گردانيديمش هدايتى براى بنى اسرائيل كه نگيريد جز من سرپرستى | وَ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَ جَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ أَ لاَّ تَتَّخِذُواْ مِن دُونِي وَكِيلاً | 17:2 |
و او ما می باشیم که آن کتاب را به موسی دادیم (یعنی تورات را که مانند قرآن کتاب بود و کتاب یعنی مطالب یقینی و لازم) و آنرا راهنمای بزرگی برای بنی اسرائیل کردیم تا به ایشان بگوئیم غیر از من کسی را وکیل و مورد توسل برای خود نگیرند (۲) | ||
نژاد آنان كه سوار كرديم با نوح همانا بود او بنده سپاسگزار | ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا | 17:3 |
بنی اسرائیل نسل کسی بودند که با نوح بوسيله نجات ما در آن کشتی معروف سوار شد و این نجات برای او از آنرو بود که بنده شکر گزاری نسبت به ما بود (اشاره به سام است که میگویند یکی از پسران سه گانه نوح بود و بنی اسرائیل و اعراب از نژاد او هستند) (3) | ||
و بگذرانديم بسوى بنى اسرائيل در كتاب كه البتّه فساد مىكنيد در زمين دو بار و برترى مىجوئيد برترينى بزرگ | وَ قَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا | 17:4 |
و ما در آن کتاب به بنی اسرائیل اعلام کردیم که شما در زمین در آینده دو بار فساد خواهید کرد و به سرکشی بزرگی خواهید پرداخت (این اعلام در باب ۲۸ و ۲۹ و ۳۰ از سفر تثنیه است که بوسیله انبیای دیگر بنی اسرائیل مانند اشعيا و دانیال و زکریا و عیسی در کتابهاشان توضیح مفصلی داده شده است) (4) | ||
تا گاهى كه آيد وعده نخستين آنها را برانگيزيم بر شما بندگانى ما را دارندگان نيرويى سخت پس بگردند ميان شهرها و بوده است وعده شدنى | فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُوْلِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّيَارِ وَ كَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً | 17:5 |
پس وقتی وعده اولین از آن دو وعده رسید بر علیه شما بنی اسرائیل بندگانی از خود را فرستادیم که قدرتی بسیار داشتند بطوری که برای غارت آنچه بنی اسرائیل داشتند تمام گوشه و کنارهای شهرهای ایشان را تجسس کردند و آنچه ما قبلا وعده داده بودیم کاملا انجام گرفت (این بندگان الله در عین حال که خودشان مردم نیکوکاری نبودند بدون آنکه خودشان بدانند نوکر و مامور الله بودند تا بنی اسرائیل را از فلسطین بیرون کنند و شهرهای ایشان را خراب سازند و همه را به اسیری به بابل ببرند زیرا مردم و حکومتهای ایشان به قوانین دینی پیغمبرانشان و تورات پشت کردند و به فساد اخلاق دچار شدند و این نوکران الله لشکریان آشور بودند که رئیس شان نبوکد نصر پادشاه بابل بود که در سال ۵۸6 قبل از مسیح چنین کردند و شرح مفصل آن در باب آخر کتاب دوم تواریخ ایام يهود نوشته شده است) (۵) | ||
پس باز آورديم براى شما تاختن را بر ايشان و كمك داديم شما را به مالهايى و پسرانى و گردانيديم شما را فزونتر در گروه | ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا | 17:6 |
پس از چندی مقرر کردیم که آن غلبه به نفع شما و بر علیه ایشان برگردد و شما را به اموال و فرزندان کمک کردیم و شمار جنگجویان شما را بیشتر کردیم (6) | ||
اگر نيكى كنيد براى خويش نيكى كردهايد و اگر بدى كنيد پس براى آن است و هنگامى كه بيايد وعده بار دوم تا ناخوش دارند وجوه شما را و درآيند مسجد را چنان كه درآمدندش نخستين بار و نابود كنند آنچه را برتر آمدهاند نابودكردنى | إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ لِيَسُوؤُواْ وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُواْ الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُواْ مَا عَلَوْاْ تَتْبِيرًا | 17:7 |
اگر شما خوبی کردید برای خودتان خوبی کرده اید و اگر به فساد پرداختید نیز خودتان نتیجه آنرا دیدید و وقتی دومین وعده آمد، آن برای این آمد که چهره های شما را غمگین سازد و دشمنان شما همانطور که در وعده اول داخل آن مسجد شدند دوباره نیز داخل آن گردیدند تا به هر چه دست یافتند سخت آنرا ویران سازند (پس از هفتاد سال که از اسیری بنی اسرائیل بوسیله بخت النصر گذشت پادشاه ایران کورش کبیر به خواست الله بر بابل و آشوریان مسلط گردید و لشگریان بابلی را از اورشلیم بیرون راند و اسیران بنی اسرائیل را آزاد کرد و با کمک مالی فراوانی که به ایشان نمود به ریاست زر بابل بنی اسرائیل را در فلسطين دوباره حکومت داد و این در زمانی بود که بنی اسرائیل متنبه شده بودند و دوباره بسوی ایمان به تورات و دین الله برگشتند تا اینکه باز کم کم بنی اسرائیل به فساد دچار شدند و کارشان به جایی رسید که با پیغمبران الله مانند یحیی و مخصوصا عیسی دشمنی نمودند و بجای توجه به حقایق دین به موهومات و بت پرستی های مذهبی پرداختند و همین باعث شد که آن وعده دوم که بوسیله حضرت عیسی پیشگوئی شده بود و آن در باب ۲۳ از انجيل متی میباشد عملی شود و پس از هفتاد سال که از تولد عیسی گذشت یعنی در حدود بیست سال پس از مرگ عیسی لشگریان طيطوس پادشاه روم به فلسطین و بیت المقدس حمله کردند و بلای زمان بخت النصر را به طرز شدیدتری تکرار نمودند و میگویند در حدود ده میلیون نفر از بنی اسرائیل را کشته اند و بقیه را که جان سالم بدر بردند از فلسطين فرار کردند و در شهرهای دور دست آواره و پراکنده شدند و این پراکندگی ادامه داشت تا زمان پیغمبر اسلام که این آیات نازل شد) (۷) | ||
شايد پروردگار شما رحم كند بر شما و اگر بازگرديد بازگرديم و گردانيديم دوزخ را براى كافران زندانى | عَسَى رَبُّكُمْ أَن يَرْحَمَكُمْ وَ إِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا وَ جَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا | 17:8 |
و ای بنی اسرائیل ممکن است پروردگار شما به شما رحم کند (این عبارت هم اشاره به مسلمان شدگان آنهاست و هم پیروزی موقتی یهود در آخر زمان) ولی اگر باز به مانند مخالفت خود با پیغمبران گذشته ( مانند اشعيا و عيسی با پیغمبر اسلام نیز مخالفت نمائید و پیغمبری او را نپذیرید ما که خالق شما میباشیم) بر علیه شما اقدام خواهیم کرد و بعلاوه دوزخ را زندانی برای تمام کفران کنندگان قرار داده ایم (یهودیان زمان پیغمبر اسلام جز معدودی که مسلمان شدند و از پیروزی های مسلمین نصيب بردند مخالفت ها و دشمنی هائی با پیغمبر اسلام کردند که نتیجه آن بدبختی های شدیدی بود که گریبانگیر ایشان شد و بعلاوه همانطور که در کتب دینی خودشان و همچنین قرآن پیشگوئی شده چنان بعد از پیغمبر اسلام بدبخت و ذلیل شدند که تا دوران ترقی علم که همین زمان فعلی است نتوانستند نه متحد شوند و نه به آقائی برسند و اینکه می بینید امروزه به حکومت و اتحاد رسیده اند برای اینستکه هم در قرآن و هم کتب انبیای بنی اسرائیل برای ایشان پیشگوئی شده و این نیز از آن روست که مسلمین به مانند یهودیان زمان بخت النصر به قرآن مجید پشت کرده اند و مورد غضب الله قرار گرفته اند مخصوصا مسلمانانی که زبان قرآن را خوب میدانند و حاضر نیستند مطيع دستورات قرآن باشند و تا مسلمانان مورد تجاوز یهود بجای توسل به قدرتهای بشری بسوی قرآن برنگردند از این بدبختی نجات نخواهند یافت بخصوص که وضع اخلاقی بیشتر مسلمین امروزه بسیار بدتر از وضع اخلاقی یهود است) (۸) |